درود.
عنوان اثر کلیشهای نبود، ترکیبی نو بود اما جذابیت خاصی نیز در ذهن مخاطب ایجاد نمیکرد. ارتباط عنوان با ایده و ژانر فیلمنامه کاملاً مشهود بود.
در بحث ژانر، ژانر انتخابی شما کاملا با ایده، خلاصه و عنوان مطابقت داشت. فیالواقع اجتماعی ژانر غالب اثر شما بود، که با اتفاقاتی که در طول فیلمنامه برای لیلا افتاد ( فریب خوردن توسط فردی که به تازگی او را شناخته و از سر تنهایی با او ارتباط گرفته ) کاملا با ژانرها همخونی داشت.
خلاصه اثر استاندارد، خلاصهوار و جامع نوشته شده بود و همچنین با عنوان، ایده و ژانر ارتباط داشت. ابهام داشت و خواننده را مشتاق خواندن اثر میکرد گرچه میشد میزان ابهام آن را بیشتر کرد و کشش بیشتری در مخاطب ایجاد کرد.
نقد و بررسی بدنهی فیلمنامه:
نکتهی اولی که عرض میکنم،
شروع فیلمنامه است. شروع شما اصل مطلب را نشان میداد(مادر، چند روزی خانه نیامده و حتی وقتی برای جواب دادن به تلفن دخترش نداشت!) و مخاطب را به اتفاقات و مسیر داستان هل میداد، از این رو میشود گفت که خوب بود. حادثهی محرک، همیشه جوابگوست اما دیالوگها، دیالوگهایی نبود که از یک فرد ۱۶ ساله انتظار برود و اصلا در زندگی به کار برود، دیالوگها باید مبهمتر، روزمرهتر و درکل واقعیتر نوشته میشدند که این هم برگشته به شخصیتپردازیست، نکتهای که خیلی هم مهم است. شخصیتپردازی شما در متمایز بودن، نشان دادن اخلاقیات شخصیت در دیالوگها و... ضعیف بود. دیالوگها میتوانستند بهتر باشند و بیشتر شخصیت تنها، کمبوددار و... لیلا را نشان بدهند.(از آنجایی که در مونولوگ فیلمنامه، نمیشود روی حالات درونی شخصیت مانور داد)
شخصیت شما هیچ کشمکش مشهودی نداشت، خیلی زودتر از حد معمول یک انسان تنها و کم سن و سال، به تماس یک فرد غریبه جواب داد که این قسمت از فیلمنامه بیش از اینکه تنهایی و کمبود عاطفی کرکترتان را نشان بدهد، غیرقابل باور بودن نوشته شما را نشان میداد.
شخصیت دوم شما بهتر بود، او با حرکتی که در میانهی فیلمنامه انجام داد، فریبکار بودن و شکبرانگیز بودن خود را نمایان کرد اما پس هدفش چه؟ هدف نیما چه بود؟ اگر سرگرمی و بازی با احساسات و... بود پس چرا محتاطتر رفتار نکرد؟ چرا همهچیز انقدر کمرنگ و سطحی پردازش شده بود؟
ایدهای که شما در دست داشتید، پتانسیل بالایی داشت و شما نویسندهی عزیز کسی هستید که یک فیلم را خلق میکند و بقیهی عوامل مانند بازیگران و... فقط اجرا کننده هستند!
و نیز نقد کوچک دیگر اینکه تعلیقهای فیلمنامه کم بود، سعی کنید در مخاطبتان، احساسات بیشتری ایجاد کنید.
شما یک راوی هستید، داستانتان را پیچ و خم بدهید.
پایانتان، پندآموز بود و خوب اجرا شده بود، مادر و دختر به خوبی حرف زدند و هدف فیلمنامه را جمعبندی کردند.
موفق باشید.