مسخره ترین تیکه ای که از یه رمان خوندین؟

ای خدا این کاراکترا میرن جلو آینه چشم آبی... مو بلوند... شیکم تخته ...قد 2 متر مربع اصن دلم میخواد گوشیمو بندازم تو جوی آب حیف گوشیا گرونه
این همه کوتولو چاقالو تو خیابونا هستن هم همشون خودمم :cautious:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ای خدا این کاراکترا میرن جلو آینه چشم آبی... مو بلوند... شیکم تخته ...قد 2 متر مربع اصن دلم میخواد گوشیمو بندازم تو جوی آب حیف گوشیا گرونه
این همه کوتولو چاقالو تو خیابونا هستن هم همشون خودمم :cautious:
بینی قلمی، لبای قلوه‌ای
نود و نه درصد ایران بینیاشون مورد داره تو چی میگی باو??
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بینی قلمی، لبای قلوه‌ای
نود و نه درصد ایران بینیاشون مورد داره تو چی میگی باو?
آفرین من خودم دارم عکس میگیرم نیم ساعت زاویه دماغمو تنظیم میکنم تو دوربین نره?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پسره هزارتا بلای اسمانی سر دختره نازل کردهS3977. Gif
رفته سرش هوو اورده بچه‌اش و ازش گرفته طلاقش داده بعد دوباره همو میبینن پسره دستش و میگیره میبره پیش بابای دختره ازش خواستگاری میکنه دوباره ازدواج میکنن Frustrat. Gif
خدایاااا منو سوسک کن 343.gif

من این نویسنده هه رو زنده میخوامممS3974. Gif
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وارد مغازه شدیم، فروشنده یه پسر جوون بود و ب محض وارد شدنمون با چشماش داشت قورتم میداد، امیر ( مثلا پسری ک باهاشه) یه نگاه بد بهش انداخت ک یکم خودش رو جمع و جور کرد.

چه حکمتیه همه‌ی فروشنده‌های لباس زنانه مرد و پسرن؟ :facepalm:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دختره به امر خدا ( :| ) ماه اول ازدواجشون باردار شده. بعد پسره وقتی میفهمه ده دور بالا کلش میچرخونه دختره رو :| خب اون بچه اگه سقط نشه ناقص العضو که میشه لعنتییییییی

بعد تو این نه ماه کل خانواده ی پسره و دختره بسیج میشن که سرکار خانم یه وقت اذیت نشن. آخه نویسنده ی عزیز... اون مادر شوهز اگه به دختره تیکه نندازه تو زندگیشون دخالت نکنه باید کف پاشو ما*چ کنه دختره... بعد دوماهههههه رفته خونه دختره واسش غذا درست کنه؟
اون مادرشوهر رو معرفی کن من پسرشو میخوام :|

قسمت جذاب قسمت ویاره....
  • آرسام جون من پاپایا هوس کردم (ساعت 5 صبح)
  • باشه عقشم تو فقط اذیت نشو الان برات میخرم.
د آخه لعنتیا شما تا حالا از نزدیک پاپایا دیدینننن؟

قسمت جاذاب بعدی بعد از به دنیا اومدن دختر چشم رنگی تپل مپل بامزه اس
دختره حتی بلند نبوده تو غذاش نمک بریزه الان واسه من شیرین پلو درست میکنه :| بعد بارداری یهو کدبانو میشه
موقع اسم انتخاب کردنم که نگم... دختره دستشو میزاره رو کیبورد یه چرتی تایپ میکنه بعد به آرسام جونش مسیج میده: آرسااااام عقشم اسم بچه رو بزاریم قغعت4ثقاتفتد؟
آرسامم میگه هرچی خانومم بگه و قصه ما به سر رسیده کلاغه از خوندن رمان به این مزخرفی رفت آی سی یو بستری شد:|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

نارسیســآ

کاربر ویژه
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,358
پسندها
پسندها
1,182
امتیازها
امتیازها
223
سکه
41
موهای بلوند ذاتی و خوش حالم رو بالای سرم بستم و از توی آینه چشمکی برای چشمای آبی خوشگلم رفتم و چینی به بینی‌ام که خدایی انگار عملی بود دادم...

بینی خدایی عملی و موی بلوند ذاتی؟! چشم آبی؟!
تو رو خدا مگه این‌جا اروپاست؟!?‍♀️?
 
آخرین ویرایش:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین