متون و دلنوشته غمگین

  1. ن

    [ نقطه مرگ ]

    تو دیوانِه نیستی، تو آن زخمِ بی‌تقصیری که مراعات استخوانم را نمی‌کنی . ••مهدی محمدی••
  2. ن

    [ بیگانه ]

    گاهی می‌خندم گاهی گریه می‌کنم گریه اما بیشتر اتفاق می‌افتد به هر حال آدم یکی از لباس‌هایش را بیشتر دوست دارد [الهام اسلامی]
  3. ن

    [مُلاقات بآ نَهَنگ]

    فقط میشه گفت ‹شرقی غمگینی هستم› که بی‌آوا و خسته است، و چون پیچکی اندوهگین به دور میله‌ی تردید میچرخد و بر یأس و غمش افزون میشود. تاریک و خاموش هستم، اما در پی نور گام برداشته و به امید صدا، ساز ناکوک قلبم را کوک میکنم. شاید.. باید از نو شروع کرد؛ از نو جوانه داد، از نو سبز شد. [ناشناس]
  4. L

    ♤ فاصله ♤

    انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس برو آنجا که تو را منتظرند قاصدک در دل من همه کورند و کرند #مهدیاخوانثالث
عقب
بالا پایین