مصاحبه مصاحبه با نویسنده رسمی | hananekh

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

یاسمن بهادرییاسمن بهادری عضو تأیید شده است.

مدرس رمان نویسی + نویسنده نوقلم ادبیات
نویسنده نوقلـم
شاعـر
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,645
پسندها
پسندها
20,216
امتیازها
امتیازها
763
سکه
585
...بسم الله الرحمن الرحیم ...
همراه هستیم با مصاحبه با نویسنده‌ی رسمی خانم
@HananehKH
 
محتوای مصاحبه

خودتون رو معرفی کنید.(اسم, سن, محل زندگی)
سلام. طبق نام کاربریم، حنانه هستم. ۲۷ سالمه. ساکن گیلان.
yasaman.Bahadory گفت:
اولین اثرتون چی بود؟
اولین اثرم رسوخ دل هست که توی سایت نگاه منتشر شد.
yasaman.Bahadory گفت:
میتونید بگید دقیقا چند اثر خلق کردید؟
چهار رمان منتشر شده در سایت با نام های رسوخِ دل، عُدول، اینجا قتلی اتفاق افتاده، زغالِ سفید و یک دلنوشته تکمیل شده و کافه نویسندگان درحال تایپ دارم.
yasaman.Bahadory گفت:
آیا در کودکی یا نوجوانی فکر میکردید نویسنده بشین؟
مثل اکثر نویسنده ها، از بچگی انشاءهای خوبی مینوشتم درحدی که هرکسی میخوند انتظار نویسندگی رو از من داشت. البته الان هم خیلی راه برای نوشتن دارم و به خودم نویسنده نمیگم؛ ولی تا همین جا هم برام امیدواریه.
yasaman.Bahadory گفت:
شده در حوزه نویسندگی کتابی روی شما اثر بذاره؟ چه کتابی؟
رمان مسخ
yasaman.Bahadory گفت:
چیشد که تصمیم گرفتین نویسنده بشید؟
علاقه شدید و ذهنی که با نوشتن آروم میگره.
yasaman.Bahadory گفت:
ایده آثارتون چطور و از کجا به ذهنتون میاد؟
اینکه بگم همیشه از یه جا و یک جوره نه، گاهی از دیدن یه فیلم، خوندن یه داستان، شنیدن و دیدن یه اتفاق واقعی اطرافم و تعمیم دادنش با تخیل ذهنی.
yasaman.Bahadory گفت:
چقدر کتاب میخونید؟
یه دوره خیلی پشت هم کتاب میخوندم و یک دوره کمی کنار گذاشتم؛ چون دوست دارم وقتی میخونم، با لذ*ت و حوصله باشه. حتی قبلا خیلی مداوم رمان میخوندم؛ اما از زمانی که نوشتن رو شروع کردم، کمتر شد.
yasaman.Bahadory گفت:
چقدر مینویسید؟(روزانه, هفتگی...)
تاجایی که بتونم دوست دارم روزانه باشه؛ اما بیشتر هفتگی هستش و چند ساعت پشت هم.
yasaman.Bahadory گفت:
آخرین اثری که خوندید چی بود؟
رمان نانا اثر امیل زولا.
yasaman.Bahadory گفت:
کدوم اثرتون رو بیشتر دوست دارین؟ خلاصشو میگید؟
اخرین اثری که به تازگی توی همین سایت منتشر شد، به اسم زغالِ سفید.
خیلی خلاصه بخوام بگم،‌ داستان مردی که در بچگی با ترومای روانی و فقر بزرگ شد و با تمام سختی هایی که کشید توی بزرگسالی تونست مرد موفقی بشه؛ اما این تروما باعث شیزوفرن شدنش شد. کمبودهای عاطفیش در بچگی از سمت مادر و برادری که ترکش کردن، باعث شد توی توهم عاشق دختری بشه که بعدها منجر به آزار روانیش شد. این داستان تا جایی ادامه پیدا کرد که با دیدن شخص دیگه ای توی واقعیت، تونست عاشقی رو تجربه کنه و برای این عشق هم که شده، درمان رو بپذیره. این عشق به طور کامل نه؛ اما تا حد زیادی تونست اون رو از شیزوفرن بودن بیرون بیاره.
این اثر رو دوست داشتم؛ چون توصیفات و حالات شخصیت اصلی برام خیلی سنگین بود و بعد که خودم خوندمش، روم اثر گذاشت.
yasaman.Bahadory گفت:
در چه ژانرهایی اثر دارین؟ ژانر مورد علاقتون کدومه؟
من توی سه ژانر مینویسم. عاشقانه، اجتماعی، معمایی.
خودم ژانر معمایی و به چالش کشوندن ذهن خواننده رو دوست دارم.
yasaman.Bahadory گفت:
دیدگاهتون به ادبیات چطوره؟
شاید برعکس خیلی از نویسنده ها، عاشق ادبیات نباشم؛ اما داستان های ادبی رو دوست دارم. با اینکه رمان هام نوشتار محاوره ای دارن؛ اما معتقدم اصطلاحات ادبی، باعث زیبایی نوشته میشن.
yasaman.Bahadory گفت:
چه موضوعاتی ذهنتون رو درگیر میکنه؟
سعی میکنم موضوعاتی باشن که بیشتر توی واقعیت قابل لمسن و یا اینکه باعث جذابیت و کشش نوشته میشن.
yasaman.Bahadory گفت:
توی نوشتن تحت تاثیر نویسنده خاصی بودید؟
نه زیاد؛ اما صادق هدایت برام خاصه.
yasaman.Bahadory گفت:
بین نویسنده های ایرانی کدومو میپسندید؟
صادق هدایت.
yasaman.Bahadory گفت:
بین نویسنده های خارجی کدومو میپسندید؟
فرانتس کافکا.
yasaman.Bahadory گفت:
تا به حال با مخاطب آثارتون برخورد داشتید؟ کدوم از همه جالب تر بود؟
به صورت حضوری خیر.
yasaman.Bahadory گفت:
چه چیزی رو به نویسنده های نوپا پیشنهاد میکنید؟
من خودم که شروع کردم، خیلی عجله و هیجان داشتم تا هرچه سریع تر به نتیجه برسم. اما هرچه بیشتر گذشت، فهمیدم باید صبر داشته باشم و هرچقدر هم که اطرافیان نوشته هام رو جدی نگیرن؛ بالاخره با قوی تر نوشتن و تجربه دار شدن، بهشون ثابت میشه.
اشتباه نویسی، بدنویسی، توی اول راه برای همه اتفاق میفته و عادیه، مهم اینکه صبر کنی و بتونی با ادامه دادن و تحقیق کردن برای راه درست، خودت رو بالا ببری و به هدفت برسی.
yasaman.Bahadory گفت:
آخرین حرفتون و یا چیزی که دوست داشتید ازتون پرسیده بشه و نشد؟
در آخر ممنونم که من رو قابل دونستین. این اولین مصاحبه من در این پنج سالی هست که به طور جدی نوشتن رو شروع کردم و آثارم توی سایت منتشر شد. تنها هدف من اینه که هرکسی رمان هام رو میخونه، ازش لذ*ت ببره و با خوندنش کمی از دغدغه های زندگیش فاصله بگیره. درواقع با نوشته هام بتونم کمی حالِ خوب براشون رقم بزنم.
 
با تشکر از همراهی شما
|مدیریت تالار نویسندگان|
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین