شعر نو

  1. P

    شعر شعر وعده صادق سوم

    1. وعده‌های الهی، چون طلوع خورشید در افق ایمان، می‌درخشد و امید می‌بخشد. 2. ای صهیونیست‌ها، بشنوید این پیام وعده صادق، نزدیک است، آماده باشید. 3. اسرائیل، در غفلت و تکبر غافل از طوفانی که در راه است. 4. اما موعود، می‌آید با قدرت عدالت را برقرار می‌کند، حق را زنده می‌کند. 5. در سرزمین‌های...
  2. نازلـی

    شعر [ انجمن شاعران مرده ]

    هنوز میل تو بر قهرهای طولانی‌ست؟ بس است جان من! این شیوه نامسلمانی‌ست به وعده‌های تو امّیدوارم؛ اما حیف که عمر نوح ندارم... که آدمی فانی‌ست نه اینکه هیچ خرابم نکرد خنده‌ی تو ولی ** لبت مثل قبل گیرا نیست قلم به دست گرفتم، ولی چه بنویسم؟ که شرح بی‌کسی‌ام در خطوط پیشانی‌ست اگر که عشق نباشد، هلاک...
  3. د

    شعر اشعار هیوا مسیح

    آینه‌ی روبروی من از یاد نمی‌رود کجا باید از تماشا برخیزم و سایه‌ی دورترین درخت جهان را به تهی‌خانه‌‌های تا دوردست آسمان بیاورم؟ کجا باید از تماشا برخیزم؟ چقدر درخت، در همیشه این دشت‌ها تنهاست چه قدر راه، مرا تا مردمان پراکنده برد حالا به زیارت تنهاترین درخت جهان می‌روم که سکوت مادران زمین را...
  4. نازلـی

    شعر | دارُالمَجاٰنینْ |

    ‌ آن یار طلب کن که تورا باشد و بس معشوقه ی صد هزار کس را چه کنی؟ #ابوسعید_ابوالخیر
  5. ج

    اتمام یافته اشعار آوازهای بی صدا | SHAWN کاربر کافه‌نویسندگان

  6. ج

    اتمام یافته مجموعه شعرِ تصویر ماه در تو | به قلم کوهیار راد

  7. S

    اتمام یافته اشعار منظومه‌ی معصومه| blue berry کاربر انجمن کافه نویسندگان

  8. نازلـی

    دلنوشته [ علی قاضی نظام ]

    تمام اتفاقاتِ روى كره ىِ زمين، دليل ميخواهد جانم.. از صبح كه چشمانت را باز ميكنى تا شب كه روى هم ميگذاريشان بايد دليل داشته باشى... باور كن بايد يك نفر باشد، كه زندگى ات را به جريان بياندازد.. يك نفر كه حدِ فاصلِ مبداء و مقصدهايت ، دلش برايت هزار راه برود.. آنها كه يار ندارند زندگى نميكنند،...
  9. K

    شعر اشعار امید صباغ نو

    در این زمانه که احساس مثل سابق نیست برای عشق، کسی جز تو لایق نیست هواشناسی کشور دروغ می گوید که هیچ باد خوشی با دلم موافق نیست جهان به منطقه‌ای جنگ دیده می‌ماند فقط تویی که دلت جزو این مناطق نیست ولی چه سود، که سرگرم کار خود شده‌ای و بی‌خیالی‌ات از روی عقل و منطق نیست چگونه نورِ هدایت به...
  10. K

    شعر اشعار علیرضا بدیع

    غیر شیدایی مرا داغی به پیشانی نبود من‌که پیشانی نوشتم جز پریشانی نبود همدمی ما بین آدم‌ها اگر می‌یافتم آه من در سینه‌ام یک عمر زندانی نبود دوستان رو به رو و دشمنان پشت سر هرچه بود آیین این مردم مسلمانی نبود خار چشم این و آن گردیدن از گردن‌کشی‌ست دسترنج کاج‌ها غیر از پشیمانی نبود چشم کافرکیش...
عقب
بالا پایین