متون و دلنوشته

  1. D

    [ غـــُــرغـــُــریــــآتــ ـــ .... ]

    دلتنگم نه برای تو دلم برای خودم تنگ شده برای مَنِ کنارِ تو
  2. ن

    [ پل آستر ]

    نمی‌دانم کدام درد بزرگ‌تر است: دردی که آن را بی‌پرده تحمل می‌کنی یا دردی که به خاطر ناراحت نکردن آنکه دوستش داری، توی دلت می‌ریزی و تاب می‌آوری. -پل آستر
  3. ابتـهاج

    ❀ خاتونِ جان ❀

    یه پدیده‌ای هست به اسم Revenge bedtime procrastination که مطمئنم همه تجربه کردیم. یعنی شبا با اینکه نیاز به خواب داریم و خسته‌ایم، بازم دیر میخوابیم. چون تو طول روز به دلیل کار و مشغله، وقت آزادی که واسه خودمون باشه نداشتیم پس خواب شب رو برای داشتن اون تایم آزاد قربانی میکنیم.
  4. ی

    محفل ادبی [آسیمه]

    اما بیایید یک چیزی در گوش‌تان بگویم: رفتن، نبودن، نباید زیاد طول بکشد. نباید عادت شود. نباید گذاشت دلتنگی به حد نهایت برسد. نباید گذاشت دل به دلتنگی خو کند، یادش بگیرد و با آن کنار بیاید. آدم نباید آن‌قدر برود و دور شود که از مدار جاذبه‌ی کسانی که دوستش دارند خارج شود. بگذارید در گوش‌تان بگویم...
  5. D

    ❤ عـــــــشــــــق ❤

    عشق دانشکده تجربه ی انسانهاست گر چه چندی ست پر از طفل دبستان شده است.
  6. D

    ❤سوال های ِ بی جواب ❤

    چه‌کنم؟ با که‌ گویم این سخنم؟ گِلِه از بخت ، یا زِ چرخ کنم دلم از جورِ چرخ، جفتِ عناست که اندرین روزگار، قحطِ وفاست
  7. م

    دلنوشته [ رضا پورشریف ]

    با اِسکاچ یه دورِ دیگه بشقاب رو محکمتر شُست تا بتونه دونه ی خشک شده ی برنج رو از کَفِ بشقاب پاک کنه . انگشتِ شست رو گذاشت روی اسکاچ و با زور روی دونه ی برنج رو سایید . خلاصه دونه پاک شد . ظرف رو گرفت زیر آب و خوب همه جای اون رو آب کشید . آب رو بست و دستش رو بلند کرد تا بشقاب رو بذاره توی آب چکان...
  8. D

    نامه هایی به هیچ کس"

    به نام امید زندگی گل یاسم سلام! چند وقت پیش بود که دیدم یکی از مغازه های سر کوچۀ مان یک بنر بزرگ چسبانده به شیشۀ ویترینش با این عنوان:«حرررررراج خداحافظی!» می‌دانی من به یاد ندارم که تا به امروز وارد آن مغازه شده باشم ، یا شناختی از صاحبش یا کارکنانش داشته باشم.ولی همین عنوان«خداحافظی»ترس عجیبی...
  9. D

    : ₪.•:.حـَـرف دل _حـَـرف حِسـاب .:•.₪

    خوشبخت باشید همان باشید که می خواهید اگر دیگران آن را دوست ندارند، بگذارید دوست نداشته باشند “خوشبختی یک انتخاب است” زندگی، راضی نگه داشتن همه نیست …
  10. ابتـهاج

    خطوط منیر

    " خسته از مسیر کمی انتها میخواهم همین... "
  11. D

    [ دلـنـوشـتـه های بــآرانـی ]

    باران باران که می بارد ترانه ها آرام آرام جان می گیرد و بوی خاک باران خورده یاد تورا با خود می آورد..
  12. نازلـی

    دلنوشته [ شاهرخ مسکوب ]

    زندگی دست به دست می‌شود و انسان هرگز به تمام نمی‌میرد. شخص او می‌رود و جوهر زندگی او در پیکری و جامه‌ای دیگر حلول می‌کند. ما امروز میراث‌دار بسیار بسیار مردمانیم که آمدند و به ما سپردند و رفتند، تا ما به که بسپاریم. -شاهرخ مسکوب
  13. L

    [مَن]

    اندکی غرور؛ به آدم کمک می کند فاصله اش را حفظ کند.
  14. F

    قلبی از جنس سنگ

    عشق! زیباترین رویای من!
  15. ن

    [ فرانتس کافکا ]

    تنها شادی‌ام این است که هیچ‌کس نمی‌داند کجا هستم. کاش می‌توانستم همین را تا ابد کِش بدهم؛ خیلی دلخواه‌تر از مرگ است. در کنه‌ِ وجودم خالـی و بی‌حاصلم، حتی در احساسِ شادمانی‌ام. - نامه از فرانتس کافکا به فلیسه
  16. آناشید

    [ آنِ دنیا ]

    بوی رفتن می آید نمیدانم بهار میرود تا تیر نبودنت قلبم را به درد آورد یا میرود تا تابستان را داغتر بسوزم در گرمای عشقت.... من در هفت سین بهاری ام از خدا خواسته بودمت تا محول کند احوال دل بیقرارم را.... چه شده پس که با رفتن بهار حال دلم رو به شادی نمیرود ..... کاش می آمدی و چشمانم را با تیر...
  17. L

    [هُــــــنَــــــر آرامِـــــش]

    دلبر، قضیه چیه که کنارت اینقدر آرومم؟
  18. ن

    وهم سبــــز

    تمام زندگی همین لحظه و اکنون است بگذار چشم هایت‌ این صبح ها فقط عشق را ببیند فقط حالِ خوب را ... ?حسین عربی?
  19. ن

    دیوار نوشته‌های من

    هر چقدر هم که بگوییم: مردها فلان زن‌ها فلان یا تنهایی خوب است و دنیا زشت است؛ آخرش روزی قلبت برای کسی تندتر می‌زند... [چارلز بوكوفسکی]
  20. L

    ✨صِدایَت✨

    من صدای نَفَست را سلامی می دانم؛ که آفتاب، اولین بار، به دانه ی گندم داد! #رسول_ادهمی
عقب
بالا پایین