بهنام خالق نور
عنوان: وانشات «بازتابهای خاموش»
ژانر: علمیتخیلی، عاشقانه، روانشناختی، فلسفی
نویسنده: حمیدرضا نبیپور
گزیدهای آزاد از رمان: «غبار آینهها»
خلاصه:
در جهانی که حالا با هوش مصنوعی نفس میکشد، جاییکه کلمات از دهانِ ماشینها بیرون میآیند و آینهها بهجای چهره، خاطره و زخم...
نام رمان: رَمیس
ژانر: عاشقانه، معمایی، روانشناختی
نویسنده: فرنیا ریس
خلاصه: ثمین همراه خانوادهاش به شهری جدید نقل مکان میکند تا زندگی تازهای را شروع کند، اما گذشتهای پنهان و رازهایی سرگردان، آرامش و امنیت را از او میربایند.
مردی که با حضور همزمان آشنا و مرموز وارد زندگی ثمین میشود؛ کسی که...
《بسم تعالی》
نام رمان: کوه بیفروغ
نویسنده: @(SINA) سینا صیقلی
ژانر: تراژدی، تاریخی
ناظر: @Azaliya
خلاصه:
در واپسین روزهای شکوه ساسانیان، آنگاه که تیغها فرسوده و قلبها خستهاند؛ صدای سمِ اسبان عرب طنین سقوط یک امپراطوری را با خود میآورد.
او همیشه به آتش ایمان داشت؛ به روشنایی، به فروغ، به...
عنوان: پسر پادشاه، دشمن پادشاهی
نویسندگان: @هوروس @marym
ژانر: فانتزی- تخیلی
ناظر: @malihe
خلاصه:
او وارث شبی بود که حقیقت را زودتر از موعد دید.
کتابی که نباید خوانده میشد، عشقی که نباید آغاز میشد، و قدرتی که نباید بیدار میگشت...
در جهانی پنهان میان خون و جادو، تنها یک انتخاب باقی میماند...
به نام آنچه در سکوت میزیست.
نام رمان: مه، نام من را میداند
نویسنده: حمیدرضا نبیپور
ناظر: @malihe
ژانر: فانتزی سورئال
خلاصه:
روزهایی که آرام میگذرند، گاهی درست همانهاییاند که در سکوتشان چیزی آغاز میشود.
در شهری کوچک، در دل تکرار، جایی میان عطر کتابهای کهنه و نگاههای ناتمام، مرزی...
نام رمان: سایهی خونین سیاوش
ژانر: تخیلی، جنایی، تراژدی
نویسنده: مینِرا (گیتی)
ناظر: @Blu moon
خلاصه: شنیدین میگن خون بیگناه هیچ وقت از رو دست پاک نمیشه؟ من فهمیدم که چرت و پرته. آدمهایی رو دیدم که خون بیگناه از روی دستهاشون پاک شد و این وسط تنها چیزی که پاک نشد، رد اشک از روی دستهای من...
~الهی به امید تو~
نام رمان: درحصار یک رویا
ژانر: معمایی، علمیتخیلی
نویسنده: ملیحه حمیدی
ناظر اثر: @purple moon
خلاصه داستان:
زیر گنبدی آهنین که چون سپری، آسمان را بلعیده، نوجوانی سرکش با چشمانی شعلهور از اشتیاق و قلبی لبریز از عصیان، رویایی در سر میپروراند: رویای آزادی! اما رازی سر به...
ژانر وحشت:
خب من قبلاً راجع به ژانر ترسناک صحبت کرده بودم، اما بنا بر درخواست یکی از نویسندههای عزیزمون...
یک سری نکات دیگه میخوام بگم.
لحن داستان برای ایجاد یک اتمسفر تاریک، بیاحساس و پر از ترس و وحشت باید باشه. مثل این میمونه که نویسنده با تشریح نکردن یک موقعیت خاص، خواننده را حرص...