کایلر با لبخندی شیطانی به زن نزدیک شد و گفت:
ـ امروز قراره روز خوبی باشه!
و سپس کل اعضای خانه خنده ای جنون آمیز سر دادند و با هم به زن بی پناه خیره شدند. نیکولاس بر روی مدل قدیمی و کهنه ی خانه نشست و از الی خواست تا به آشپزخانه برود و چاقوی بزرگ و مخصوص را بیارد تا بتوانند سریعتر از شر آن زن...