دفتر ثبت ڪتابچه ثبت هویت وارثان تاریڪی | [(SINA)]

چَڪاوڪِ سِـپید؛

کاربر حرفه ای
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
6,480
پسندها
پسندها
21,165
امتیازها
امتیازها
868
سکه
674
‌‌
@(SINA)
‌‌‌
آغاز هر شب‌زادگی با نامی است که در تاریکی ثبت می‌شود..

این‌جا، در عمق تالارهای سنگی قلعه‌یِ تاریکی، در برابر شعله‌های بی‌مرگ و آوای ناقوس‌های خون، هر نوخون‌زاد مکلف است که هویت خویش را بر لوحی نقره‌فام نگارد...
تنها آنان که نام خود را در این دفتر ثبت کرده‌اند، از سوی بانوی اعظم خاندان به رسمیت شناخته خواهند شد!
‌‌​

‌‌‌‌
قوانین ثبتِ هویت:

‌‌‌​
از ثبت هویت بدون گذراندن آزمون ورودی (تاپیک مراسم ورود به تبار خاموشان) خودداری نمایید.

ثبت‌ِ هویت شما، به معنای سوگند وفاداری به خاندان است.

لحن نوشتار رسمی، آیینی و شخصیت‌محور باشد.
‌‌‌​

‌‌
فرم ثبتِ هویت خون‌زادگان:

‌‌‌
(لطفاً فرم زیر را کپی و با اطلاعات آیینی شخصیتِ خود پر نمایید!)

‌‌‌
نام خونی (نام جادویی؛ به عنوان مثال سیلویا مرونتا):

لقب (به عنوان مثال وارث خون):

ویژگی‌های ظاهری شاخص (مو، چشم، قد، پوست و ...):

قدرت خونی ویژه (توانایی که در شناسنامه خویش ثبت کرده‌اید):

پیمان خون (متنی کوتاه در ستایش خاندان و اعلام وفاداری):

خون نخست (منبع تبدیل: خودخواسته، گزیده‌شدن، آیینی یا ...):

سرگذشت انسانی (در زمان شخصیت انسانی پیشین خود چه سرنوشتی داشتید و ماجرای مبدل‌شدن‌تان به یک خون‌زاده را شرح دهید! ؛ 3 الی 10 خط می‌توانید سرگذشت خود را توصیف کنید.)

تصویری از شخصیت:
‌‌‌‌
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: M I R A S
نام خونین (نام جادویی):
آزریل دام‌نویر

لقب:
مرثیه‌خوان سایه‌ها

ویژگی‌های ظاهری شاخص:
موهای مشکی و موج‌دار تا گردن، چشمان قرمز تیره با نگاهی نافذ، پوست روشن و سرد، قد بلند و اندامی کشیده، شنل سیاه با آستر خونین، عصای مشکی با سر زرین در دست و ماری سبزِ تیره با فلس‌هایی براق و چشمانی یخ‌زده که مثل سایه‌ای زنده دور بازوی چپش خزیده.

قدرت خونی ویژه:
(نَسیم‌ربا): توانایی جذب آخرین نفس قربانی و استخراج خاطرات آخرین اندیشه‌هایش؛ قدرتی که باعث شده هیچ دروغی از نگاه آزریل پنهان نماند.

پیمان خون:
به نام دام‌نویر، فرزندان مه، وارثان سکوت و قربانیان نور؛ من، آزریل، زاده‌ی شب، بر خاک سرد زانو می‌زنم و در خون اجداد خویش غسل می‌کنم. از شعله می‌گریزم، اما از عهد، هرگز. سایه پناه من است؛ خون، قانون من؛ و خاندان... سرنوشت مقدّرم.
باشد که نامم در زمزمه‌ی تابوت‌ها باقی بماند، و سوگندم در تاریکی طنین اندازد.

خون نخست:
در شبِ اعتراف سایه‌ها، به دست پدرش، با خنجری از استخوان خودش.

سرگذشت انسانی:
در روزگاری که انسان بود، نامش آرمین ایلیا بود و در دهکده‌ای مه‌آلود و دورافتاده به دنیا آمد. کودکی‌اش با خنده‌های کم‌رنگ و چشم‌هایی پر از سؤال گذشت؛ یک شب بارانی، وقتی همه خواب بودند، خانواده‌اش در غیابش به دست موجودی بی‌رحم به خاک و خون کشیده شدند و او تنها بازمانده، با خنجری از استخوان شکسته‌ی پدرش بر خاک سرد افتاد، اما مرگ پایان نبود؛ آن شب آغاز پیمانی خونین بود که زندگی‌اش را برای همیشه تغییر داد. روح آزریل در میان درد و انتقام سوخت و دوباره متولد شد، نه به عنوان انسان، بلکه به عنوان سایه‌ای که هیچ‌گاه فراموش نمی‌کند، نمی‌بخشد و همیشه در تعقیب حقیقتی است که حتی خودش نیز از آن گریزان است.​

تصویری از شخصیت:

a62002_25file-0000000020a0620aaa5900c1fdb5db75.png
 
عقب
بالا پایین