نقد دلنوشته اندوه خیال
نقد نام:
اندوه خیال به خیال و ذهن نویسنده اشاره دارد که پر از غم و اندوه است و پر از نگرانی ها و بدبینی هایی که در ذهنش می پروراند. این نام می تواند برای مخاطب جذاب باشد چرا که همه ما از اندوه خیال رنج می بریم از اندوهی که ناشی از نگاه و دیدی است که در ذهنمان نسبت به محیط پیرامون می پرورانیم.
نام با دلنوشته بسیار مرتبط است و با ژانر تراژدی هم هماهنگی دارد.
نقد مقدمه:
در بخش مقدمه نویسنده همان مفهوم مورد نظر در نام دلنوشته را بسط و گسترش داده و علت ناراحتی و ترسی که از خیالات و محیط پیرامون خود دارد را توضیح می دهد.
گم شدهام در وهم بی پایان زندگی: در اینجا به این موضوع اشاره می کند که تعابیر و دیدی که به زندگی دارد باعث سرگشتگی او شده است.
در بند پوسیده اذهان فرسوده به آغو*ش مرگ میروم:
منظور از بند پوسیده اذهان فرسوده افکار ذهن نویسنده است که او را به بند کشیده و تحمل زندگی را برایش سخت کرده است. ( فرسوده به این موضوع اشاره دارد که افکارش باطل بیهوده هستند)
و چه دور است از من آزادی -واژهای که از آن در هراسم-
و من یک وادی بی آبم،
شوره زارم،
بی حاصلم،
در بطن من به دنبال نبات نباشید.:
شاید برای این از آزادی هراس دارد که آزادی اجازه کارها و افکاری را به او می دهد که از انجام دادنشان می ترسد. و اینکه میگوید آزادی از او دور است به همان در بند اذهان فرسوده بودن اشاره دارد.
نقد جلد: جلد همان فضای غم و ترس را به خواننده القا می کند و ترکیب رنگی جلد متناسب با فضای دلنوشته است. با ژانر هم مغایرتی ندارد.
نقد آرایه:
آرایه ها زیاد نیست اما در زیبایی نوشته تاثیرگذار بوده است.
آرایه ها به درستی به کار رفتهاند و مشکلی در ترکیب ها دیده نمیشود.
برخی از آرایه های به کار رفته:
دست قطرات باران------ استعاره
همچون فرشته مرگ، روحم را از قفسی که در آن محبوس بود رها ساختند.------ تشبیه
حرفهای تیره------ حس آمیزی
نوش دارو بعد از مرگ سهراب------ کنایه
ما را هم همانند اسفندیار در آن چشمه آب تنی کردند---- تلمیح به داستان آب حیات و سهراب
نقد ساختمان:
گاهی نویسنده آدم ها راخطاب قرار می دهد و از آنها سخن می گوید، گاهی از حسی که اکنون تجربه می کند و گاهی از گذشته ای که پشت سر گذاشته است.
بنابر این دلنوشته ساختار ثابتی ندارد.
اما روند آن برای مخاطب جذاب است می تواند دلنوشته را دنبال کند بدون اینکه گیج شود و از سیر نوشته غافل بماند.
بنابر این می توان گفت که با وجود تغییر یافتن مخاطب انسجام نوشته حفظ شده است.
نقد واژگان:
با اینکه از کلمات نسبتا رایجی استفاده شده اما چینش کلمات تعابیر زیبایی را ایجاد کرده است که با تصور آنها خواننده میتواند دلنوشته را بهتر درک کنند و آن تصاویر را در ذهن خود بسازد. بنابر این واژگان خواننده را گیج نمی کنند و او را به خوبی به معنای مورد نظر می رسانند.
نقد ایده و پردازش:
به نظر نویسنده ایده را به خوبی پرورش داده است زیرا در هر بند مفاهیم جدیدی دیده می شوند که خواننده را به فکر وا میدارند.
ایده دلنوشته از این جهت جالب است که نویسنده برای تاکید روی موضوع آدم ها را مورد خطاب قرار داده و همین باعث تاثیرگذاری بیشتر مفهوم مورد نظر بر ذهن خواننده می شود.
اینکه از رنجی که از خیال خود می کشد می گوید و از دیدی که نسبت به جهان و آدم ها دارد حرف می زند خواننده را کنجکاو می کند چون آدم ها یا از خیال خود غافل شده اند یا در آن غرق هستند بنابر این خواننده را به فکر وا می دارد و شاید روحیه همزادپنداری را در خواننده زنده کند.
نقد نگارش:
از نظر علائم نگارشی ایرادی به چشم نمیخورد.
خسته نباشید❤