شعر « شنبه‌های شعر »

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع سُرمه.
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
« من از اولِ همان بارانِ بی‌خبر،
که ناگهان
کوچه تا انتهای گفت‌وگوی گریه
خلوت شد
جوری غریب دلم روشن بود
که سرانجام یکی از همین روزهای رهگذر
دوباره به خوابِ خانه برخواهی گشت.»

-سیدعلی صالحی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
«آمد به مزار من و خشنودترین بود
پس وعده‌ی دیدار که می‌گفت، همین بود...‌
از دشت گذر کرد خرامان و خرامان
صیاد، فراوان و فراوان به کمین بود.»

-سجاد سامانی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین