نقد دلنوشتهی تبسم افگار
به نام حق
نقد دلنوشته تبسم افگار
عنوان
عنوان اثر میبایست دارای مضمون کلی از اثر باشد به گونهای که خواننده با خواندن نام حتی بتواند به ژانر پی ببرد.
دلنوشته تبسم افگار مفهوم غالب بر اثر را رسانیده است اما با وجود تبعیت و یگانگی از ژانر درج شده به موجب استفاده از واژه تبسم از ژانر تراژدی دوری گزیده.
عنوان اثر باید نه زیاد بلند و نه کوتاه باشد به گونهای که با طولانی بودن آن مخاطب نام را فراموش نکند و یا جذابیتی برای او نداشته باشد.
عنوان این اثر حد نصاب را رعایت کرده است.
عنوان نباید کلیشهای باشد، نام این اثر کلیشهای نیست.
مقدمه
مقدمه اثر دومین چیزی است که مخاطب با آن برخورد میکند، پس باید مقدمه مضمون اثر را در خود جای داده باشد و نمای کلی از اثر را برساند.
در مقدمه این اثر مفهوم کلی راجع به انتظار و خندههای درونی از انتظار یا دوری و فراق مع*شوق به خوبی پیداست.
حد قانونی یک مقدمه بین ۳ تا ۵ پارت میباشد که در این اثر رعایت شده است.
در مقدمه استفاده از نام اثر پوئنی بسیار مثبت محسوب میشود.
جلد
جلد اثر میبایست طبق ژانر و محتوا عمل کند به گونهای که در صورت تراژدی بودن از رنگ های تیره و در صورت فانتزی بودن از رنگهای شاد بهره گرفته شود.
جلد اثر همگام با نوشتههای درون اثر میباشد و با هم کاملاً مرتبط هستند.
کمیت، کیفیت و کاربرد آرایههای ادبی
استفاده از آرایههای تلمیح، تشبیه، تضاد، مجاز، استعاره و... در اثر باید مشهود باشد. در اثر تبسم افگار تمامی آرایههای ادبی به بهترین صورت ممکن در کنار هم چیده شده بودند.
تفاوت و گوناگونی واژگان به وضوح دیده میشد و بازی با کلمات به خوبی مشهود بود.
این نکته برای سطح قلم نویسنده نکتهای دارای امتیاز بسیار بالاییاست.
بازی با آرایهها در سراسر اثر بیداد میکرد و عمیقا به دل خواننده مینشست.
محتوا
محتوای کلی اثر میبایست با هم ارتباط داشته باشد. در این اثر تمامی پارتها از یک ژانر طبیعت کرده و ارتباط خود را به نحو احسنت با هم حفظ میکردند.
اندازه هر پارت
اندازه هر پارت باید تعادل داشته باشد به گونهای که نه زیاد طولانی و نه کوتاه و بیروح باشد.
در این اثر اندازه پارتها تعادل داشت و به جذب مخاطب دامن میزد.
علائم نگارشی
تمامی علائم نگارشی رعایت شده بود.
از نیم فاصله در اثر استفاده نشده بود.
زاویه دید
زاویه دید در اثر باید به صورت فهم برای عموم باشد به گونهای که حتی در تغییر یعنی (از اول شخص به دوم شخص و... ) مخاطب را دچار ابهام، پیچیدگی و دوگانگی نکند.
زاویه دید در این اثر به طور یکسان و اول شخص بود.