مردی کنارش جا خوش کرد، این را از عطر سبکش که با سرعت، درون مشاماش کشیده شد، دریافت.
نیمرخ به سمتش چرخید، با منعکس شدن تصویر چهرهی آرامشساز سبزهاش درون گردی عدسی چشمان قهوهای دختر، ل*بهایش ناخودآگاه به سمت بالا انحنا پیدا کردند و تبسمی بر رویشان جا نهاد.
چشمان مشتاق مینو با یک نظر سرتاسرش...