ادیان و فقه دین یهود و آداب و رسومات

MAHRO🌔

نویسنده رسمی رمان
نویسنده رسمی رمان
مدیر بازنشسته
فرشته زمینی
نوشته‌ها
نوشته‌ها
1,796
پسندها
پسندها
169
امتیازها
امتیازها
183
سکه
-103
بسمه تعالی

پیشینه حضور یهودیان در ایران به ۲۷۰۰ سال پیش بازمی‌گردد. آن‌ها پس از ویرانی معبدشان توسط بخت النصر فرمانروای قوم آشور، به مناطقی در جنوب عراق فعلی و ایران که زیر سلطه آشوریان درآمده بود کوچانده شدند. از اماکن مذهبی مقدس نزد یهودیان در ایران می‌توان به آرامگاه آستر و مُردخای و قبر حجی پیامبر در همدان و پیغمبریه در قزوین و آرامگاه دانیال نبی در شوش و قبرستانی به نام گیلیارد در دماوند و بسیاری دیگر اشاره کرد. ایران پس از اسرائیل و ترکیه دارای بیشترین جمعیت یهودی در خاورمیانه است.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بسمه تعالی


زیگموند فروید در کتاب موسی و یکتاپرستی، موسی را پیرو آخناتون فرعون یکتاپرست مصری و دین آتون می‌داند. سپس به علت سست شدن قدرت امپراتوری پس از اخناتون و طرد دین اتون توسط مصریان، موسی این دین را به جای ادامه در مصر به قوم یهود منتقل می‌کند. یهودیان آن زمان در قلمرو مصر ساکن بودند.
این دین با ادعای پیامبری موسی از طرف یهوه آغاز شده و به نام‌های چون: دین عبری، دین بنی‌اسرائیل، دین کلیمی و دین یهودی آشنا است. رابرت هیوم در کتاب ادیان زنده جهان می‌گوید «این واژه نخستین بار در حدود یکصد سال پیش از میلاد مسیح در ادبیات یونانی- یهودی به کار رفته‌است و واژه دیگری که تمام تاریخ این دین را در بر بگیرد، وجود ندارد.»

به اعتقاد یهودیان، موسی از طرف یهوه مأمور دو هدف بود، نخست دعوت بنی‌اسرائیل به عبادت خدای یکتا یا یهوه و دوم آزادی قوم بنی‌اسرائیل از اسارت فرعون مصر. بعد از موسی، یوشع رهبری بنی‌اسرائیل را برعهده گرفت و بعد از یوشع، پیامبران زیادی با آوردن کتاب مقدس، هدایت قوم بنی‌اسرائیل را عهده‌دار شدند. یهودیان، عهد قدیم را محصول تعالیم انبیاء، خود می‌دانند، تعالیمی که از موسی (حدود ۱۲۵۰سال قبلاً از میلاد) شروع و به ملاکی (حدود ۱۶۰ قبل از میلاد) ختم می‌شود. از عهد قدیم دو نسخه مهم قدیمی موجود و در دسترس است: یکی به زبان اصلی، یعنی عبری و دیگری به زبان یونانی که به ترجمه سبعینیه (با هفتاد‌تنان) معروف است. قدیمی‌ترین نام عبری کتاب مقدس هاسفریم به معنای الکتب می‌باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بسمه تعالی

یهودیت بر خلاف اسلام و مسیحیت تأکید زیادی به مسئله قومیت دارد. از این رو یهودیت ترکیبی از دین و نژاد است. یهودیت ارتدوکس معتقد است، شخصی که از مادر یهودی به دنیا آمده، ولو به دین دیگر بگراید، باز هم یهودی است. به صورت تاریخی، یهودی که مدعی الحاد است، ممکن است عنوان حِرِم(به عبری: חרם) به خود بگیرد، اما اعلام الحاد او موجب از دست دادن عنوان یهودیت از وی نمی‌شود. برای نمونه مورد باروخ اسپینوزا را ببینید.

بر اساس باورهای یهودیان همچنین آنوسیان (یعنی کسانی که به‌رغم میل خود به دین دیگری گرویده‌اند) و فرزندان دختری آنان، یهودی حساب می‌شوند. البته در قرائیم فرزندانی که از پدر یهودی زاده می‌شوند یهودی به حساب می‌آیند و تا ۹ نسل ادامه خواهد داشت.

در یهودیت، عنوان خاصی برای کسانی که یهودی هستند، ولی شریعت یهود را رعایت نمی‌کنند وجود دارد که آن‌ها را مِشومدیم (به عبری: משומדים) می‌نامند، در بین علمای یهود در مورد نحوه رفتار با آنان، بر اساس قانون شریعت، بحث زیادی وجود دارد، اما در مورد یهودیت آنان اختلاف نظری وجود ندارد.

کسی که ایمان خود به یهودیت را از دست می‌دهد، همواره می‌تواند به این آیین بازگردد؛ و در این حالت هیچ احتیاج به مراسمی رسمی یا خاص نیست.

همچنین تعاریف دیگری بر اساس تست دی‌ان‌ای و تشخیص کروموزوم وای هارون(Y-chromosomal Aaron)، وجود دارد؛ که این مطلب تا حدود زیادی اشکالات فراوان دارد زیرا انسان‌های روی زمین با یک دیگر از نظر نژادی آمیخته شده‌اند و چون نژاد خالصی هم وجود ندارد، پس این مطلب نادرست است.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بسمه تعالی


مقالهٔ اصلی: عولم حبا
در نخستین نوشته‌های تنخ یهودی، از زندگی پس از مرگ، کیفر و پاداش و بهشت و جهنم سخنی به میان نمی‌آید. اعتقاد بر این بود که مردگان به سرزمین مردگان که شئول نامیده می‌شد، می‌روند. مرگ زودرس، کیفر خدایی دانسته می‌شد که بدکاران و کافران به آن دچار می‌شوند، زندگی طولانی بالاترین خوش‌بختی بود و زندگی پس از مرگ نامشخص تلقی می‌شد. ظاهراً به این دلیل که مردم همسایه اسرائیل، به زندگی پس از مرگ به شیوه زندگی در قبر باور داشتند، اسرائیلیان از آن‌ها دوری می‌جستند. بنی‌اسرائیل، از دفن کردن اشیاء در گورها پرهیز می‌کردند؛ زیرا انسان را از خاک می‌دانستند که به خاک بازمی‌گردد.در دوره‌های بعدی، باور به آخرت در بین یهودیان به وجود آمد. در کتاب حکمت آمده‌است:

آری، خداوند به راستی انسان را نابود ناشدنی آفریده‌است؛ چنانچه خود نابود ناشدنی است.
در تلمود آمده‌است:

اگر کسی برانگیخته شدن مردگان را نفی کند، در روز رستاخیز بهره‌ای نخواهد برد.
افراد پرهیزکار می‌توانند بعد از مرگ به باغ عدن که همان بهشت نیکوکاران است بروند. آن‌ها در آنجا لذت واقعی را که قابل شرح و توصیف نیست درک خواهند کرد و دوباره با کسانی که دوستشان دارند زندگی می‌کنند.

افرادی که خیلی بی‌گناه نبوده‌اند، بعد از مرگ، ابتدا به محلی به نام گِهینوم می‌روند. هر کار زشت، یک دیو خلق می‌کند که همان دیو در گهینوم او را شکنجه می‌کند، اما هیچ‌یک از یهودیان بیشتر از ۱۲ ماه در گهینوم نمی‌ماند. پس از آن به محل جاودانی‌اش در باغ عدن می‌رود.

افراد بسیار گناه‌کار یا کسانی که یهودی نیستند بعد از آن ۱۲ ماه به باغ عدن نمی‌روند، بلکه به عقیدهٔ بعضی نابود می‌شوند و به عقیدهٔ بعضی دیگر، تا ابد به حال پشیمانی زندگی می‌کنند.

وقتی مسیح می‌آید تا جهان کامل و نیک را آغاز کند، افراد پرهیزکار دوباره به دنیا برمی‌گردند تا فرصت تجربهٔ یک جهان پاک را داشته باشند؛ اما افراد بدکار باز نخواهند گشت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بسمه تعالی

یهودیان معتقدند موسی ده فرمان و تورات را از کوه سینا با خود پایین آورد و به جز پنج کتاب (سفر) موجود، تورات محتوای دیگری هم دارد که آن را میشنا یا تورات شفاهی هم می‌نامند و در آن توضیح می‌دهد چگونه می‌توان قوانین پنج سفر را انجام داد. تفسیری که بر میشنا نوشته شده‌است گمارا نام دارد و این دو کتاب را با هم تلمود می‌نامند.

یهودیان سنتی معتقدند خداوند تورات مکتوب و شفاهی را به موسی داد و او آن‌ها را با رعایت امانت به یهودیان رسانید و آنچه که امروز در دست ماست هم دقیقاً همان نسخه اولیه است و همه دستورهای آن باید اجرا شود.

یهودیان لیبرال می‌گویند تورات الهام خداوند است اما انسان‌ها آن را نوشته‌اند و دستورهای اخلاقی آن همیشه لازم‌الاجرا هستند، بر خلاف بسیاری از دستورهای آیینی که امروزه لازم نیست انجام شوند.

در یهودیت به بحث گذاشتن فرمان‌ها و تحقیق دربارهٔ چگونگی اجرای آن‌ها حرکتی مثبت تلقی می‌شود. تلمود پر است از قصه‌های کسانی که در این موارد با هم بحث می‌کردند. لطیفه‌ای در اینباره هست که می‌گوید «دو یهودی، سه نظر». برخی از این نظرات را همه یهودیان پذیرفته‌اند اما برخی دیگر هنوز مورد بحث هستند.

امروزه یهودیت رهبر واحدی ندارد که تصمیم بگیرد فرمان‌ها را چگونه باید اجرا کرد یا به چه چیز باید اعتقاد داشت. یهودیان اعتقادات و نظرات مختلفی دارند.

ده فرمان را همه یهودیان در پای کوه سینا شنیدند. این خاصیت ده فرمان است اما یهودیان در مورد این که که تمام ششصد و سیزده دستور تورات به یک اندازه اهمیت دارد اتفاق نظر ندارند.

یهودیت داگما (اصول عقاید) رسمی ندارد، هیچ مجموعه عقایدی نیست که یک یهودی باید باور داشته باشد؛ در واقع اعمال مهمتر از عقاید هستند. در طول تاریخ علمای یهود سعی به ایجاد اصول دین کردند، معروف‌ترین آنهاموسی بن میمون یک معلم معروف یهودی در قرن دوازدهم میلادی بود که فهرست اعتقادات سیزده گانهٔ یهودیان را چنین تنظیم کرد:

  1. خدا همه چیز را خلق نمود و هم چنان همه چیز را اداره می‌کند.
  2. تنها یک خدا وجود دارد که در همه چیز کامل است.
  3. خدا بدن ندارد و شبیه هیچ چیزی در این دنیا نیست.
  4. خدا همیشه بوده و همیشه خواهد بود.
  5. انسان‌ها باید تنها برای خدا عبادت کنند.
  6. کلام تمام انبیای بنی اسراییل درست است.
  7. پیش گویی‌های موسی درست است و او بالاترین پیامبری است که بوده و خواهد بود.
  8. خدا تورات را به موسی داد.
  9. تورات تغییر نخواهد کرد و تورات دیگری هم نخواهد آمد.
  10. خدا افکار و اعمال همه را می‌داند.
  11. خدا کسانی را که از دستورهایش پیروی می‌کنند پاداش و مخالفینش را عذاب خواهد داد.
  12. ماشیح خواهد آمد.
  13. خدا مردگان را به زندگی برخواهد گرداند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بسمه تعالی


شاید مهم‌ترین محور اندیشه‌ای که از دیدگاه تفکر انسان شناختی در دین یهود وجود داشته باشد و سپس آن را در سایر ادیان الهی نیز می‌یابیم، تصویر هبوط یعنی سقوط انسان از موقعیت استعلایی و بهشتی خود به زندگی در رنج و سختی بر روی زمین است که در مفهوم «گناه نخستین» مستتر است. ایدئولوژی معادشناختی یهود که از این تصویر ریشه می‌گیرد بر باور به یک خدای واحد، قهار و قدرتمند استوار است که با ابراهیم پیوند بسته و قانون (تورات) خود را به موسی سپرده و بر یک خط سیر ضروری در رفتار انسانی تأکید می‌کند که سرانجام به «نجات» به دست یک منجی در پایان عمر جهان خواهد انجامید. «سرنوشت بشری» در این مفهوم سرنوشتی مشترک است که آینده‌ای مشترک را نیز ایجاب می‌کند. هر چند این اشتراک همان گونه که خواهیم دید با مفهوم «برگزیدگی» قوم یهود ناخوانایی دارد.

در دین یهود، انسان تصویری است از خدا و از این رو شناخت انسان در واقع شناخت پروردگار است. در عهد عتیق این امر به خوبی روشن است. در سِفْر پیدایش می‌خوانیم: «و خدا گفت آدم را به صورت ما و موافق شبیه ما بسازیم». (۱:۲۶)و این انسان خدای گونه است که حاکم بر زمین و موجودات آن شمرده می‌شود: «تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامی زمین و حشراتی که بر زمین می‌خزند حکومت نماید، پس خدا آدم را به صورت خود آفرید. او را به صورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید، و خدا ایشان را برکت داد و خدا به ایشان گفت بارور و تکثیر شوید و زمین را پر سازید و در آن تسلط نمایید و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همهٔ حیواناتی که بر زمین می‌خزند حکومت کنید» (سِفْر آفرینش، ۲۶–۲۸: ۱). در مزامیر نیز می‌خوانیم: «پس انسان چیست که او را به یادآوری و بنی آدم که از او تفقد نمایی، او را از فرشتگان اندکی کم‌تر ساختی و تاج جلال و اکرام را بر سر او گذاردی، او را بر کارهای دست خودت مسلط نمودی و همه چیز را زیر پای وی نهادی»(۴–۷: ۸).
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بسمه تعالی

فلسفه یهودی از تبیین بنی‌اسرائیل از سرچشمه جهان هستی و صفات ذاتی و فاعلی خدا به گونه‌ای فلسفی نشأت می‌گیرد. از این‌رو کتاب مقدس عبری که تنخ نامیده می‌شود، منبعی بنیادی است که فلسفه یهودی بر اساس آن استوار می‌شود. خاخام‌ها در دوره تنائیم، که در فاصله قرن اول قبل از میلاد تا قرن دوم بعد از میلاد است، و خاخام‌های دوره آمورائیم بین قرن دوم و ششم میلادی چنین بینشی را نسبت به خدا و ارتباط آن با کیهان به روشی مشابه ادامه دادند. این اندیشه‌ها، موضوعاتی چون وحدت، علم مطلق، قدرت مطلق، خیرخواهی خدا، اسرائیل و رسالتی که در قبال امت‌ها دارد، مفهوم ماشیح و نجات، هدف و قلمرو شریعت و هلاخا را دربر می‌گیرد. علاوه بر تلمود، در میشنا و میدراش نیز توجه دانشمندان به بحث‌های الهیاتی و فلسفی در چهارچوب تفکر یهودی معطوف شد. علاوه بر این، کابالا و متون عرفانی یهودیت نیز مشتمل بر پژوهش‌های نظری پیچیده‌ای دربارهٔ سیر آفرینش و ذات خداوندی است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بسمه تعالی


یهودیت (به عبری: יהדות، Yahadut) دین، فلسفه و سبک زندگی قوم یهود است.[۱] یهودیت، نخستین دین ابراهیمی و نیز به عقیدهٔ بسیاری، نخستین دین سازمان یافتهٔ یکتاپرست به‌شمار می‌رود.[۲][۳] تنخ که حاوی تورات، نوییم و کتوویم است، مجموعه متون مقدس یهودیت به‌شمار می‌آید. یهودیت شامل مجموعه گسترده‌ای از دیدگاه‌های مذهبی، تشریفات، شاخه‌ها، و متون مذهبی می‌باشد. امروز اکثر یهودیان پیرو سه شاخه ارتدوکس، لیبرال، و محافظه‌کار و اقلیتی هم پیرو بازسازی‌خواهی، قرائیم و یهودیت اومانیستی هستند؛ از لحاظ دیدگاه‌های مذهبی این شاخه‌ها بسیار متفاوتند. در حالی که یهودیان ارتدوکس باور به وحی تورات از طرف یهوه، پیروی سخت از قوانین مذهبی، و ظهور مسیحای موعود دارند، یهودیان لیبرال دارای باور به زندگی مدرن، استقلال شخصی، آزاداندیشی هستند. به باور یهودیان مذهبی، یهودیت، پیمان یهوه با بنی‌اسرائیل است.

Judaica.jpg

یهودیت کانون بیشتر متون و سنت‌ها است و تاریخ، اصول و اخلاق آن بر ادیان ابراهیمی پس از خود از جمله مسیحیت تأثیر به‌سزایی گذاشته‌است.[۴][۵] بر طبق قوانین یهودیت، چه نوکیشان (افرادی که به واسطه ازدواج در تعداد بسیار محدود در هر نسل وارد جامعه یهودی شده‌اند) و چه افرادی که از مادر و پدری یهودی متولد شده‌اند، یهودی خطاب می‌شوند. گرچه یهودیت یک دین است، ولی یهودیان یک گروه قومی-مذهبی به‌حساب می‌آیند. مسئله نژادی و تست‌های دی‌ان‌ای فراوان این مسئله را تأیید می‌کند. دین یهودیت دارای تاریخ پیوستهً سه تا چهار هزار ساله است. یِهود (יְהוּדָה)، واژه‌ای عبری است، به معنای ستوده؛ همچنین صفتی اکتسابی است که به ساکنین یهودیه، قسمتی از سرزمین اسراییل که سبط یهودا بر آن زندگی می‌کردند، داده می‌شود، ولی همچنین برخی معتقدند در گذشته همه بنی‌اسرائیل را نیز به این نام خوانده‌اند.[۶] در ایران از عنوان «جهود» و «کلیمی» یعنی پیرو موسی کلیم‌الله نیز برای نامیدن یهودیان استفاده می‌شود. به باور یهودیان مذهبی، اصل یهودیت از وعده خدا با ابراهیم، اسحاق، و یعقوب شروع می‌شود و رسماً با تحویل قوانین تورات به موسی و ورود بنی‌اسرائیل به سرزمین موعود کامل می‌شود.

پیروان یهودیت در بسیاری از کشورهای جهان ساکن هستند. جمعیت یهودیان جهان ۱۳٬۷۴۶٬۱۰۰ نفر (۱۷٬۹۳۶٬۴۰۰، شامل افرادی که برحسب هلاخا یهودی قلم داد نمی‌شوند)، معادل حدود ۰٫۱۹٪ جمعیت جهان می‌باشد.[۷] حدود ۶٫۱ میلیون نفر ساکن اسرائیل و ۵٬۲۷۵٬۰۰۰ (۶٫۸ میلیون کل) نفر ساکن ایالات متحده آمریکا و ۱٫۵ میلیون نفر در اروپا، و مابقی در اقیانوسیه، قاره آمریکا و آفریقا ساکنند. یهودیان ایران دارای تاریخ ۲٬۷۰۰ ساله هستند و برحسب آمار ۱۳۹۱، ۸٬۷۵۶ یهودی ساکن ایران هستند.[۸]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
همه مورخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته‏اند( عبدالرسول عبدالحسن الغفّار، المرأه المعاصره، چاپ سوم، ص۴۰ ). ویل دورانت می‏گوید: گفت‏وگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود… . دختران را به مدرسه نمی‏فرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی می‏شمردند. با این همه، تدریس خصوصی برای اِناث مجاز بود . نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق می‏ساخت زندگی جن*سی آنان، علیرغمِ تعدد زوجات، به طرز شایان توجّه ، منزّه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا، مادرانی پُرزا و امین بودند و از آن‏جا که زود وصلت می‏کردند، فحشا به حدّاقل تخفیف پیدا می‏کرد ( تاریخ تمدن، ج۱۲، ص۶۲ ۶۶ ). بدون تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بود که بر حجاب تأکید می‏نمود. کاربرد واژه «چادُر» و «برقع» که به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می‏دهد. تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، می‏گوید: متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه «یَهْوَه» خدای توست ( تورات، سفر تثنیه، باب ۲۲، فقره ۵ ).
بی‏حجابی سبب نزول عذاب معرفی شده است ؛ خداوند می‏گوید: از این جهت که دختران صهیون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه می‏روند و به ناز می‏خرامند و به پای‏های خویش خلخال‏ها را به صدا می‏آورند. بنابراین خداوند فَرْق سر دختران صهیون را کَلْ خواهد ساخت و خداوند عورت ایشان را بره*نه خواهد نمود. و در آن روز، خداوند زینت خلخال‏ها و پیشانی ‏بندها و هلال‏ها را دور خواهد کرد و گوشوارها و دستبندها و روبندها را و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردان‏ها و تعویذها را و انگشترها و حلقه‏های بینی را و زخوت نفیسه و رداها و شال‏ها و کیسه‏ها را و آینه‏ها و کتان نازک و عمامه‏ها و برقع‏ها را، و واقع می‏شود که به عوض عطریّات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض موی‏های بافته، کَلی و به عوض سینه‏بند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود؛ مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد و دروازه‏های وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست . ( تورات، کتاب اشعیاء نبی، باب سوم، فقره ۱۶ ۲۶ )
افزون بر موارد فوق، در کتاب مقدس، وجوب پوشاندن موی سر( تورات، سفر اعداد، باب ۵، فقره ۱۸ ) لزوم پرهیز از زنان فریبکار و بیگانه ( تورات، کتاب روت، باب دوم، فقره ۸ ۱۰ )، نهی از لم*س و تماس ( تورات، کتاب امثال سلیمان نبی، باب ششم، فقره ۱ ۱۰ و ۲۰ ۲۶ ) و واژه چادر ( همان مدرک، باب سوم، فقره ۱۵ )، نقاب ( تورات، کتاب اشعیاء نبی، باب ۴۷، فقره ۱ و ۲ ) و بَرقَع ( تورات، کتاب غزل‏های سلیمان، باب ۴، فقره ۱ ) آمده است؛ به عنوان نمونه در مورد عروس یهودا می‏خوانیم: پس رخت بیوکی را از خویشتن بیرون کرده، برقعی به رو کشیده و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست ( تورات، سفر پیدایش، باب ۳۸، فقره ۱۴ و ۱۵ ).
در «تلمود» اصلی‏ترین کتاب فقهی که به گفته ویل‏دورانت، اساس تعلیم و تربیت یهود است( ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۱۲، ص۳۴ . )، نیز بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای سایر مردها( همان، ص۳۱ )، پرهیز از نگاه زن به مردان بیگانه ( همان، ج۱، ص۴۹۲ )، اجتناب از نگاه مرد به زنان نامحرم( همان، ص۳۰ ) و لزوم پرهیز از هر امر تحریک‏آمیز( همان، ج۱۲، ص۲۸ )، تأکید شده است. برابر حکم سخت‏گیرانه تلمود، اگر رفتار زن فضیحت‏آمیز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ کتوبا(مهریه) طلاق دهد و زنانی که در موارد زیر به رفتار و کردار آنها اشاره می‏شود، ازدواجشان باطل است و مبلغ کتوبا(مهریه) به ایشان تعلّق نمی‏گیرد؛ زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می‏کند و فی‏المثل بدون پوشاندن سرِ خود، به میان مردان می‏رود، در کوچه و بازار پشم می‏ریسد و با هر مردی از روی سبک سری به گفت‏وگو می‏پردازد. زنی که در حضور شوهر خود، به والدین او دشنام می‏دهد و زن بلند صدا که در خانه با شوهر خود به صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت می‏کند و همسایگانِ او می‏شنوند که چه می‏گوید ( گنجینه‏ای از تلمود، ص۱۸۶ ).
برخورد حضرت موسی(علیه السلام) با دختران شعیب که به آنان فرمود تا پشت سر او حرکت کرده، از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند، و نیز سیره عملی یهودیان مبنی بر استفاده از چادر و برقع و روبند، تفکیک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایسته شمردن اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده، بیانگر کیفیت شدید و سخت‏گیرانه حجاب نزد یهودیان است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یهود فرزندان و دوستان خاص خداوند: «قُلْ یا اَیُّها الّذینَ هادوا اِن زَعَمتُم اَنَّکُم اَولیاءُ للّهِ مِن دونِ النّاسِ فَتَمنَّوُا المَوْتَ اِن کُنتُم صادِقینَ» (جمعه: 6); بگو: اى یهودیان، اگر گمان مى کنید که (فقط) شما دوستان خدایید نه سایر مردم، پس آرزوى مرگ کنید، اگر راست مى گویید (تا به لقاى محبوبتان برسید.)
خداوند متعال این ادّعاى دروغین آنان را رد مى کند و مى گوید: همین که شما این قدر از مرگ وحشت دارید، دلیل بر آن است که در این ادعاى خود صادق نیستید.
«مهم تر این که آیین خویش را تنها آیین حق دانسته و دیگران را پیروان خدایان دروغین و محکوم به نابودى و فنا مى دانسته اند و حتى حاضر به انعقاد پیمان با مخالفان خود نبوده اند. از این جهت، کم ترین لطف و ترحّمى نسبت به آنان توصیه نشده و در مواقع جنگ، کم ترین حقوقى براى آنان قایل نبوده اند.»6
قرآن کریم در آیه اى دیگر، از زبان یهود و نصارا چنین مى گوید: یهود و نصارا گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان (خاص) او هستیم. بگو: پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات مى کند؟! بلکه شما هم بشرى هستید از مخلوقاتى که آفریده; هر که را بخواهد (و شایسته بداند)، مى بخشد و هر که را بخواهد (و مستحق بداند)، مجازات مى کند. (مائده: 18)
در روایات اسلامى نیز در حدیثى از ابن عباس مى خوانیم: پیغمبر(صلى الله علیه وآله) جمعى از یهود را به دین اسلام دعوت کردند و آن ها را از مجازات خدا بیم دادند. گفتند: چگونه ما را ازکیفر خدا مى ترسانى، در حالى که فرزندان خدا و دوستان اوهستیم؟7
همچنین درتفسیرمجمع البیان در ذیل آیه مورد بحث، حدیثى شبیه حدیث مزبور نقل شده است که جمعى از یهود در برابر تهدید پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مجازات الهى گفتند: ما را تهدید مکن; ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم. اگر خشم بر ما کند همانند خشمى است که انسان نسبت به فرزند خود دارد; یعنى به زودى این خشم فرو مى نشیند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین