نظارت همراه رمان نرگس رعنآ | ناظر: malihe

[Blu moon]

نویسنده عزیز، از اینکه انجمن کافه نویسندگان را برای ارتقای قلم خود و انتشار آثار ارزشمندتان انتخاب کردید، نهایت تشکر را داریم.
لطفا پس از هر پارت گذاری در گپ نظارت اعلام کنید. تعداد مجاز پارت در روز 3 پارت می باشد. در غیر این صورت جریمه خواهید شد.
پس از هر ده پارت، رمان شما باید طبق گفته های ناظر ویرایش گردد وگرنه رمان قفل می شود.
پس از ویرایش هر پستی که ناظر در این تاپیک ارسال کرده است، آن را نقل قول زده و اعلام کنید که ویرایش انجام شده است.
از دادن اسپم و چت بی مربوط جدا خودداری کنید

نویسنده: @Melica
ناظر: @malihe
لینک تاپیک تایپ:

در حال تایپ موضوع 'رمان نرگس رعنآ | Melica'

7/8/25

هوالحق
.
.
.
نام اثر: نرگس رعنآ
نویسنده: ملیکا کاکو
ژانر: عاشقانه، معمایی
ناظر: @malihe
خلاصه اثر:
گاهی دل، میان دو جهان متفاوت می‌افتد؛
جایی‌که نه عطر قهوه با سجاده نماز جور است،
نه ذکر بعد از نماز با موسیقی کلاسیک فرانسوی.
او از جنس سکوت بود و باور،
و او از جنس سوال و تجربه.
در ازدحام شلوغی‌های یک زندگی معمولی،
میان کوچه‌هایی که بوی نان سنگک و اذان می‌داد،
نگاهی رد شد
و دیگر هیچ‌چیز مثل قبل نماند.
این قصه، نه درباره وصال است، نه جدایی.
داستانِ کشاکش دو دل است،
که از دو فرهنگ، دو تربیت، و دو جهان آمده‌اند،
اما در یک نقطه شکست خوردند:
«جایی نزدیک عشق»
و خیلی دور از فهم...​

• Melica
• پاسخ‌ها: 13
• تالار: رمان‌های درحال تایپ

• 
• 
• 

 

[MelicaMelica عضو تأیید شده است.]

سلام عزیزم
مقدمه، پارت اول و دوم گذاشته شد

 

[MelicaMelica عضو تأیید شده است.]

پارت سه و چهار گذاشته شد

 

[MelicaMelica عضو تأیید شده است.]

سلام
پارت پنج و شش گذاشته شد.

 

[malihe]

سلام عزیزم، از امروز من ناظر همراه شما هستم، ممنون از همکاریتون!
لطفاً خط و سایز رمانتون رو به حالت پیش‌فرض برگردونید.
رمانتون بررسی شد، بسیار تحسین برانگیز بود بدون هیچ غلط املایی.
فقط در نگارش افعال(میشد و میشه، نمیشه و نمیشد) هم دقت داشته باشید که بدون نیم‌فاصله نوشته میشن. البته من براتون اصلاحش کردم.

گرمه الناز، اینجا اذیت میشی. برو تو پذیرایی شی.(راستش من متوجه نشدم منظورتون بشین بود؟) لطفاً اصلاحش کنین

کمی بعد، (حذف بشه جمله بدون اون آسیب نمی‌بینه) در سکوت بعدازظهر روز بعد، با یک سبد گل سفید و ارکیده‌های بنفش مقابل مطب الناز ایستاد.

اصلاح متن: (روز بعد، در سکوت سنگین بعدازظهر، با سبدی از گل‌های سفید و ارکیده‌های بنفش، جلوی مطب الناز ایستاده بود.) یا
(بعدازظهر روز بعد، با سبدی از گل‌های سفید و ارکیده‌های بنفش، مقابل مطب الناز رسید.)
لطفاً این متن رو اصلاح کنین.

من فقط اومده بودم تسلیت بگم... . نمی‌خواستم مزاحمتون بشم.

که مبادا یه‌روزی... .

ببین توی این دو دیالوگ دومی صحیح نقطه وسط جمله بعد از سه نقطه لازم نیست. من براتون اصلاحش کردم، قلم زیبا و جذابی دارین بهتون خسته نباشید می‌گم. مشتاقانه منتظر پارتهای بعدیتون هستم.

 

[MelicaMelica عضو تأیید شده است.]

سلام عزیزم، از امروز من ناظر همراه شما هستم، ممنون از همکاریتون!
لطفاً خط و سایز رمانتون رو به حالت پیش‌فرض برگردونید.
رمانتون بررسی شد، بسیار تحسین برانگیز بود بدون هیچ غلط املایی.
فقط در نگارش افعال(میشد و میشه، نمیشه و نمیشد) هم دقت داشته باشید که بدون نیم‌فاصله نوشته میشن. البته من براتون اصلاحش کردم.


اصلاح متن: (روز بعد، در سکوت سنگین بعدازظهر، با سبدی از گل‌های سفید و ارکیده‌های بنفش، جلوی مطب الناز ایستاده بود.) یا
(بعدازظهر روز بعد، با سبدی از گل‌های سفید و ارکیده‌های بنفش، مقابل مطب الناز رسید.)
لطفاً این متن رو اصلاح کنین.


ببین توی این دو دیالوگ دومی صحیح نقطه وسط جمله بعد از سه نقطه لازم نیست. من براتون اصلاحش کردم، قلم زیبا و جذابی دارین بهتون خسته نباشید می‌گم. مشتاقانه منتظر پارتهای بعدیتون هستم.

سلام عزیزم

پذیرایی شی.(راستش من متوجه نشدم منظورتون بشین بود؟) لطفاً اصلاحش کنین

پذیرایی شی= ازت پذیرایی کنن.

کمی بعد، (حذف بشه جمله بدون اون آسیب نمی‌بینه)

نظر خودم هم روی همین بود، بنظرم اینجوری بهتره.

و متوجه مورد آخر نشدم.
چون وسط صحبتش پریده بودن بنظرم نیاز به نقطه نبود چون جمله کامل نشده

 

[malihe]

و متوجه مورد آخر نشدم.
چون وسط صحبتش پریده بودن بنظرم نیاز به نقطه نبود چون جمله کامل نشده

سه نقطه وسط جمله نیاز به نقطه‌ نداره فقط وقتی پایان جمله میاد باید نقطه بذاری متوجه شدی؟
من فقط اومده بودم تسلیت بگم... . نمی‌خواستم مزاحمتون بشم.
من فقط اومده بودم تسلیت بگم... نمی‌خواستم مزاحمتون بشم.
اینجا جمله تموم شده بود:
که مبادا یه‌روزی... .

 

[MelicaMelica عضو تأیید شده است.]

سه نقطه وسط جمله نیاز به نقطه‌ نداره فقط وقتی پایان جمله میاد باید نقطه بذاری متوجه شدی؟
من فقط اومده بودم تسلیت بگم... . نمی‌خواستم مزاحمتون بشم.
من فقط اومده بودم تسلیت بگم... نمی‌خواستم مزاحمتون بشم.
اینجا جمله تموم شده بود:
که مبادا یه‌روزی... .

که مبادا یه‌روزی... .
اینجا جمله تموم نشده

 

[malihe]

که مبادا یه‌روزی... .
اینجا جمله تموم نشده

ولش کن اون قبلی رو متوجه شدی حله

 

[MelicaMelica عضو تأیید شده است.]

ولش کن اون قبلی رو متوجه شدی حله

عزیزم رو مورد دوم پریدن وسط حرفش!
شما بپرن وسط حرفت جمله‌ات کامل می‌شه؟