دوست عزیز من سلام. خیلی خوشحالم که افتخار مطالعه متن شما را داشتم. بسیار لذ*ت بردم و با احترام نظراتم را درباره دلنوشته ات می نویسم. امیدوارم قلم در دستانت روز به روز پر قدرت تر برقصد.
◇ نام دلنوشته: نام دلنوشته باتوجه به ضد و نقیضی که مشاهده می شود از جذابیت خاصی برخودار است. مثل در کنارهم قرارگرفتن رنگ سیاه و سفید.
◇ مقدمه: راستش با خواندن مقدمه یاد مغازه هایی افتادم که داخلش پر از اجناس عالی است اما از بیرون که نگاهش میکنی ویترینش قدیمی و تنگ و تار است. فکر میکنم حیف این دلنوشته زیباست که انقدر مقدمه خلاصه و گنگی داشته باشد. بهتر است مقدمه را جوری اصلاح کنی که خواننده به خواندن ترغیب شود. پس لطفا مقدمه رو گسترش بده تا مفهوم رو با ظرافت بیشتری به مخاطب برسونه.
◇ جلد : چه حیف که اثرت جلد نداشت.
◇ ساختمان دلنوشته از لحاظ زاویهی دید، واژگان و نوع نگارش: استفاده از یک سری تکرار ها نه تنها گوش نواز نیست بلکه باعث خستگی خواننده هم میشود. مثلا دمی حالش خوش است و دمی ناخوش است. که فکر میکنم اینگونه دلنشین تر می شود :دمی حالش خوش و دمی ناخوش است. یا بالعکس : دمی حالش خوش است و دمی ناخوش. یا استفاده از کلمه چه ها کشیدی و چه ها کشیدم. در کل بسیارنوع نگارش دلنوشته را دوست داشتم فقط گاهی لحن ارتباطی تغییر می کرد که باعث سردرگمی مخاطب میشد.
◇ آرایهها : بسیار از بازی کلمات در دلنوشته لذ*ت بردم مخصوصا از کلماتی مثل بچه قلب و .... در کل آرایه ها در متن بسیار روح نواز بود.
◇ علائم نگارشی: استفاده از علائم نگارشی تقریبا صحیح و بجا بود.
در غلط های املایی نقد باید توجه بیشتری صورت بگیرد مثل جمله قطار قطار جمله قلمبه سلمه ردیف کرد. که کلمه سلمه غلط می باشد.
◇ ایده و پردازش : در شرایطی که اکثر دلنوشته ها سطحی و پیش پا افتاده است خوشحالم که اثری را خواندم که با ایده هایی نو، ظرافت و وسواس نگارش شده بود. حال آنکه اگر در دلنوشته ات نقل قول های متون ادبی را کم کنی شاهد اثر درخشان تری خواهیم بود.
دوست من در پایان خوشحالم که افتخار نگارش نظراتم را روی اثرت داشتم و امیدوارم بتوانم در ارتقا سطح کیفی نگارش دلنوشته ات سهیم باشم.