[ نقد شعر غایب از نظر ]
زبان شعر:
زبان شعر ساده و خودمانی است و بلاغت و پیچیدگی ندارد.
چند پیشنهاد کوچک:
بهتر بود در شعر اول در هر جمله ماه من تکرار نمی کردید. و همین طور در شعر دوم که در پایان همه مصرع ها کلمه مرا را تکرار کردید. یا مثل کلمه نگارا در اسعار بعدی. بعضی وقت ها ارایه تکرار بر زیبایی شعر می انجامد اما در اینجا شاید کمی برای مخاطب جذاب نباشد.
مال من بودی و اکنون نیستی
اسمت افتاده کنار هر کسی
دیدگانم را جفایت تر کند
حال زارم را کمی بد تر کند
( البته شعر در این صورت به مثنوی تبدیل می شود اما من بر اساس وزن بیت اول وزن دیگر ابیات را ادامه دادم)
گفتم از حال خودت با دل بگو
گفت او حالی ندارم بعد از او
گفتم او را یار کو دلدار کو؟
او بگفتا یار رفت
من ولی هر لحظه اندر خاطرش!
( کمی جابهجایی صورت گرفت)
درباره صنایع ادبی:
شما از ارایه های مجاز و تشخیص و تشبیه استفاده کرده اید اما سعی کنید از ارایه هایی مثل استعاره بیشتر استفاده کنید.
مضمون و پیام شعر:
شاعر از حال زار و اندوه خود سخن به میان آورده است. ولی بهتر بود از تعابیر بیشتر و موضوعات بیشتری صحبت می کردید. و از حس و حال دیگر خود مثل از خود گذشتگی و مضامین دیگر حرف می زدید.
درباره شکل و نمای شعر:
شعر در قالب کلی شعر نو است و وزن مشخصی ندارد. اگر نمی خواهید که اشعار وزین و با قافیه را انتخاب کنید سعی کنید از مفاهیم بیشتر و یا صنایع ادبی گسترده تری استفاده کنید تا شعرتان قوت خود را حفظ کند.
روش تکلیف و تالیف شعر:
شاعر از غم و اندوه فراوانی که در قلبش گسترده است می گوید و از انتظاری که برای آمدن و دیدن معشوق می کشد حکایت می کند. می توانستید بیشتر به توصیف زیبایی های معشوق بپردازید تا شعرتان زیبا تر شود.
نوع شعر:
قالب نوشته شما شعر نو است و وزن ندارد اما در بعضی جاها سعی
کردید از قافیه کمک بگیرید به یاد داشته باشید در اشعار نو و سپید لازم نیس قافیه منظمی وجود داشته باشد بلکه می توانید به طور نامنظم از قافیه بهره بگیرید.
پس خود را در بند قافیه نکنید.
نکات کلیدی:
خود را در بند قافیه نکنید.
از آرایه های بیشتری استفاده کنید.
از مضامین بیشتری بهره بگیرید.