اطلاعیه 🔻تاپیک جامع اعلام پایان تایپ رمان🔺

[GemmaGemma عضو تأیید شده است.]

https://forum.cafewriters.xyz/threads/40638/

درخواست دوباره

 

[malihemalihe عضو تأیید شده است.]

https://forum.cafewriters.xyz/threads/40638/

درخواست دوباره

باتشکر از اعتماد شما به مجموعه کافه نویسندگان
اثر شما به تالار ویرایش منتقل شد.
خسته نباشید!
@K.M.A​

 

[سارا مرتضویسارا مرتضوی عضو تأیید شده است.]

در حال ویرایش موضوع 'رمان وقتی زمین بلرزد| سارا مرتضوی'

6/29/25

عنوان: وقتی زمین بلرزد
نویسنده: سارا مرتضوی
ژانر: اجتماعی
ناظر: @لئونارد

خلاصه:
سارا نوجوانی‌ست که ناگهان با واژه‌ای سرد و بی‌رحم روبه‌رو می‌شود: تومور.
از اتاق عمل تا اتاق دعا، از داروهای تلخ تا کلاس‌های نرفته، هر قدمش پر از بیم و امید است.
خانواده‌ای مذهبی، تصمیم‌هایی دشوار، درمان‌های ناهمگون و روزهایی که گاه شبیه یک نبرد تن به تن با درد می‌شوند.
اما این داستان فقط درباره بیماری نیست؛ درباره زنی‌ست که می‌خواهد حق انتخاب داشته باشد، حتی اگر همه‌چیز علیه او باشد.
درباره ایستادن دوباره، حتی وقتی پاهایت می‌لرزند.
و پرسشی که هر صفحه در گوشش زمزمه می‌کند: «اگر دوباره زمین خوردی، باز هم...

• سارا مرتضوی
• انجمن کافه نویسندگان تایپ آنلاین رمان، انجمن رمان نویسی، تالار رمان رویای بزرگم سارا مرتضوی
• پاسخ‌ها: 97
• تالار: آثار در حال ویرایش

• 
• 
• 

 

[DyvaDyva عضو تأیید شده است.]

در حال ویرایش موضوع 'رمان وقتی زمین بلرزد| سارا مرتضوی'

6/29/25

عنوان: وقتی زمین بلرزد
نویسنده: سارا مرتضوی
ژانر: اجتماعی
ناظر: @لئونارد

خلاصه:
سارا نوجوانی‌ست که ناگهان با واژه‌ای سرد و بی‌رحم روبه‌رو می‌شود: تومور.
از اتاق عمل تا اتاق دعا، از داروهای تلخ تا کلاس‌های نرفته، هر قدمش پر از بیم و امید است.
خانواده‌ای مذهبی، تصمیم‌هایی دشوار، درمان‌های ناهمگون و روزهایی که گاه شبیه یک نبرد تن به تن با درد می‌شوند.
اما این داستان فقط درباره بیماری نیست؛ درباره زنی‌ست که می‌خواهد حق انتخاب داشته باشد، حتی اگر همه‌چیز علیه او باشد.
درباره ایستادن دوباره، حتی وقتی پاهایت می‌لرزند.
و پرسشی که هر صفحه در گوشش زمزمه می‌کند: «اگر دوباره زمین خوردی، باز هم...

• سارا مرتضوی
• انجمن کافه نویسندگان تایپ آنلاین رمان، انجمن رمان نویسی، تالار رمان رویای بزرگم سارا مرتضوی
• پاسخ‌ها: 97
• تالار: آثار در حال ویرایش

• 
• 
• 

به تالار ویرایش منتقل شد
باتشکر از اعتماد شما به مجموعه کافه نویسندگان
@K.M.A​

 

[سارابهار]

سلام و دروود♡
پایان رمان ال تایلر

در حال ویرایش نوشته در موضوع 'رمان اِل تایلر | سارابهار'

9/14/25

نوری روشن آسمان را فرا گرفته است و صدای جیک‌جیک گنجشک‌های لابه‌لای شاخ و برگ درختان گوش‌هایم را نوازش می‌کند. از جایم بلند می‌شوم و به سمت کول می‌روم تا بیدارش کنم؛ اما پیش از آن‌، نیروانا خمیازه کشان از روی تکه سنگی که ساعاتی رویش خوابیده بود، به پایین می‌غلتد و صدای آخ گفتنش آن‌چنان بلند می‌پیچد که کول سریع مانند بحران زده‌ها سرجایش سیخ می‌نشیند و با لحنی لرزان می‌پرسد:
- چی‌شد؟ کجا رو زدن؟
زوزه باد پوست صورتم را نوازش می‌کند و بی توجه به سؤال کول، چشمانم را لحظه‌ای می‌بندم.
سکوتم را که می‌بیند دوباره می‌پرسد:
- رفتن؟!
نیروانا درحالی‌که هنوز روی زمین ولو مانده است از او می‌پرسید:
- کیا...

• سارابهار

• 

 

[مَه نویس؛]

سلام و دروود♡
پایان رمان ال تایلر

در حال ویرایش نوشته در موضوع 'رمان اِل تایلر | سارابهار'

9/14/25

نوری روشن آسمان را فرا گرفته است و صدای جیک‌جیک گنجشک‌های لابه‌لای شاخ و برگ درختان گوش‌هایم را نوازش می‌کند. از جایم بلند می‌شوم و به سمت کول می‌روم تا بیدارش کنم؛ اما پیش از آن‌، نیروانا خمیازه کشان از روی تکه سنگی که ساعاتی رویش خوابیده بود، به پایین می‌غلتد و صدای آخ گفتنش آن‌چنان بلند می‌پیچد که کول سریع مانند بحران زده‌ها سرجایش سیخ می‌نشیند و با لحنی لرزان می‌پرسد:
- چی‌شد؟ کجا رو زدن؟
زوزه باد پوست صورتم را نوازش می‌کند و بی توجه به سؤال کول، چشمانم را لحظه‌ای می‌بندم.
سکوتم را که می‌بیند دوباره می‌پرسد:
- رفتن؟!
نیروانا درحالی‌که هنوز روی زمین ولو مانده است از او می‌پرسید:
- کیا...

• سارابهار

• 

باتشکر از اعتماد شما به مجموعه کافه نویسندگان
اثر شما به تالار ویرایش منتقل خواهد شد.
خسته نباشید!
@Dayi ​