شعر اشعار ریموند کارور | شاعر آمریکایی

(SINA)

مدیر آزمایشی تالار شعرکده+تدوینگر آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
مـدرس
ویراستار
کپیـست
رمان‌خـور
نویسنده نوقلـم
مقام‌دار آزمایشی
پرسنل کافه‌نـادری
نوشته‌ها
نوشته‌ها
918
پسندها
پسندها
4,815
امتیازها
امتیازها
338
سکه
3,235
آن روز، هر جا که می‌رفت
از گذشته‌اش می‌گذشت
پرت می‌شد توی
تلّی از خاطرات

به پنجره‌هایی نگاه کرد که دیگر مال او نبود.
کار، فقر، بی‌پولی.
آن روزها، با آرزوهاشان می‌زیستند،
مصمم و راسخ،
چیزی جلودارشان نبود.
هیچ‌چیز
حتی برای مدتی طولانی.

در اتاقِ مهمان‌سرا،
آن شب، در ساعات نخستین صبح،

پرده را کنار زد.
پشته‌ی ابرها جلوی ماه را گرفته بود.
سرش را به شیشه نزیک کرد.
هوای سرد
از شیشه گذشت و
دست‌اش را بر قلب مرد گذاشت.

دوست‌ات داشتم،
با خود این‌طور گفت.
خیلی دوست‌ات داشتم.
قبل از آن‌که دیگر
دوست‌ات نداشته باشم.
 
ترس از ماشین پلیس و توقیف در مسیر
ترس از به خواب رفتن در شب
ترس از به خواب نرفتن
ترس از گذشته‌ی بازگشته
ترس از این دَمی که پر می‌گیرد
ترس از تلفنی که نیمه شب زنگ می‌خورد
ترس از صاعقه‌ها
ترس از نظافتچی با لکه ای بر گونه‌اش
ترس از سگ‌هایی که گفته شده گاز نمی‌گیرند
ترس از تشویش
ترس از شناسایی جسد یک دوست
ترس از بی پول شدن
ترس از ثروتمند بودن، اگر چه مردم این را باور نمی‌کنند

ترس از نمایه‌های روانشناسانه
ترس از دیر رسیدن و ترس از رسیدن پیش از دیگران
ترس از دست‌خط فرزندانم روی پاکت‌های نامه
ترس اینکه آنها قبل از من می‌میرند و من احساس گناه می‌کنم
ترس از زندگی با مادرم در پیرسالی او و خودم
ترس از سرگشتگی
ترس اینکه امروز با یادداشتی غم انگیز پایان می‌گیرد
ترس از بیدار شدن و فهمیدن اینکه تو رفته‌ای
ترس از فقدان عشق و ترس از عاشق نبودن به کفایت
ترس اینکه آنچه دوست دارم برای آنانکه دوستشان دارم مهلک است
ترس از مرگ
ترس از عمری طولانی
ترس از مرگ
یکبار گفته ام این را.
 
آگوست است
و من شش ماه است کتابی نخوانده‌ام
به جز چیزی به نام عقب نشینی از مسکو
نوشته کالنکورت
با این وجود خوشحالم
حین ماشین سواری با برادرم
از بطری ویسکی می‌نوشم
ما مقصد مشخصی نداریم
فقط می‌رویم
اگر چشمانم را برای لحظه‌ای می‌بستم
تا حال از دست رفته بودم

می‌توانستم با خاطری خوش دراز بکشم و تا ابد بخوابم
در کنار جاده
برادرم تکانم می‌دهد
هر لحظه اتفاقی خواهد افتاد.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 3)
عقب
بالا پایین