با سلام و عرض وقت بخیری
نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان و داستاننویسی نقد گردیده است.
?منتقد اثر شما: @Romeo
* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!
* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.
* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بیتوجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.
با توجه به اینکه نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگدهی و سطحبندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد
به امید موفقیت روز افزون شما
تیم مدیریت تالار نقد
نام رمان: هکر هکتور دلها
نام نویسنده: تینا اسعدی @Vixon
ژانر:عاشقانه، طنز، مافیایی
خلاصه:
من دختری هستم آهنین همانند ربات؛ منم پسری هستم از جنس سنگ!
من جویباری خواهم شد و در دل تو نفوذ خواهم کرد؛ منم آتشی خواهم شد تا دل آهنین تو را ذوب خواهم کرد!
دینا عاشق میشه و عاشق میمونه اما به عشقش نمیرسه.
یاماچ عاشق مغرور هست که غرورش مانع اعتراف کردنش میشه.
آرکا عاشق هست ولی خیا*نت میکنه.
دلوین عاشق هست ولی قلب سیاه شده از نفرت آتش انتقام دیواری میشه بین خودش و عشقش.
همه افراد عاشق میشن ولی هر کدوم به طریقی از هم دور میشوند؛ فقط کسایی که زرنگ هستند از این بازی مرگ و زندگی نجات پیدا میکنند. برای مطالعه رمان کلیک کنید!
با یاد اوس کریم
نقد رمان "هکر هکتور دلها"
منتقد"ماهناز"
نوع نقد"نقد اولیه شورا"
تاریخ تحویل"1400/11/16"
ارکان اولیه نقد
۱. عنوان رمان:
عنوان اثر «هکر هکتور دلها» به معنی کسی که دلها را هک میکند یا به اصطلاح دزد دلها میشود. عنوان اثر زیاد با محتوای اثر مطابقت ندارد، زیرا که محتوا بیشتر به دختر و پسری اشاره میکند که به دنبال هدفی پیش میروند؛ از این رو زیاد محتوا با نام مطابقت ندارد و بهتر است نام مناسبتری برای رمان انتخاب شود و یا در ادامه محتوا به گونهای پیش برود که به نام بیاید. و کلمات انتخابی، کنار هم گذاشتن کلمات باعث شده که نام کلیشهای به نظر نیاد اما استفاده از کلمه (دلها) کمی کلیشهای هست و بهتره که کلمه دیگری جایگزین شود.
۲. ژانر رمان:
ژانرهای اثر «عاشقانه، طنز، مافیایی» ژانرها هم زیاد با محتوا مطابقت ندارند. ابتدا ژانر عاشقانه که در رمان زیاد به آن اشاره نشده و در واقع شخصیتها همه ضد عشق بودند و از عشق و عاشق شدن دوری میکردند و حتی به دل و قلب آهنین دو شخصیت اصلی هم اشاره شد و اگر داستان به گونهای پیش برود که این دو شخصیت که به شدت از عشق دوری میکنند عاشق بشوند کمی کلیشهای میشود چون همچین محتوایی در اکثر داستانها هست که دختر و پسری که نمیخواهند عاشق بشوند به یکباره عاشق هم میشوند. و در محتوا ما تنها در یک پارت که حاوی فلش بک بود داستان عاشقانه قدیمی را مشاهده میکردیم و از این رو تا اینجای رمان زیاد به ژانر عاشقانه اشاره نشده. و همچنین ژانر طنز، ترجیحاً این ژانر برای داستانها و رمانهایی انتخاب میشود که دارای محتوایی از بن کمدین هستند. در واقع با چند جمله طنز گفتن یا کلکل کردن شخصیتها با هم نمیشود که ژانر طنز را برای رمان انتخاب کرد و نویسنده اکیداً باید این ژانر رو حذف بکند. ژانر مافیایی اندکی در رمان دیده میشد اما باز هم کمی خلع برای این ژانر هست. بهتر است که نویسنده ژانر معمایی را به جای مافیایی اضافه بکند. زیرا موضوع رمان کمی گنگ است و هدف شخصیتها نامعلوم.
۳. خلاصه رمان:
خلاصه رمان ابتدا از زبان دختر و پسری نگاشته شده بود که به عاشق کردن هم اشاره داشتند و بعد زبان به سمت دانای کل رفت و از زبان سوم شخص شرح داده شد که در بارهی شخصیتهای رمان یک سری اطلاعات میداد. خلاصه نامناسب بود، اول از همه باید خلاصه به یک زبان نوشته شود اینکه اول زبان اول شخص بود و بعد سوم شخص شد اصلا کار درستی نیست و جلوه قشنگی ندارد و همینطور خلاصه باید ابهام داشته باشد نویسنده توی خلاصه اطلاعاتی در مورد هدف و کارهای شخصیتها داده بود درحالی که خلاصه باید یک چکیده مبهم از کل داستان و اتفاقاتی که قرار است بیافتد باشد توجه داشته باشید که خواننده در نگاه اول خلاصهای از داستان شما میخواهد نه اطلاعاتی در مورد شخصیتها. بهتر است که خلاصه عوض شود. نویسنده در خلاصه عملاً یکسری اتفاقها و موضوعات را تعریف کرده بود و خلاصه فاقد ابهام بود و همچنین اتفاقی مهیج را شرح نمیداد که خواننده را مشتاق بکند بهتره که خلاصه رو تعویض کنید و همینطور توی خلاصه موضوعی رو با ابهام شرح بدید که خواننده برای خوندن رمان مشتاق بشه.
۴. جلد رمان:
سبک رمان کمی دارک بود و انتظار میرفت که رنگهای استفاده شده برای فونت تایپوگرافی جلد و همینطور عکس انتخابی جلد حالت دارک داشته باشد اما عکس انتخابی عاشقانه بود که به محتوای اثر نمیآمد و همینطور متن نگاشته شده نیز در را*بطه با عشق بود و مناسب نبود. بهتر است جلد مناسبتری انتخاب شود.
۵. مقدمه:
متاسفانه رمان مقدمهای ندارد. بهتر است که برای رمان مقدمه بنویسید.
ساختمان کلی رمان:
۱. شروع رمان: رمان ابتدا با یک قتل گنگ شروع شد، دوتا از شخصیتها یک مرد را به قتل رساندند به دلیل خیا*نت به «خانم ارباب» شروع ابهام لازم را برای جذب خواننده داشت اما بهتر بود که کلکلهایی که بین شخصیتها بود را در ابتدا کمتر میکردید و بیشتر به محتوا میپرداختید و بعد آرامآرام شخصیتها را وارد داستان میکردید به عنوان مثال ما هنوز با دلوین و هدفش آشنا نشده بودیم که یاماچ و دینا و سایر شخصیتها وارد داستان شدند و هر لحظه داستان به یک سو میپرید و این یک نقطه ضعف اساسی هست که باعث دلزدگی و گیجی خواننده میشود بهتره که سیر رمان رو کمی آرومتر بکنید و به ذهن خواننده فرصت پردازش موضوعات رو بدید و برای اینکه بتونید این کار رو سادهتر انجام بدهید توصیف بکنید، توصیف چهره، مکان، زمان، حالات و... جزء به جزء مکان و چهره و حالات موجود توی رمان رو توصیف بکنید اما نه اونقدر زیاد که خواننده خسته بشه و نه اونقدر کم که خواننده نتونه اون فضا رو درک و تصور بکنه. توجه بکنید که میگم توصیف بکنید یعنی اگر میخواید چهره دلوین رو توصیف کنید در چند خط نیاید مشخصات ظاهری اون رو «تعریف» کنید بلکه توصیف کنید. برای توصیف به خودتون زمان بدید لارم نیست که همهی اطلاعات ظاهری یا افکاری و رفتاری شخصیت رو یکجا توی داستان شرح بدید میتونید توی موقعیتهای مختلف اونها رو به صورت جداگانه توصیف بکنید.
۲. میانه رمان:
داستان با ورود یاماچ به ایران و آشنایی یهویی دلوین با خانمی آلمانی و مهمونی ناگهانی که دلوین میره ادامه پیدا میکنه و اوج داستان گنگ بودن شخصی به نام ای ام اچ هست که به صورت ناگهانی وارد داستان میشه و همچنین کارت مرموزی که از جیب بارلی والتر میافته که روش نوشته «به بازی خوش اومدی دلوین» و همینطور گفت و گوی دینا با یک شخص نامعلوم که نشان از خیا*نت دینا به دلوین رو میده. داستان کمی گنگ پیش میره باز هم میگم خواننده هنوز درست و حسابی با شخصیتهای اصلی آشنا نشده که شخصیتهای فرعی وارد داستان میشوند و خواننده گیج میشه. بهتره که آرومآروم موضوعات رو روی محور بیارید و از گنگ نوشتن پرهیز کنید و همچنین وقتی شخصیت در فضای تازه و جدیدی قرار میگیره یا اتفاقی مهیج و مهم میافته حتماً فضاسازی بکنید به عنوان مثال در اون لحظه که یه کارت مرموز از جیب بارلی والتر میافته شخصیت اصلی «دلوین» نباید به آسونی از اون کارت بگذره و باید توی اون لحظه ابهامهای ایجاد شده توی ذهن دلوین رو بنویسید که خواننده بتونه اون فضا و اتفاق رو درک بکنه و برای دیگر مسائل هم همینطور.
یس
اره / بله
گود
خداحافظ
دبلیو سی
سرویس بهداشتی / دستشویی
بیبی فیس
صورت زیبا یا کودکانه یا...
(استفاده از لفظهای انگلیسی در متنی که به زبان فارسی نگاشته میشه جلوه خوبی نداره.)
واقعا
واقعاً
اصلا
اصلاً
(کلاهک و تشدید)
همین طور
همینطور
بعضیا
بعضیها
خیلیا
خیلیها
بیافته
بیافته
با کلاس تره
با کلاستره
دستشو
دستش رو
زهر مار
زهرمار
عزیز دلم
عزیزدلم
چشمای
چشمهای
بجز
بهجز
(نیم فاصله و شکسته نویسی)
پیداه
پیاده
خوش
خودش
خودشم
خوشم
(اشتباه تایپی)
چی میشه آخر زندگی ما؟
آخر زندگی ما چی میشه؟
(فعل همیشه باید آخر جمله قرار بگیره)
با چشمای پر از دلخوری بود
توی چشمهاش پر از دلخوری بود
حدس اخلاق من درست رو بزنند.
اخلاق من رو درست حدس بزنند
از فکر پریدم و از...
از فکر پریدم بیرون و از...
صندلی شاگرد راننده بشینه
صندلی شاگرد بشینه
(جمله بندی صحیح)
۲. سخن منتقد:
خسته نباشید خدمت نویسنده گرامی. ایده کاملا به دور از کلیشه به نظر میرسه و این یک نقطه مثبت حائز اهمیت است، خیلی بهتر میشود اگر کمی از ابهامها رو کم بکنید و گُنگ ننویسید و همچین بهغیر از محتوا به بالا بردن سطح قلم خودتون هم توجه کنید چون ایده، ایدهی خوبی هست.
۳. توصیههای منتقد:
۱. ایرادات نگارشی را برطرف کنید.
۲. موضوع رمان تا به اینجا دور از کلیشه بود اما سعی کنید که داستان سمت کلیشه نرود.
۳. سعی کنید داستان را در یک بُعد بنویسید و از این شاخه به آن شاخه نپرید. برای مثال داستان فقط از زبان سوم شخص نگاشته شود نه لحظهای از زبان دلوین لحظهای دیکر یاماچ یا دینا و... .
۴. جلد را عوض کنید.
۵. خلاصه را حتما ویرایش کنید.
۶. ژانرها را تعویض کنید.
۷. پیشنهاد میشود عنوان مناسبتری انتخاب کنید.
۸. سیر رو کمی کند کنید.
موفق باشید
*** @Vixon