بايد آنقدر دوستت بدارم، كه اگر روزی خدا گفت: چه چيز در دنيا را تا هميشه میخواهی؟ بیترديد بگويم: او را ميخواهم! بايد آنقدر در آغوشت بگيرم، كه اگر روزی دور بوديم از هم، عطر تنت بر روی لباسهایم مانده باشد. بايد آنقدر ببوسمت، كه هركه تو را ديد، من را ببيند در جای جای صورتت. باید قدر تک تک ثانیههای در کنارت بودن را بدانم …
به سالها بعد فکر میکنم! به زیبایی سپیدی موهایمان. میدانستی؟ پیر شدن کنار تو چقدر میچسبد. اینکه دستانم بلرزند، پاهایم توان راه رفتن نداشته باشند، و کنارت بنشینم و بیاختیار سنگینی سرم را روی شانههایت رها کنم. خوابم ببرد، و رویای آن روزی را ببینم که برای اولین بار گفتهام دوستت دارم، و تو خندیدی