مقـاله افتتاح بزرگ‌ترین فروشگاه کافه نویسندگان | ژورنالیست خانومِ اِل

دامبلرد

طراح آزمایشی
ژورنالیست
نویسنده نوقلـم
مقام‌دار آزمایشی
جـادوگران‌سـیاه
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
332
پسندها
پسندها
3,047
امتیازها
امتیازها
183

موضوع مقاله: افتتاح بزرگ‌ترین فروشگاه کافه نویسندگان

از استعاره تا اسنک!
گزارشی از بازاری که نه نثر از آن در امان است نه نویسنده، نه حتی نقطه‌ویرگول!


در آن صبح خرامان و ادیبانه‌ای که خورشید از لای خط‌های مورب دفتر مشق بالا می‌آمد و نویسنده‌ای در گوشه‌ای از کافه با تردید میان حذف جمله‌ی دوم یا زندگی‌اش مردد بود، ناگهان خبری در فضا پیچید. خبری که از شدت شوک، حتی گربه‌ی ساکن کافه هم برای لحظه‌ای دفترچه‌ی یادداشتش را زمین گذاشت:

«فروشگاه بزرگ نویسنده‌جات افتتاح شد!»
 

نه، اشتباه نکنید! اینجا قرار نیست خودکار بیک بخرید که بعد غیب شود، یا دفتر خط‌دار که آخر پر از فهرست کارهایی‌ست که هیچ‌وقت انجام داده نخواهند شد. اینجا، فروشگاهی‌ست برای آنانی که در نیمه‌شب‌های بی‌الهام، با قهوه‌ی سرد و دیالوگ‌های بی‌ربط درگیرند.

درِ شیشه‌ای فروشگاه با صدای خاص کشیده شدن قلم روی کاغذ خشک باز می‌شود، همان صدایی که نویسنده‌ها با آن از خواب می‌پرند و فکر می‌کنند ایده‌ای آمده دارند، اما فقط یخچالی خالی رو به رو می‌شوند.

وارد که می‌شوی، با جهانی مواجه می‌گردی از نثر، واژه، دیالوگ، استعاره، شعر، مبالغه و بیسکوییت‌هایی که الهام درشان تزریق شده است.
 
بخش اول: الهام‌های آماده

قفسه‌ها پر است از بسته‌های خلّاقیت. مثل فروشگاه خوراکی‌های فانتزی، فقط به‌جای «اسنک با طعم پنیر و چیلی»، اینجا بسته‌ها این شکلی‌اند:

«الهام شبانه با طعم کابوس و قاتل بی‌صدا»

«الهام عاشقانه‌ی پاییزی مخصوص دل‌های لطیف ولی مقاوم به دیالوگ تکراری»

«الهام اگزیستانسیال مخصوص کسانی که از صفحه‌ی خالی می‌ترسن اما از معنا بیشتر»

روی یکی از بسته‌ها نوشته بود:
مصرف بیش از دو واحد باعث نوشتن شعرهای طولانی با کلمه‌ی "تنهایی" در هر بند می‌شود. لطفاً در یخچال نگهداری نشود. یخ‌زدگی باعث تبدیل الهام به مقاله‌ی دانشگاهی می‌گردد.

نویسنده‌ای بعد از تست رایگان، ناگهان وسط فروشگاه ایستاد و فریاد زد:
«یه دختر بود! موهاش بوی ترانه می‌داد! ولی یه راز تاریک داشت! اما... اما...»
و بعد با همان حال شاعرانه، به زمین افتاد. مأمورین فروشگاه فوری به او یک قرارداد تخیلی با انتشاراتی که وجود خارجی ندارد دادند تا به حالت عادی بازگردد.
 
عقب
بالا پایین