نام اثر: گلایه
نام شاعر: حمیدرضا نبیپور
ژانر: شعر معاصر - نیایشی، درونی، گلایهمحور
قالب اشعار: شعر نیمهکلاسیک موزون با لحن شخصی
مقدمه:
ای که با یک دم، جهان آری کنی
بینیاز از مرهبا، جاری کنی
گرچه گردش میکند بی گفتوگو
این زمین، با نیتت هشیار و نو
امشب اما دل به راهی بستهام
کار دل را جز تو کس نگشادهام
مرهبا گویم، ولی خاموشتر
چون نیابم از جهان آن رهگذر
از تو دیگر مرا امید نیست،
آینه تار است و شب بازم تهیست
مرهبا را از چه گویم، نازنین؟
چون که او را نیز گم کردم، یقین!
دل، پر از نالهست و آه و درد
کولهبارم پر شده از خار و گرد
مینویسم لجکنان، چون کودکی
پابرهنه، رهسپار دلمردگی
چون «گلایه» نام دفتر بنهادهام،
با همین نه بنیاد، آغازش ساختم:
نه به نام تو، نه هر اهرمن—
این شروعی بود، تاریک، ای جان من...
مجموعهشعر «گلایه» تلاشیست برای نوشتن آنچه در دل مانده و هیچگاه به زبان نیامده. واژگان آن بر دوش درد، شک، ایمان فراموششده، و نجوای کودکِ درونِ شاعر جاریاند. در این اشعار، خدا، انسان، خانواده و خودِ شاعر در آینهای روبهرو میشوند؛ آینهای تار، اما شاید صادق.
نام شاعر: حمیدرضا نبیپور
ژانر: شعر معاصر - نیایشی، درونی، گلایهمحور
قالب اشعار: شعر نیمهکلاسیک موزون با لحن شخصی
مقدمه:
ای که با یک دم، جهان آری کنی
بینیاز از مرهبا، جاری کنی
گرچه گردش میکند بی گفتوگو
این زمین، با نیتت هشیار و نو
امشب اما دل به راهی بستهام
کار دل را جز تو کس نگشادهام
مرهبا گویم، ولی خاموشتر
چون نیابم از جهان آن رهگذر
از تو دیگر مرا امید نیست،
آینه تار است و شب بازم تهیست
مرهبا را از چه گویم، نازنین؟
چون که او را نیز گم کردم، یقین!
دل، پر از نالهست و آه و درد
کولهبارم پر شده از خار و گرد
مینویسم لجکنان، چون کودکی
پابرهنه، رهسپار دلمردگی
چون «گلایه» نام دفتر بنهادهام،
با همین نه بنیاد، آغازش ساختم:
نه به نام تو، نه هر اهرمن—
این شروعی بود، تاریک، ای جان من...
مجموعهشعر «گلایه» تلاشیست برای نوشتن آنچه در دل مانده و هیچگاه به زبان نیامده. واژگان آن بر دوش درد، شک، ایمان فراموششده، و نجوای کودکِ درونِ شاعر جاریاند. در این اشعار، خدا، انسان، خانواده و خودِ شاعر در آینهای روبهرو میشوند؛ آینهای تار، اما شاید صادق.
آخرین ویرایش: