آخرین محتوا توسط دایی رسول

  1. دایی رسول

    همگانی نوع مرگ

    بعد ۸۰ سال عمر بی عزت و کفتار پیر وار و د بمیر لعنتی طور... روی ای صندلی چوبیای که اییطو ایطو مشن کنار شومینه با شکمی پر ز گوشت و مایعات نگویم نامشون در حالی که نوه های اکوری پکوریم دورمن و عروسم برام چای میاره با عزی رخ تو رخ میشم و در حینی که انگشت وسطیم بالا گرفتم جونم بر اثر سکته قلبی...
  2. دایی رسول

    دنباله دار تگ کن و چرت ترین...

    قطعاا مرغ! علم ثروته یا بهتر؟ @سارا مرتضوی
  3. دایی رسول

    دنباله دار با خودت صحبت کن!

    اومدی رو بوسی کنی رفت نفر بعدی، با ل*ب غنچه و دهن کج رو هوا موندی.. هیچ اتفاق بدی نیوفتاده، همچی طبیعیه.. همچیییی طبیعیه من اصن زایه نشدم
  4. دایی رسول

    دنباله دار رو مخ ترین رفتار مجازی؟

    ایکه پیام مدن بعد جواب مدی ولی او هر ده دقیقه یبار میاد ادامه صحبتش میزاره میره خو جانور عیبناک
  5. دایی رسول

    روزنامـه روزنامه مردادماه 1404| شماره 2

    دس خوش دایی دس خوش چکردی ناموسا چه طراحی نابی...
  6. دایی رسول

    همگانی •°گپ با دوستانِ کافه نویسندگان•°

    ایجاها نیازه متنت نشون یکی بدی اونم تعریف کنه بعد با ارامش ادامه میدی متاسفانه ادما‌ دور من تنها ارتباطشو با کتاب گام به گام کلاس اول تا دوازدهمشو بوده..تو ای زمینه هیچ‌ کمکی نمیکنن
  7. دایی رسول

    همگانی [ همین الان داری به چی فکر میکنی؟ ]

    علم ثروت است یا بهتر؟
  8. دایی رسول

    روزنامـه روزنامه‌ مرداد ماه 1404| شماره1

    نه باریک الله باریک الله... دوره ما ا ای چیا نبی دایی جوونا چها که نمکنن🤌 ای از او روزنامه ها بی که حیفه باشو شیشه پاک کنی
  9. دایی رسول

    دنباله دار با خودت صحبت کن!

    هیچی نشده خب هیچی نی تو نشستی و صدای خورد شدن اومد ایشالله جای ایرپادت که یادت رفت زیرته کمرت شکسته قطع نخاع شدی
  10. دایی رسول

    دنباله دار با خودت صحبت کن!

    د با خودت چی فکر کردی؟! شیرکاکاعو و فلافلو باهم خوردی!؟ الان معدت فنایه راضی...سوی سرویس میدود
  11. دایی رسول

    دنباله دار با خودت صحبت کن!

    دیشب جوراباتو تو کدوم قبرستون ا پات دراوردی؟! کجا پیداشون کنم
  12. دایی رسول

    دنباله دار چیزی که نفر قبلی میگه رو داری؟

    ها ایم بهترینشونه نامش را سنگی دل گذاتشم همی سوال
  13. دایی رسول

    دنباله دار چیزی که نفر قبلی میگه رو داری؟

    یچی گفت که نمیشه جوابش داد از اوجایی که ابایی نیاروم می اعترافوم کراش تو بازیگرا متین ستوده پوست موز توی سطل اشغال و اگاه شدن به ای حقیقت که در غیابت توی خونه... *مشتش را گره میکند و میفشارد موز خورده شده ( خشم و نفرت زیاد و لرزش مشت.. )
عقب
بالا پایین