مشاعره مشاعره با حروف تعیینی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع مرهم
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پشیمان است هرکس عشق را پنهان نگه دارد
پشیمان تر کسی که عشق خود را برملا کرده



ظ
ظهر و عصر و بلبل و گلزار یکیست

معشوقه و عشق و عاشق و یار یکیست

هرچند درون خانه را می نگرم

خود دایره و نقطه پرگار یکیست

با ض
 
ضیافتی که در آنجا توانگران باشند

شکنجه‌ای‌ست فقیران بی بضاعت را


گ لطفا
 
گفت در چشمان من غرق تماشایی چقدر
گفتم آری، خود نمی‌دانی که زیبایی چقدر!



ق
 
گفت در چشمان من غرق تماشایی چقدر
گفتم آری، خود نمی‌دانی که زیبایی چقدر!



ق
قطره ای نیست که از مهر تو دریا نشود
سر به خاک سر کوی تو نهد جان ای دوست

چ
 
چه فتنه بود که حُسنِ تو در جهان انداخت
که یک دَم از تو نظر برنمی‌توان انداخت


ص
 
صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا

ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا بکجا


ج لطفا
 
صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا

ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا بکجا


ج لطفا
جای او دیده خونبار شد، ای اشک، برو

هر دم از خون دل آغشته مکن جایش را

ن لطفا
 
من نه آنم که بخود، از تو بگردانم روی
می‌کشم جور تو تا، تاب و توان است مرا


ض
 
عقب
بالا پایین