مجموعه اشعار طوق‌ کاغذی | به قلم ستاره سربیی

عنوان اثر: طوق کاغذی
کاتب: حمیده ح
در ژانر: تراژدی
به قالب: سپید

دیباچه‌ای بر اثر:
سال‌هاست مرا فریفته‌اند
نیلوفران پیرِ مردابِ پست
و‌تقلای پوچ تنم
مرا از این تعفن رها نخواهد ساخت

مربوط به مسابقه‌ی شعر بخوان و بنویس
شعر انتخابی: فروغ فرخزاد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به نام خالق پیچکِ واژگان

bbab08_23negar-1697269352339-b89o.png


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" با دقت مطالعه کنید.

قوانین جامع تالار شعر

شما می‌توانید پس از 10 پست درخواست جلد بدهید.

درخواست جلد برای مجموعه شعر

پس از گذشت ۱۰ الی ۱۵ پست از مجموعه شعر خود، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید. توجه داشته باشید که مجموعه اشعار تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.

درخواست نقد مجموعه اشعار

پس از 15 پست میتوانید برای تعیین سطح اثر ادبی خود درخواست تگ بدهید.

درخواست تگ برای اشعار

همچنین پس از ارسال ۲۰ پست پایان مجموعه شعر خود را اعلام کنید تا رسیدگی های لازم نیز انجام شود...

اعلام اتمام مجموعه شعر

اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن مجموعه شعر خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود...

درخواست انتقال به متروکه



_ تیم مدیریت کافه نویسندگان _
 
آخرین ویرایش:

ستاره سربییستاره سربیی عضو تأیید شده است.

منتقد شعر
نویسنده رسمی ادبیات
شاعـر
مدیر بازنشسته
فرشته زمینی
نوشته‌ها
نوشته‌ها
456
پسندها
پسندها
1,327
امتیازها
امتیازها
203
سکه
119
مردمک‌هایم را
به سبز پوچ تصویر دوخته‌ام
و شکاف لبان روح دردمندم را
رگه‌های سراب گون گَوَن‌ها فریفته‌اند
سال‌هاست که دیدگان افسونم
محزونانه نگریسته‌اند
به‌گیره‌های شکوفه و بهارهای دروغین
که نشسته‌اند بر گیسوان پریشانم
چگونه می‌توان دیدگان آینه را فریفت!
و طنزانه ایمان داشت

لم*س طوق زرین کاغذی را
بر لطافت گریبان‌ سرد تنم
که حجم سفت شاهرگ‌های داغ را
تاب نخواهد آورد
و من
تبخیر دمی را بر تن شیشه‌های سرد
باور نخواهم کرد
زیرا؛ پیش از این‌ها مرده بودم
و نعش سرد و سبک‌ام را
بر تابوت‌های مملو از طوق‌های کاغذی
حمل کرده بودند
اما پرنده‌ی کوچک روحم
هنوز بر شاخسارهای کوچک باغ
با بال‌‌های مجروحی پرسه می‌زند
و زنان عامیِ عالِم را
با تن‌های مملو از رگ‌های زایندگی
و پوسته‌های‌چروک معطرِ مطبخ‌
حسرتمندانه می‌نگرد
 
آخرین ویرایش:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین