نظارت همراه رمان قم*ار دوزخی دل‌ها | ناظر: وال خسته!

[والِ خسته!]

پارت اولو در س کردم ولی یجوری شد مثلا بجای"-" بعد اینکه کارم تموم میشه ذخیره رو میزنم میشه این "•"

اول - بذار
یه نیم فاصله بنداز و بعد فاصله و سپس می‌تونی دیالوگ رو بنویسی.

 

[Helen.m]

اول - بذار
یه نیم فاصله بنداز و بعد فاصله و سپس می‌تونی دیالوگ رو بنویسی.

همین کار رو کردم بعد اینکه ذخیرش می‌کنم، به‌جاش این میوفته "•"

 

[والِ خسته!]

بذار امتحانی بکنیم.
-‌ دیالوگ...

 

[والِ خسته!]

آها! درست شد که

 

[والِ خسته!]

همین کار رو کردم بعد اینکه ذخیرش می‌کنم، به‌جاش این میوفته "•"

دوباره امتحان کن.
من انجام دادم، شد.

 

[Helen.m]

دوباره امتحان کن.
من انجام دادم، شد.

چشم

 

[Helen.m]

چشم

نشد بازم عوض شد

 

[Helen.m]

چشم

یدونشو میزارم ذخیر میکنم هیچی نمیشه میام دومی روهم درس کنم قبلیم خراب میکنه

 

[والِ خسته!]

یدونشو میزارم ذخیر میکنم هیچی نمیشه میام دومی روهم درس کنم قبلیم خراب میکنه

ویرایش زدم برات. ببین درسته الان؟
به طور خلاصه
اول - رو بذار
بعد از اون یه نیم فاصله بذار
بعدش فاصله میذاری
و بعد دیالوگت رو می‌نویسی.

 

[Helen.m]

ویرایش زدم برات. ببین درسته الان؟
به طور خلاصه
اول - رو بذار
بعد از اون یه نیم فاصله بذار
بعدش فاصله میذاری
و بعد دیالوگت رو می‌نویسی.

دستت درد نکنه
یادگرفتم