کتاب یادداشت‌های شیطان

EMMA.EMMA. عضو تأیید شده است.

مدیر تالار ویرایش
پرسنل مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدیر آزمایـشی تالار
ویراستار
نویسنده نوقلـم
پرسنل کافه‌نـادری
نوشته‌ها
نوشته‌ها
459
پسندها
پسندها
1,631
امتیازها
امتیازها
203
سکه
557
شاید در تصمیم‌گیری برای خواندن این کتاب در ابتدا دچار شک و تردید شوید. با خود فکر کنید که کتاب هرچه باشد ناتمام است، پایان ندارد، بالاخره در جایی از داستان نویسنده، خواننده را به حال خود رها می‌کند و… اما باید اشاره کنیم که با وجود ناتمام بودن کتاب، نویسنده اثر خود را به جایی رسانده است که نبود صفحات بعدی تاثیر عظیمی بر کل داستان نداشته باشد. در واقع مفاهیم و تنه‌ اصلی داستان بیان شده است. در انتها خواننده فقط در حسرت این است که ای کاش نویسنده کتاب را تمام می‌کرد.
 
در مورد انتهاب کتاب یادداشتهای شیطان باید اشاره کنم که در میان یک بحث و گفت‌وگوی جذاب، زمانی که احساس می‌کنید نویسنده می‌خواهد اوج قدرت کلمات خود را به نمایش بگذارد، ناگهان کتاب تمام می‌شود و خواننده می‌تواند دنباله‌ی داستان را هر طور که دوست دارد به اتمام برساند. اما پیشنهاد می‌کنم در تصمیم‌گیری برای خواندن این کتاب، حتی یک درصد هم به موضوع ناتمام بودن کتاب فکر نکنید.
 
انتخاب یک میلیاردر که قصد خوشبخت کردن بشیریت را دارد، از یک ماجرای واقعی نشات می‌گیرد که نویسنده برای فرود شیطان به زمین به زیبایی از آن الهام گرفته است.

لیانید آندری‌یِف در رمان یادداشتهای شیطان با روبه‌رو کردن شیطان با زیبایی ماریا که او را شبیه مریم مقدس می‌پندارد، با بیان افکار پلید و فساد اخلاقی که ثروت می‌تواند به همراه بیاورد در کنار ایده سعادتمندی انسان، برخورد شیطان با کشیش، با روبه‌رو کردن شیطان با احساسات بشری مانند عشق، ترس، تنهایی و تحقیر، با نقدهایی که بر ذات انسان وارد می‌کند و بسیاری از موارد دیگر، اثری خلق کرده که ذهن هر مخاطبی را فکر وا می‌دارد.
 
نویسنده در این اثر به شدت ذات پلیدی که ممکن است در هر انسان و هر جامعه‌ای وجود داشته باشد را محکوم می‌کند و از پلیدی مطلق (شیطان) هم برای این محکوم کردن استفاده می‌کند. آخر مگر چه کسی می‌تواند از شیطان، فاسدتر باشد؟

مترجم در قسمت دیگری از مقدمه خود به نکته مهمی اشاره می‌کند:
 
در رمان آندری‌یف، واندرهود یا همان شیطان، سیمای مجسم شّر اجتماعی است. خاستگاه این شّر اجتماعی به هیچ وجه در شخصیت خود این خوکچران سابق (واندرهود) نیست، بلکه در سرمایه فراوانِ اوست؛ یعنی در ذات جامعه امپریالیستی. طبعا واندرهود هرقدر هم خصایص انسانی در وجودش داشته باشد، برای بشر فاقد منشا خیر است؛ ثروتش بین مردم شوری به پا می‌کند، در نتیجه دستهای حریص از هر سو به طرف او دراز می‌شود.
 
یادداشتهای شیطان مرزهای افکارتان را جابه‌جا می‌کند و باعث می‌شود به موضوعاتی فکر کنید که تا به حال به آن‌ها فکر نکرده‌اید. پیشنهاد می‌کنم اگر قصد دارید کافه نویسندگان متفاوت (و ناتمام!) را تجربه کنید، حتما این کتاب را برای مطالعه در نظر بگیرید.
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین