شعر (اشعار)

زینب کدخدا

کاربر فعال
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
616
پسندها
پسندها
169
امتیازها
امتیازها
63
سکه
22
به نام خدا
نام نویسنده: زینب کدخدا
نام اثر:شعر
تو چه بودی که افتادی بر دل من
که همچون آتش می‌سوزم در فراقت
من که از اتش رخ همچو ماه تو سر به بالین نمی برم
من که از تمنای وجودت عاجز مایوس شدم
من که از دوری تو سرافکنده نالان شدم
من که همچو عیعب ز فراغت خمیده،بی چَشم شدم
خوشا حال آن عیعب که چو فراغش سرامد دیده بکشود دید آن رخ زیبای.
ترسم‌آن‌است تو بیایی من نتوانم ببینم آن‌روخ‌همچو‌ماهت‌ را
ترسم آن است که تو نیایی من تشنه ای بی چشمه بمانم.
ترسم آن است که تو نیایی من در غم فراغت بمیرم .
ترسم آن است که همچو زلیخای بی یوسف بمانم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین