آناشید
تدوینگر آزمایشی از اقیانوس بلاهت
- تاریخ ثبت‌نام
آخرین فعالیت فرستادن‌ها درباره کاربران بازدیدکننده از نمایه شما مدال و نشان
-
-
آناشید به دیـوا نوشته در موضوع پایان نقدوبررسی نقد دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | منتقد: zhina با
Like واکنش نشان داد.
◆ به نام آن‌که یادش، روشنایی‌بخش راه پیشرفت ماست ◆ باسلام و احترام خدمت نویسنده‌ی عزیز انجمن. سپاسگزاریم که اجازه دادید اثر ارزشمندتان... -
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
آدما خیلی وقتا نمیرن، فقط دور می‌شن توی ذهن، توی احساس، توی نگاه. کم‌کم محو می‌شن از جزئیاتت. و یه روز بیدار می‌شی و می‌بینی دیگه حتی...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
هیچ‌کس نمی‌پرسه آخرین باری که خودتو حس کردی، کی بود؟ نه خودت، نه بقیه. انگار جا افتاده که گم شدن، یه بخش از بالغ شدنه. ولی یه جاهایی از...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
وقتی می‌فهمی هیچ‌کس قرار نیست نجاتت بده، شروع می‌کنی به ساختنِ نسخه‌ی خاموش‌تری از خودت. نسخه‌ای که کمتر توضیح می‌ده، کمتر می‌جنگه، و...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
بعضی روزا فقط باید بگذری. نه با امید، نه با انرژی، فقط چون راه برگشتی نیست. حتی اگه نخوای، دنیا جلو میره، و تو مجبوری بپذیری که بودنت...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
بعضی آدم‌ها شبیه دیوارن. نه این‌که سرد باشن، نه… فقط اون‌قدر پشت خودشون پنهون شدن که دیگه راهی به درونشون نیست. نه کسی وارد می‌شه، نه...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
یه خستگی هست که خواب هم درمانش نیست. نه از کار، نه از بی‌خوابی؛ از یه چیزی توی سینه‌ته که نمی‌دونی اسمش چیه. فقط هر روز که بیدار می‌شی،...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
وقتی شروع می‌کنی با خودت حرف زدن، یعنی خیلی وقت گذشته از آخرین باری که یکی واقعا شنیدت. نه تاییدت کرد، نه ردت کرد، فقط گوش داد بی‌قضاوت،...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
آدم یه‌جاهایی تو زندگی فقط با زنده بودن، قهر کرده. نه که بخواد بره، فقط دیگه نمی‌فهمه بودنش قراره چه کاری بکنه. نه تأثیری می‌ذاره، نه...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
هیچ‌کس نمی‌پرسه چرا ساکتی. چون ساکت بودن، کم‌کم می‌شه بخشی از شخصیتت. همه فکر می‌کنن اینی، ولی نمی‌دونن یه روزی پُر بودی از حرف، از...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
بعضی وقتا اون‌قدر درونت پر از صداست که فقط آرزو می‌کنی یه دقیقه، همه‌چی ساکت شه. نه حرفی، نه فکری، نه خاطره‌ای. فقط یه سکوت محض… که توش...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
همیشه یکی هست که می‌پرسه: چرا ناراحتی؟ و تو نمی‌دونی چی بگی، چون خودتم نمی‌دونی. هیچ اتفاقی نیفتاده، هیچ ضربه‌ای نزده، ولی یه چیزی تو...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
وقتی همه چیز بی‌دلیل سنگین می‌شه، یاد می‌گیری دیگه دنبال دلیل نگردی. فقط می‌ذاری بگذره. بگذره تا شاید یه روزی، نفهمی چی شد که حالت خوب...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
سخت‌ترین قسمتش اون‌جاست که نمی‌تونی به کسی بگی چی تو سرته. نه این که نمی‌خوای، نمی‌تونی چون واژه‌ها کافی نیستن. هیچی اون حالتو درست...
-
آناشید به حسام.ف نوشته در موضوع در حال تایپ دل نوشته هزار سال بعد از من | حسام.ف با Like واکنش نشان داد.
زندگی یه جایی دست از هیجان برمی‌داره. همه‌چی می‌شه عادت. عادت به ندونستن، عادت به نپرسیدن، عادت به نگفتن. هیچی عجیب نیست، حتی درد. تو...
-
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
