ن و القلم و ما یسطرون°
نقد مجموعه شعر:
در صورت وجود هرگونه ابهامی به پی وی بنده مراجعه کنید.
?مدیریت تالار شعرکده?
نقد مجموعه شعر:
در صورت وجود هرگونه ابهامی به پی وی بنده مراجعه کنید.
?مدیریت تالار شعرکده?
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نقد مجموعه اشعار دلک| سارا مرتضوی کاربر انجمن کافه نویسندگان
- نویسنده موضوع مَـهـوا
- تاریخ شروع
- وضعیت
?بسم الله النور?
نقد مجموعه اشعار: دلک
?در ابتدا نگاهی گذرا بر قالب شعر می‌اندازیم:
متاسفانه شعر فاقد قالب بود، پیشنهاد می‌شود حتماً شاعر عزیز برای مجموعه اشعار خود قالبی انتخاب کند. چرا که امتیازی برای شعر است و هم برای شعر داشتنش ضروریست.
این‌گونه برای شاعرهم بهتر است و آسان‌تر می‌تواند شعر خود را در قالبی که انتخاب می‌کند به نگارش در بیاورد.
?درباره‌ی زبان:
زبان اشعار ادبی بوده است و گاهی کلمات محاوره‌هم درون متن پیدا می‌شود. مثال:
ستاره نزدیک چشمم شده
خب این قسمت از شعر با زبان ادبی شعر هماهنگ نیست و گسسته شده است از دیگر کلمات.
چشمم بیشتر در زبان محاوره به کار می‌رود و برای بهتر شدن این قسمت پیشنهاداتی همچو مترادف چشم داده می‌شود. یا مثالی دیگر: می‌توان چشمم را جمع بست و به‌جای آن بنویسید چشمانم...مترادفش می‌شود دیده‌گانم. با این روش می‌شود بهتر به متن شعر خود زینت ببخشید.
یکی دیگر از واژگانی که دیده شد و با زبان ادبی هماهنگ نیست « تاپ تاپ» می‌باشد که استفاده از آن در متن ادبی درست نیست و باید جایگزینی برایش در نظر گرفت.
و یکی دیگر از کلماتی که به درستی استفاده نشده است و اصلا با زبان شعر سازش ندارد « الکی» است پیشنهاد می‌کنم این‌هارا جایگزین کنید:«بی جهت، بی خود، بی سبب، بیهوده،» هم با زبان شعر مطابقت دارد و هم معنی و مفهوم بهتری دارند.
?درباره‌ی استعاره‌ها، تشبیهات، کنایات و تعابیر و... شاعر:
متاسفانه خلاقیتی در این زمینه به چشم نخورد و مشاهده نشد. شعرها فاقد هرگونه خلاقیتی هستند و نوآوری در این زمینه دیده نشد و شاعر می‌توانست علاوه بر نوشتن شعر با استفاده از بازی با واژه‌ها خلاقیتی هم در متن خود ایجاد کند و یا نوآوری بکار شعر خود گیرد که متاسفانه به این قسمت از شعر هیچ پرداخته نشده است.
?درباره‌ی پیام و مضمون فکری شعر:
شعر ابتدا که شروع شد پیامش درمورد سرباز و جنگ و درس دین‌داری بود اما بعد از چند پارت پیام و موضوع شعر به کل تغییر کرد و عاشقانه شد و گاهی اندوهگین بود کلمات در کل پیام و مفهوم درستی نداشت و برای این‌که پیام خود را به درستی به خواننده برساند ابتدا پیام شعر را مشخص کند و بعد بپردازد به چگونگی رساندن پیام به مخاطبش.
وقتی ژانر اثر را تراژدی انتخاب کرده‌اید پس بهتر است همه‌ی پارت ها یک موضوع باشد، اما موضوعات شعر انسجام نداشت و بهتر بود موضوعات باهم تناسب داشته باشن. و بعضی از پارت‌های شعر که تراژدی نبودند مفهوم نو و جدیدی نداشتند.
کمرت را
پیچ و تاب بده
آتش درونت را
رقصان کن
اصول دین را
الکی درس نده (منظور از اصول دین رو الکی درس نده چیست؟!)
سوختگی را
به کام کن
این پارت از شعر معنی و مفهومی ندارند. باید بیشتر روی معنی اشعار کار شود و در چیدن واژه‌ها کنارهم دقت بیشتری شود.
?درباره‌ی شکل و نمای شعر:
نمای شعر گاهی آهنگین است و قافیه دارد اما بیشتر پارت‌های شعر نمای درستی ندارد و از آنجایی هم که شعر قالب ندارد متاسفانه نمی‌شود نمای آن از نظر قالب سعر پرداخت که چرا گاهی اشعار ازهم گسسته شده و نه آهنگین است و نه قافیه‌ای دارد.
مثال:
طوفان دریا بی‌صداست
چه زیبا اما جداست
گرچه صبر و حوصله باید که هیچ
آنچه در فکر بود بر فناست.
[این قسمت آهنگین است و دارای قافیه می‌باشد]
زوزه‌ای دردمندانه
یا هوهوی هشداردهنده
ترس یا آرامش
آوای عجیب انتظار
[ اما در این پارت شعر نه قافیه‌ای مشاهده می‌شود نه آهنگین است]
?درباره‌ی روش ترکیب و تالیف شعر:
"در کوره راه‌ها
آنجا که هرج و مرج است
بوی ساستگی‌ها
حَسَنه در وجودش است
[شروع اشعار با این پارت آغاز می‌گردد که نمای اجتماعی دارد و اما پایانش با شروعش اصلا هیچ مطابقت ندارد. از معنی و مفهوم درستی‌ام برخوردار نیست. برای به نگارش در آوردن اشعار اول باید روی مفهوم کلمات دقت به خرج دهید مثال وقتی که می‌نویسید. در کوره راها آنجا که هرج و مرج است، خب این کلمات درمورد هرج و مرج بود و مفهومش هم به درستی فهمیده شد اما بیت بعدی بوی ساستگی‌ها حسنه در وجودش است! خب این بیت مفهومی نداشت و با بیت بالایی هم هماهنگ نیست متاسفانه ]
بوی پوسیدگی روزها
مشامم را تلخ کرده
مهرانگیز را به خدا
با خیال راحت سپردم
هنوز اما
و هنوز
[ پایانش از نمای دیگری برخوردار است، و می‌شود گفت پایانش با نمای مذهبی و عارفانه به اتمام رسیده است]
و همچنین این پارت با خواندن اول شعر می‌توان این‌گونه مفهومش را فهمید که شاعر سخن از روزهای تلخ و پر درد و رنجش می‌گوید اما بیت بعدی شعر هیچ گونه مفهوم درستی ندارد و تیکه آخرش هنوز اما و هنوز منظور چیست؟ در نگارش و رساندن مفهوم
واژه‌ها کوشا باشید و با قلم زیبای تان روح و جان ببخشید به شعرتان.
?درباره‌ی نوع شعر:
اشعار گاهی اجتماعی و گاهی عارفانه و گاهی یک عاشقانه‌ی اندوهگین است که در این زمینه شاعر نتوانسته است تعادل را بین موضوعی که به نگارش در می‌آورد برقرار کند. پیشنهاد می‌شود یک موضوع را انتخاب کرده و تا اتمام اشعار همان را ادامه دهید.
?سایر نکات:
1_قالبی برای اشعار خود انتخاب کنید.
2_ یک موضوع را برای نوشتن انتخاب کنید.
3_ زبان اشعار را یک پارچه کنید و کلماتی که معنی و مفهوم درستی ندارند را حفظ کنید.
۴_ نمای شکل شعر را حفظ کنید.
منتقد: @لِــیــدی گُـل
نویسنده: @سارا مرتضوی
نقد مجموعه اشعار: دلک
?در ابتدا نگاهی گذرا بر قالب شعر می‌اندازیم:
متاسفانه شعر فاقد قالب بود، پیشنهاد می‌شود حتماً شاعر عزیز برای مجموعه اشعار خود قالبی انتخاب کند. چرا که امتیازی برای شعر است و هم برای شعر داشتنش ضروریست.
این‌گونه برای شاعرهم بهتر است و آسان‌تر می‌تواند شعر خود را در قالبی که انتخاب می‌کند به نگارش در بیاورد.
?درباره‌ی زبان:
زبان اشعار ادبی بوده است و گاهی کلمات محاوره‌هم درون متن پیدا می‌شود. مثال:
ستاره نزدیک چشمم شده
خب این قسمت از شعر با زبان ادبی شعر هماهنگ نیست و گسسته شده است از دیگر کلمات.
چشمم بیشتر در زبان محاوره به کار می‌رود و برای بهتر شدن این قسمت پیشنهاداتی همچو مترادف چشم داده می‌شود. یا مثالی دیگر: می‌توان چشمم را جمع بست و به‌جای آن بنویسید چشمانم...مترادفش می‌شود دیده‌گانم. با این روش می‌شود بهتر به متن شعر خود زینت ببخشید.
یکی دیگر از واژگانی که دیده شد و با زبان ادبی هماهنگ نیست « تاپ تاپ» می‌باشد که استفاده از آن در متن ادبی درست نیست و باید جایگزینی برایش در نظر گرفت.
و یکی دیگر از کلماتی که به درستی استفاده نشده است و اصلا با زبان شعر سازش ندارد « الکی» است پیشنهاد می‌کنم این‌هارا جایگزین کنید:«بی جهت، بی خود، بی سبب، بیهوده،» هم با زبان شعر مطابقت دارد و هم معنی و مفهوم بهتری دارند.
?درباره‌ی استعاره‌ها، تشبیهات، کنایات و تعابیر و... شاعر:
متاسفانه خلاقیتی در این زمینه به چشم نخورد و مشاهده نشد. شعرها فاقد هرگونه خلاقیتی هستند و نوآوری در این زمینه دیده نشد و شاعر می‌توانست علاوه بر نوشتن شعر با استفاده از بازی با واژه‌ها خلاقیتی هم در متن خود ایجاد کند و یا نوآوری بکار شعر خود گیرد که متاسفانه به این قسمت از شعر هیچ پرداخته نشده است.
?درباره‌ی پیام و مضمون فکری شعر:
شعر ابتدا که شروع شد پیامش درمورد سرباز و جنگ و درس دین‌داری بود اما بعد از چند پارت پیام و موضوع شعر به کل تغییر کرد و عاشقانه شد و گاهی اندوهگین بود کلمات در کل پیام و مفهوم درستی نداشت و برای این‌که پیام خود را به درستی به خواننده برساند ابتدا پیام شعر را مشخص کند و بعد بپردازد به چگونگی رساندن پیام به مخاطبش.
وقتی ژانر اثر را تراژدی انتخاب کرده‌اید پس بهتر است همه‌ی پارت ها یک موضوع باشد، اما موضوعات شعر انسجام نداشت و بهتر بود موضوعات باهم تناسب داشته باشن. و بعضی از پارت‌های شعر که تراژدی نبودند مفهوم نو و جدیدی نداشتند.
کمرت را
پیچ و تاب بده
آتش درونت را
رقصان کن
اصول دین را
الکی درس نده (منظور از اصول دین رو الکی درس نده چیست؟!)
سوختگی را
به کام کن
این پارت از شعر معنی و مفهومی ندارند. باید بیشتر روی معنی اشعار کار شود و در چیدن واژه‌ها کنارهم دقت بیشتری شود.
?درباره‌ی شکل و نمای شعر:
نمای شعر گاهی آهنگین است و قافیه دارد اما بیشتر پارت‌های شعر نمای درستی ندارد و از آنجایی هم که شعر قالب ندارد متاسفانه نمی‌شود نمای آن از نظر قالب سعر پرداخت که چرا گاهی اشعار ازهم گسسته شده و نه آهنگین است و نه قافیه‌ای دارد.
مثال:
طوفان دریا بی‌صداست
چه زیبا اما جداست
گرچه صبر و حوصله باید که هیچ
آنچه در فکر بود بر فناست.
[این قسمت آهنگین است و دارای قافیه می‌باشد]
زوزه‌ای دردمندانه
یا هوهوی هشداردهنده
ترس یا آرامش
آوای عجیب انتظار
[ اما در این پارت شعر نه قافیه‌ای مشاهده می‌شود نه آهنگین است]
?درباره‌ی روش ترکیب و تالیف شعر:
"در کوره راه‌ها
آنجا که هرج و مرج است
بوی ساستگی‌ها
حَسَنه در وجودش است
[شروع اشعار با این پارت آغاز می‌گردد که نمای اجتماعی دارد و اما پایانش با شروعش اصلا هیچ مطابقت ندارد. از معنی و مفهوم درستی‌ام برخوردار نیست. برای به نگارش در آوردن اشعار اول باید روی مفهوم کلمات دقت به خرج دهید مثال وقتی که می‌نویسید. در کوره راها آنجا که هرج و مرج است، خب این کلمات درمورد هرج و مرج بود و مفهومش هم به درستی فهمیده شد اما بیت بعدی بوی ساستگی‌ها حسنه در وجودش است! خب این بیت مفهومی نداشت و با بیت بالایی هم هماهنگ نیست متاسفانه ]
بوی پوسیدگی روزها
مشامم را تلخ کرده
مهرانگیز را به خدا
با خیال راحت سپردم
هنوز اما
و هنوز
[ پایانش از نمای دیگری برخوردار است، و می‌شود گفت پایانش با نمای مذهبی و عارفانه به اتمام رسیده است]
و همچنین این پارت با خواندن اول شعر می‌توان این‌گونه مفهومش را فهمید که شاعر سخن از روزهای تلخ و پر درد و رنجش می‌گوید اما بیت بعدی شعر هیچ گونه مفهوم درستی ندارد و تیکه آخرش هنوز اما و هنوز منظور چیست؟ در نگارش و رساندن مفهوم
واژه‌ها کوشا باشید و با قلم زیبای تان روح و جان ببخشید به شعرتان.
?درباره‌ی نوع شعر:
اشعار گاهی اجتماعی و گاهی عارفانه و گاهی یک عاشقانه‌ی اندوهگین است که در این زمینه شاعر نتوانسته است تعادل را بین موضوعی که به نگارش در می‌آورد برقرار کند. پیشنهاد می‌شود یک موضوع را انتخاب کرده و تا اتمام اشعار همان را ادامه دهید.
?سایر نکات:
1_قالبی برای اشعار خود انتخاب کنید.
2_ یک موضوع را برای نوشتن انتخاب کنید.
3_ زبان اشعار را یک پارچه کنید و کلماتی که معنی و مفهوم درستی ندارند را حفظ کنید.
۴_ نمای شکل شعر را حفظ کنید.
منتقد: @لِــیــدی گُـل
نویسنده: @سارا مرتضوی
آخرین ویرایش توسط مدیر:
- وضعیت
کی این تاپیک رو خونده
(کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.