وقتی “فرانک میلر” ساخت “شهر گناه” را شروع کرد (مجموعه نوآری که از جرم و جنایت الهام گرفته شده بود) به نمونههایی نیاز داشت که از شکوه بالایی برخوردار باشند. “مارو” یک احمق درجه یک است، یک ساده لوح که بدون آنکه چیزی بداند در مرکز یک دسیسه قرار دارد. این جانور احمق میتواند از پس خودش بر بیاید، و زمانی که “گلودی” یک روسپی که با وجود دیدن صورتش، با مهربانی با مارو رفتار کرده بود، کشته میشود، مارو سوگند میخورد انتقام قتل وحشیانه او را بگیرد و اینجاست که در مسیری خود مخربگر پای میگذارد. مارو نیروی طبیعت است و تصمیم میگیرد تا زمانی که گوشت از بدنش جدا شود، تمام قدرتهای فاسد شهر را از بین ببرد. صحنه مرگش (مارو را بارها روی صندلی برقی نشاندند، چرا که لجوجانه از مردن امتناع میکرد) نشان میدهد که او فردی کله شق، غیر قابل کنترل، و هدفدار بوده است. “میلر” او را کشت، اما در چندین پیش درآمد از “شهر گناه” دوباره او را به تصویر کشید. حتی او هم طاقت نداشت مرگ این غول عظیم الجثه را تحمل کند.
علامت مخصوص: صورتی با زخمهای متعدد، دماغ پنکیکی، و چانهای تیز که میشد قوطی تن ماهی را با آن باز کرد. مارو اسطورهای سرسخت با قلبی مهربان است، مردی بزن بهادر که عاشق زنهاست.
در سینما و تلویزیون: “میکی رورک” در فیلم “شهر گناه” که با همکاری “فرانک میلر” و “رابرت رودریگز” کارگردانی شد، و همچنین در فیلم “بانویی که بخاطرش میکشم” (A Dame To Kill For) محصول ۲۰۱۴ با گریمی سنگین نقش مارو را بازی کرد.
آخرین ویرایش توسط مدیر: