دورهمی • محفل سایه‌های هراس‌انگیز شب •

سایه های قد کوتاهی اطراف من پرسه میزدند و پچ‌پچ می‌کردند

ادامه میدید؟
 
صداها گنگ بودند، نفس‌هایم بریده و ل*ب‌هایم به ارتعاش افتادند، چیزی که دیده‌ام، توهم نبود
صدای خر‌خرهایش از پشت درخت تنومند، به وضوح گوش‌هایم را لم*س می‌کرد. ناخن‌های بلند و خونینش، زیر نور ماه می‌درخشید و من داشتم تمام وجودم را بالا می آوردم...
به جای رفتن به کلبه اینو ادامه بده😂
 
اون روزی داشتم چای میریختم حس کردم یکی کوبید تو کمرم🤣🤣
یه متر پریدم، همراه جیغ برگشتم... دیدم کش موم سر خورده از موهام افتاده تو یقم و ادامه ماجرا...
 
عقب
بالا پایین