دلنوشته آنلاین

نام اثر: هزار سال بعد از من سرشناسه: حسام.ف موضوع: مجموعه دلنوشته سبک/ژانر: درام روان‌شناختی ، رازآلود اجتماعی سال نشر: تابستان ۱۴۰۴ منتشر شده در: انجمن کافه نویسندگان - تالار ادبیات - بخش تایپ دلنوشته. دیباچه: یه روزایی هست که فقط می‌نویسی، نه برای دیده شدن، نه برای دل کسی. فقط می‌نویسی که خفه‌...

حال من بعد تو؛ همچو ماهی که در تُنگی تَنگ اسیر شده است همچو مزرعه‌ای که در خشک‌سالی نهال‌های امیدش را جوانه‌های کوچکش را از دست داده‌ است همچو ابر سیه‌فامی که محکوم به نباریدن است همچو بغض سنگینی که قصد شکستن ندارد همچو دیوانه‌ای که در جمع هوشیاران افتاده است! این‌گونه است حبیب قلب بی‌پناهم!

۱- نقد کلی دلنوشته: معمولا نقدهایم را با توصیفی کلی از دلنوشته نویسی آغاز میکنم. دلنوشته متونی احساسیت که از دل برمی‌اید و در صورت مهارت در نگارش و توانایی بالای نویسنده، بدون شک بر دل می‌نشیند. طبق روال، می‌خواهم نقد را با نقاط قوت دلنوشته اغاز کنم. دلنوشته‌ی "یک سال و چند ماه" ، با قلمی بسیار...

قصد داشتم که خستگی‌ام را فریاد بزنم، اما اقاقیای خیال‌انگیزم اندوهگین می‌شد و مرگ را به من ترجیح می‌داد. افسوس که در دشت دیوها تنها مانده‌ام! در این دشتِ سیاهی، قرن‌ها گذشت و تنها روحمان در خیالِ دیدارِ گندم‌زار امید فرسوده گشت. در این حوالی صبری برای کشیدن زندگی یافت نمی‌شود، ما همگی‌مان...

ممنونم، خسته نباشید. حتما ویرایش میکنم.

من سرَم را شیره می‌مانم که یادت نیستم اما؛ پشت حجم بی‌خیالی دوستت دارم.)!