شعر اشعار آفاناسی فیت | شاعر روس

(SINA)

مدیر آزمایشی تالار شعرکده+تدوینگر آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
مـدرس
ویراستار
مشاور
نویسنده نوقلـم
مقام‌دار آزمایشی
پرسنل کافه‌نـادری
نوشته‌ها
نوشته‌ها
1,130
پسندها
پسندها
5,641
امتیازها
امتیازها
438
سکه
4,431
تاجِ گُلِ باشکوهت
عطرافشان و خُرم است
از گُل‌های تاجت رایحه‌ جاری‌ست
و جعد گیسوانت از غرور عاری‌ست
تاجِ گُلِ باشکوهت
عطرافشان و خُرم است.

تاجِ گُلِ باشکوهت
عطرافشان و خُرم است.
و چشمانِ رعدت نیروی کُشنده‌ای
نهُ باورم نیست که عاشق نبوده‌ای
تاجِ گُلِ باشکوهت
عطرافشان و خُرم است.

تاجِ گُلِ باشکوهت
عطرافشان و خُرم است.
سعادت، پرنده‌ای‌ست
که در قلب رها می‌گیرد
و کنارت، مرتبه‌ای
که شوق آوتز مرا می‌گیرد.

تاجِ گُلِ باشکوهت
عطرافشان و خُرم است.
 
خسته‌ام از زندگی
و نیرنگِ آرزو‌ها
وقتی که در جدالِ جان
مغلوب‌شان می‌شوم
و روز و شب
دیدگانم را می‌بندم و
گه‌گاه
غریبانه
چشم می‌گشایم.
ظلماتِ زندگیِ هر روزه نیز
تیره‌تر است
چندان که در پسِ صاعقه‌ی رخشانِ پاییز
تاریک می‌شود
و تنها
مُژگان طلاییِ ستارگان
به مانند‌ه‌ی ندایی صمیمانه
می‌درخشند.
و آن‌قدر بی‌کرانیِ آتش‌ها زلال است
و آن‌قدر این ورطه‌ی اثیری نزدیک است
که من
بی‌پرده
از زمان به ابدیت می‌نگرم
و شعله‌ی تو را می‌شناسم
خورشید گیتی!
و بر گُل سرخ‌های آتشین
قربانگاهِ زنده‌ی کائنات
-زمین-
بی‌تکان
دود می‌کند
در دودِ او
چندان که در رؤیاهایی شگرف
سراسرِ وجود می‌لرزد
و سراسر ابدیت به خواب می‌آید.
و هر آن‌چه شتابان
به سوی این ورطه‌ی اثیری
روان است
و هر پرتوِ جسمانی و آسمانی
ای خورشید گیتی!
وتنها خواب است
تنها خوابی گُذرا.
و در تازشِ عالم‌گیرِ این رؤیاها
چون دودی می‌پراکنم من
و نهان می‌شوم
بی‌اختیار
و در این بینایی
و در این فراموشی
زندگی برایم آسان است
و تنفس دردناک نیست.

در سکوت و ظلماتِ شبی سِحرانگیز
من
تابشی مهربان و دلربا می‌بینم
و در هم‌سُرایی ستارگان
چشمانی آشنا
در دشت
روی آرمگاهِ از یاد رفته
شراره می‌کشند.

سبزه‌های بی‌طراوت و
بیابانِ تار و
خوابِ یتیمانه‌ی آرامگاهِ تنها.
و تنها در آسمان
چون خیالی جاودان
مُژگانِ طلاییِ ستارگان
نمی‌درخشند.
و به خوابم می‌آید
که تو
از قبر
به‌پا خاستی
به همان‌گونه که از زمین
به پرواز
رخت بسته بودی
و به خوابم می‌آید
به خوابم می‌آید
که ما
هر دو
جوان‌ایم
و تو
نظر انداختی
آن‌چنانی که
پیش از این
نَظّاره می‌کردی.
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 1)
عقب
بالا پایین