نمی دانم کجا بود و کی
پی کدام حادثه و تصادف
تنها می دانم در این سفر
دلم لرزیددلم لرزید و تنگ شد
تنگ آن کسانی که رفتند
تنگ آن کسانی که تنها ماندند
تنگ آن کسانی که به چیزی و آن کسی
که می خواستند نرسیدند
تنگ آن نگاهایی که پشت دیواره های
نازک اشک پنهان شدند
تنگ آن خنده هایی که
پرده ای برای غم ها شدند