آموزش چطور احساس ترس رو به خواننده منتقل کنیم؟

SAD BALLERINASAD BALLERINA عضو تأیید شده است.

مدیر ارشد دپارتمان کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد بخش
منتقد ادبی
مـدرس
مترجم
داور آکادمی
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,785
پسندها
پسندها
4,042
امتیازها
امتیازها
328
چطور احساس ترس رو به خواننده منتقل کنیم؟
 
آرام‌آرام تنش رو بالا ببرید

پیش‌بینی و انتظار، ترس رو افزایش می‌ده. علت ترس رو زود لو ندید، آرام‌آرام براش مقدمه‌چینی کنید. سرنخ بندازید و اجازه بدید وحشت لابه‌لای صفحات و جزئیات و حس ناآرامی بخزه.
 
حس‌وحال تنهایی ایجاد کنید.

موقعیت‌های که شخصیت داستانتون توش از لحاظ فیزیکی یا احساسی تنها و منزویه، ترسناک می‌شن. مکان‌های تنگ و تاریک یا حس جداافتادن از امنیت آدم رو آسیب‌پذیر می‌کنه. این جور شخصیت داستانتون و خواننده‌هاتون حس گیر افتادن و ناتوان بودن خواهند داشت
 
از ناشناخته‌ها بهره بگیرید.

غریزه‌ی بدوی انسانی، ترس از ناشناخته‌هاست. کامل توضیح ندید که چه اتفاقی داره می‌افته؛ خطر رو کمی رازآلود جلوه بدید. این‌طور تخیلات خواننده جای خالی رو پر می‌کنه که معمولاً وحشتناک‌تره.
 
ترس روان‌شناختی اضافه کنید.

از تهدیدهای فیزیکی فراتر برید و روان شخصیت رو بکاوید. بازی‌های ذهنی، پارانویا و فروپاشی روانی باعث می‌شه خواننده نتونه واقعیت رو از خیال تشخیص بده و محیطی مرعوب‌کننده به وجود میاد که حتی چیزهای آشنا توش به نظر شرور میان.
 
با حواس پنجگانه بازی کنید.

چیزهایی رو که شخصیت می‌بینه، می‌شنوه و لم*س می‌کنه رو توصیف کنید، اما جاهای خالی هم بذارید. صدایی ضعیف می‌تونه نشونه‌ی خطری پنهان باشه. بارقه‌ی حرکت چیزی در تاریکی یا لم*س بافت‌های عجیب مضطرب‌کننده‌ان. وقتی خواننده می‌خواد تکه‌های پازل رو کنار هم بچینه تا بفهمه چه اتفاقی داره می‌افته، این ابهام‌ها می‌تونن ترس رو افزایش بدن.
 
کاری کنید خواننده به شخصیت اهمیت بده.

هرچی خواننده بیشتر به امنیت و سلامت شخصیت اهمیت بده، بیشتر بابت سرنوشتش می‌ترسه. بذارید خواننده با آسیب‌پذیری‌ها و واکنش‌های شخصیت ارتباط بگیره و نگرانش بشه.
 
پیش‌بینی‌ناپذیر بنویسید.

خواننده‌ها از چیزهایی که نمی‌تونن پیش‌بینی کنن، می‌ترسن. با دوری از کلیشه‌ها، بذارید لحظه‌های خطرناک و غیرمنتظره اتفاق بیفتن. انتظارات رو معکوس کنید - مثلاً جایی که همه احساس امنیت دارن یک‌هو اونا رو بترسونید. همیشه مضطرب نگهشون دارید، نباید بفهمن کی ممکنه ضربه بخورن.
 
ترس از دست دادن کنترل رو بکاوید.

ترس گاهی از این مسئله ریشه می‌گیره که شخصیت اختیار موقعیت یا ذهنش رو در دست نداره. شخصیت داستانتون رو در موقعیت‌هایی بذارید که کارهاش بی‌فایده‌ست، و حس ناتوانی و دلواپسی رو به اوج برسونید.
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین