نقد و بررسی نقد دلنوشته از نفس افتاده | منتقد: zhina

Gemma

مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر رسـمی تالار
منتقد
منتقد ادبی
ناظر ارشد آثار
داور آکادمی
نویسنده نوقلـم
نوشته‌ها
نوشته‌ها
367
پسندها
پسندها
2,708
امتیازها
امتیازها
183
سکه
740
4ad722_25aa2b11-25IMG-20250611-130617-554.jpg

با سلام و عرض خسته نباشید.
نویسنده عزیز @RÅTHĒMÃN اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی دلنوشته و حس‌انگیزی نقد گردیده است.
منتقد اثر شما: @zhinazhina عضو تأیید شده است.
اثر شما:
دلنوشته از نفس افتاده

● لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

● این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

● اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ درخواست نقدی از جانب شما پذیرفته نخواهد شد.

نکته‌ی مهم:
از شما نویسنده‌ی گرامی تقاضا می‌شود پس از دریافت نقد، دیدگاه خود را نسبت به آن در همین تاپیک ثبت فرمایید. آیا نقد ارائه‌شده برایتان مفید و راه‌گشا بوده؟ با کدام بخش‌ها هم‌داستانید و در کدام موارد، نظری دیگر دارید؟ اگر پاسخی یا دفاعیه‌ای نسبت به دیدگاه منتقد دارید، بی‌تردید بیانش کنید.
بازخورد شما نه‌تنها به غنای فرآیند نقد کمک می‌کند، بلکه در انتخاب «منتقد برتر ماه» نیز نقشی تعیین‌کننده دارد. پس به واکنشی ساده بسنده نکنید و نظر خود را با ما در میان بگذارید.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد


به امید موفقیت روز افزون شما
|مدیریت تالار نقد
 
به نام حق.
نقد دلنوشته «از نفس افتاده» اثر «RÅTHĒMÃN»
منتقد«ژینا»
نویسنده عزیز، توجه داشته باشید که این نقد در جهت ارتقای قلم شماست!




دلنوشته‌ی پیش‌رو از ابتدا تا انتها در فضایی تلخ، درون‌گرا و عمیق تنفس می‌کند. آنچه شما نوشته‌اید، به‌وضوح در ژانر اجتماعی عاشقانه با لحن درونی، تلخ و گاه شوک‌آور قرار می‌گیرد. این لحن، خصوصاً در پارت‌هایی که به خودویرانگری، تنهایی و فروپاشی ذهنی می‌پردازند، به‌درستی رعایت شده و تداوم دارد. تم تکرارشونده‌ی شکست رابطه، احساس بی‌ارزشی، بیزاری از روزمرگی و خودسرزنش‌گری، انسجام محتوایی اثر را تضمین کرده‌ است.




عنوان «از نفس افتاده» انتخابی مناسب است. با وجود سادگی، به‌خوبی بر مضمون اصلی متن یعنی خستگی مفرط عاطفی و روانی دلالت دارد. این عنوان ظرفیت تأویل‌پذیری دارد و می‌تواند هم به فرسودگی فیزیکی، هم روانی، هم احساسی و هم تنهایی دلالت کند.




از منظر ساختار، انسجام کلی میان پارت‌ها حفظ شده؛ با این حال، انسجام درونی برخی پارت‌ها نسبت به بقیه ضعیف‌تر است. مثلاً پارت چهاردهم (دعوتنامه) نسبت به پارت‌هایی مثل «در مرتبه چندم» یا «بوسه‌ات را شلیک کن» از انسجام و پرداخت کمتری برخوردار است و کمی خام‌تر به نظر می‌رسد. پارت پانزدهم (تلگرافی) نیز بیشتر یک مشاهده‌ سطحی‌ست تا گره‌گاه عاطفی و درونی. در مقابل، پارت‌هایی مانند دوازدهم، شانزدهم و هفدهم، عمق روانی قابل‌توجهی دارند که به‌یادماندنی‌تر می‌شوند.




از منظر جمله‌سازی، شما توانسته‌اید با جملات کوتاه و ریتم‌شکن، لحن تلخ و تودار اثر را حفظ کنید. سادگی جملات آگاهانه انتخاب شده‌ و از زیاده‌گویی پرهیز شده‌ است. این خودداری در توصیف، باعث شده بسیاری از جمله‌ها تأثیر عاطفی بیشتری داشته باشند. با این حال، در برخی پارت‌ها خصوصاً پارت‌های میانی گاهی از شدت سادگی به سطحی شدن میل می‌کند و بار حسی جملات افت می‌کند. همچنین تعدادی از پارت‌ها (از جمله پارت چهاردهم و پانزدهم) از منظر روایی کمی سردرگم و ناقص به‌نظر می‌رسند و ارتباط احساسی آن‌ها با کلیت متن ضعیف‌تر است.




از نظر واژگان و آرایه‌های ادبی، انتخاب‌ها حساب‌شده‌ است. فضای استعاری در چند پارت مشخصاً قدرتمند ظاهر شده است. از جمله، پارت هفدهم که از بوسه به عنوان «شلیک» استفاده شده، یا پارت هجدهم با ارجاع به خواب پروانه‌ی فیلسوف چینی، که فضایی سورئال و فلسفی به متن اضافه کرده و دامنه‌ی اندیشه‌ورزی آن را گسترش داده است. این پارت‌ها نشان‌دهنده‌ی توانایی بالا در خلق تصاویر غیرمستقیم‌اند. با این حال، در برخی پارت‌ها به‌ویژه آن‌هایی که به سبک واقع‌گرایانه نزدیک‌ترند، می‌شد از ظرفیت‌های زبانی و تمثیلی بیشتری بهره گرفت.




در مورد اصول نگارشی، بخش زیادی از متن صحیح و روان است. با این حال، چند مورد غلط نگارشی و تایپی وجود دارد. به‌عنوان مثال در پارت دوازدهم جمله‌ی «لعنت بهشپارت» به‌صورت چسبیده آمده است. برخی از نیم‌فاصله‌ها رعایت نشده و بعضی جاها علائم نگارشی دچار بی‌نظمی هستند (خصوصاً در انتهای جملات). همچنین پاره‌ای از جمله‌ها به‌جای نقطه با فاصله تمام شده‌اند که خوانش متن را مختل می‌کند. اگرچه این‌ها ایرادات اساسی نیستند، اما از کیفیت نهایی اثر می‌کاهند.



نقطه‌ی قوت برجسته‌ی متن در فضاسازی روانی و بیان بی‌پرده‌ی رنج است. در واقع، اثر شما موفق شده بی‌آنکه شعاری یا سانتی‌مانتال باشد، خشونت خام افسردگی، ناکامی‌های عاطفی، و احساس پوچی را به تصویر بکشد. مخاطب شما راوی را نمی‌بیند، اما حس می‌کند. همین پنهان‌کاری، به‌همراه ضرباهنگ تند و جملات کوتاه، متن را از ورطه‌ی تکرار یا ملودرام خارج کرده است.



در نهایت، این دلنوشته، متنی‌ست که ضعف‌های جزئی‌اش در مواجهه با یکدستی لحن، تنوع فضاسازی، و تداوم رنج روایی، رنگ می‌بازد. نوشته‌ای‌ست که به‌جای فریاد کشیدن، زخم را نشان می‌دهد. نه‌برای اینکه مخاطب را تسکین دهد، بلکه برای اینکه بگوید: گاهی فقط باید نگاه کرد، فهمید، و بی‌صدا ماند.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
عقب
بالا پایین