دورهمی • محفل سایه‌های هراس‌انگیز شب •

[دختر عقرب.]

آره
توی فامیل هرکی بچه میاره من قبلش خوابشو می‌بینم. بعد به مامانم میگم شک نکن یکی حامله‌ست

جالبه!

 

[آسِمان؛آسِمان؛ عضو تأیید شده است.]

خب بجاش اونو ببین تو خواب بش بگو

خودش که هر شب میاد به خوابم.
توی خواب هم ضایم می‌کنه :///

 

[دختر عقرب.]

من خواب جهنم و بهشت دیدم، آدمایی ک زنده و هنوز هستن و دیدم می‌سوختن و کارهاشون تعریف کردن ک چرا میسوزن، و الان بعد چند سال اینکارها رو واقعا انجام دادن

 

[دختر عقرب.]

خودش که هر شب میاد به خوابم.
توی خواب هم ضایم می‌کنه :///

لیلی!

 

[دختر عقرب.]

عشق بد دردیه

 

[آسِمان؛آسِمان؛ عضو تأیید شده است.]

من خواب جهنم و بهشت دیدم، آدمایی ک زنده و هنوز هستن و دیدم می‌سوختن و کارهاشون تعریف کردن ک چرا میسوزن، و الان بعد چند سال اینکارها رو واقعا انجام دادن

شاید تو خواب یه لحظه رفتی اون دنیا برگشتی باز

 

[دختر عقرب.]

جهنم، خیلی ترسناکه، نه جن نه کسی دیگه‌ای میتونه مثلش ترسناک باشه، هیچی جز شعله‌های آتیش دیده نمیشه

 

[دختر عقرب.]

شاید تو خواب یه لحظه رفتی اون دنیا برگشتی باز

رفته بودم دنبال مامان‌بزرگم‌ میگشتم
یهو خودم دیدم وسط سردخونه میان اموات و یخچال‌هایی نورانی و سرد و بعضیا قرمز و گرم که ی پله گلی و خاکی بود وقتی پایین رفتم و فقط آتیش و مردم ایستاده بدون حرکت می‌سوختن و چه آشناهایی ندیدم که الان زنده هستن

 

[سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.]

سلام سلام

 

[حدیثه خانم]

سلام سلام

ببخشید ولی به یاد قدیم سرت تو کلام:/