نام رمان: دگم
ژانرها: اجتماعی
نویسنده: آیناز تابش
ناظر: @Tala
خلاصه: میتوان گفت منشاً تمام جنگ و جدالهای دنیا آفتی به نام عقیده است. مسائل، رفتارها و قضاوتها همگی وابسته به عقاید ما هستند. اما باورها از کجا آمدهاند؟ آنقدر که ما میپنداریم مقدس و بیعیب هستند؟ آیا واقعاً هستی همانند قفسههای کتاب مرتبشده بر اساس حروف الفبا در قید و بند نظم است و فلسفهی وجود انسان در جهان با هر موجود دیگری تفاوت دارد؟
نام رمان: دگم
ژانرها: اجتماعی
نویسنده: آیناز تابش
ناظر: @Tala
خلاصه: میتوان گفت منشاً تمام جنگ و جدالهای دنیا آفتی به نام عقیده است. مسائل، رفتارها و قضاوتها همگی وابسته به عقاید ما هستند. اما باورها از کجا آمدهاند؟ آنقدر که ما میپنداریم مقدس و بیعیب هستند؟ آیا واقعاً هستی همانند قفسههای کتاب مرتبشده بر اساس حروف الفبا در قید و بند نظم است و فلسفهی وجود انسان در جهان با هر موجود دیگری تفاوت دارد؟
با عرض درود و وقت بخیر.
رمان شما جهت بررسی و نقد، به منتقد محترم @Gemma ارجاع داده شد.
مهلت انجام نقد: ۱۵ روز
تاپیک رمان شما تا اتمام نقد قفل خواهد ماند.
از صبوری و اعتماد شما سپاسگزاریم. @دیـوا
عنوان: وقتی زمین بلرزد
نویسنده: سارا مرتضوی
ژانر: اجتماعی
ناظر: @لئونارد
خلاصه:
سارا نوجوانیست که ناگهان با واژهای سرد و بیرحم روبهرو میشود: تومور.
از اتاق عمل تا اتاق دعا، از داروهای تلخ تا کلاسهای نرفته، هر قدمش پر از بیم و امید است.
خانوادهای مذهبی، تصمیمهایی دشوار، درمانهای ناهمگون و روزهایی که گاه شبیه یک نبرد تن به تن با درد میشوند.
اما این داستان فقط درباره بیماری نیست؛ درباره زنیست که میخواهد حق انتخاب داشته باشد، حتی اگر همهچیز علیه او باشد.
درباره ایستادن دوباره، حتی وقتی پاهایت میلرزند.
و پرسشی که هر صفحه در گوشش زمزمه میکند: «اگر دوباره زمین خوردی، باز هم...
بسم هو نام رمان: یاسکا
نام نویسنده: میم.هویار (ملیکا) ژانر: جنایی، تراژدی عاشقانه
خلاصه: همهچیز از یک جرقه آغاز شد. جرقهای بزرگ به نام مرگ. تنها کسی که میتوانست از زیر بار این آوار برخیزد، قطعاً ققنوس بود. ققنوسی که از میان شعلههای شیطان برمیخیزد و روی بالهایش نقش انتقام خودنمایی میکند. بیشک نام این ققنوس در زمرهی اولاد شیطان مقرر بود. یاسکا، دختر شیطان، از میان خاکسترهای قابیل به چنان ققنوسی مبدل شد که تاریخ از او بهعنوان تنها وارث ضحاک یاد خواهد کرد.
عنوان: وقتی زمین بلرزد
نویسنده: سارا مرتضوی
ژانر: اجتماعی
ناظر: @لئونارد
خلاصه:
سارا نوجوانیست که ناگهان با واژهای سرد و بیرحم روبهرو میشود: تومور.
از اتاق عمل تا اتاق دعا، از داروهای تلخ تا کلاسهای نرفته، هر قدمش پر از بیم و امید است.
خانوادهای مذهبی، تصمیمهایی دشوار، درمانهای ناهمگون و روزهایی که گاه شبیه یک نبرد تن به تن با درد میشوند.
اما این داستان فقط درباره بیماری نیست؛ درباره زنیست که میخواهد حق انتخاب داشته باشد، حتی اگر همهچیز علیه او باشد.
درباره ایستادن دوباره، حتی وقتی پاهایت میلرزند.
و پرسشی که هر صفحه در گوشش زمزمه میکند: «اگر دوباره زمین خوردی، باز هم...
با عرض درود و وقت بخیر.
رمان شما جهت بررسی و نقد، به منتقد محترم @zhina ارجاع داده شد.
مهلت انجام نقد: ۱۵ روز
تاپیک رمان شما تا اتمام نقد قفل خواهد ماند.
از صبوری و اعتماد شما سپاسگزاریم. @دیـوا
بسم هو نام رمان: یاسکا
نام نویسنده: میم.هویار (ملیکا) ژانر: جنایی، تراژدی عاشقانه
خلاصه: همهچیز از یک جرقه آغاز شد. جرقهای بزرگ به نام مرگ. تنها کسی که میتوانست از زیر بار این آوار برخیزد، قطعاً ققنوس بود. ققنوسی که از میان شعلههای شیطان برمیخیزد و روی بالهایش نقش انتقام خودنمایی میکند. بیشک نام این ققنوس در زمرهی اولاد شیطان مقرر بود. یاسکا، دختر شیطان، از میان خاکسترهای قابیل به چنان ققنوسی مبدل شد که تاریخ از او بهعنوان تنها وارث ضحاک یاد خواهد کرد.
نام رمان: مژدار
نویسنده: زینب هادی مقدم| zeinabHDM کاربر انجمن کافه نویسندگان
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ناظر: @blue lady
جلد:
خلاصه:
از میان برفها شروع شد، آغازی که دانههای امیدش را میان یخ زدگیهای ریشه درختان پرورش داد و ثمرش را در جوانههای نوپای مژدار به ارمغان آورد؛ مژدار روایت زندگی دختری ارباب زاده کرمانجی است که دلش را در پی مهری ممنوعه میبازد؛ با ورود مهمانی ناخوانده به عمارت آوانسیان، عشق از نو زبانه میکشد و دل مهمان، این بار تپشهای بیامان را از سر میگیرد؛ چه کسی در این راه، عشق...
نام رمان: مژدار
نویسنده: زینب هادی مقدم| zeinabHDM کاربر انجمن کافه نویسندگان
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ناظر: @blue lady
جلد:
خلاصه:
از میان برفها شروع شد، آغازی که دانههای امیدش را میان یخ زدگیهای ریشه درختان پرورش داد و ثمرش را در جوانههای نوپای مژدار به ارمغان آورد؛ مژدار روایت زندگی دختری ارباب زاده کرمانجی است که دلش را در پی مهری ممنوعه میبازد؛ با ورود مهمانی ناخوانده به عمارت آوانسیان، عشق از نو زبانه میکشد و دل مهمان، این بار تپشهای بیامان را از سر میگیرد؛ چه کسی در این راه، عشق...
با عرض درود و وقت بخیر.
رمان شما جهت بررسی و نقد، به منتقد محترم @Gemma ارجاع داده شد.
مهلت انجام نقد: ۱۵ روز
تاپیک رمان شما تا اتمام نقد قفل خواهد ماند.
از صبوری و اعتماد شما سپاسگزاریم. @دیـوا