نتایح جستجو

  1. آیسان

    در حال تایپ داستان کوتاه یاغی مطیع | آیسان

    - سرورا! من را حریص بودنم به دام ذلت انداخت. مرا عفو کنید تا خودم و خویشان و اهل قبیله ام مانند قبل خدمت شما را کنیم. از بزرگان جز بزرگی انتظاری نیست. و شروع به گریه کرد. هونام شاه یک ابرویش را بالا داد و رو به پابوک گفت: - انسان حریص همچون ماریست که هر بار بتواند نیشش را میزند، درست است که...
  2. آیسان

    در حال تایپ داستان کوتاه یاغی مطیع | آیسان

    پابوک رئیس قبیله کوچک کابوک که از قبایل متحد قبیله عظیم فرین بود، با شنیدن خبر بیماری سخت جامین حاکم رئیس قبیله فرین شروع به سرکشی کرد. با شنیدن خبر مرگ جامین شاه برای تسلط و سلطه بر قبیله فرین و دیگر قبایل شروع به طغیان و جنگ افروزی کرد. با شروع جنگ افروزی و خیانت پابوک، هونام فرزند ارشد جامین...
  3. آیسان

    اتمام یافته ترجمه داستانک آلیسا| آیسان

    آقای میوه فروش به شهر میدلتون خوش اومدید! جمعه صبح است. همه در بازار هستند و بازار شلوغ است. امروز، یک مرد جدید در بازار است. اسمش آقای میوه فروش دراست. دخترش سارا در حال کمک کردن به او است. آقای میوه فروش به همه می‌گوید: - صبح بخیر؛ میوه‌های من تازه و ارزان هستند. آقای میوه فروش مودب و صمیمی...
  4. آیسان

    اتمام یافته داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان

    نام اثر: دیوار کسرا نوع اثر: داستانک نویسنده: آیسان ژانر : اجتماعی سطح: محبوب ویراستار: @D A N I کپیست: @Bluesky مقدمه: پس از اندوه‌های‌مان، همچون بهار زنده خواهیم شد و برگ های درختان پاییزی روزگارمان دوباره در هوای بهار سبز خواهند شد، انگار که هرگز مزه‌ی تلخی را نچشیدیم.
  5. آیسان

    اتمام یافته داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان

    برادرم که از همسرش جدا شد، اوضاع روحیش خیلی بهم ریخته بود. تمام زندگیش را جمع کرده بود در یک چمدان و پیش ما برگشته بود. در کشمکش طلاق کسرا، شعری که همیشه ورد ل*ب بابا بود در سرم زمزمه می‌شد که می‌گفت: - تعلیم نده کم ذات را، کم ذات اگر بالا رود، گردن زند استاد را. کسرا خسته و داغان از دو سال...
  6. آیسان

    چالش بهترین وان‌شات نویس

    اعلام امادگی
  7. آیسان

    اطلاعیه [قابل توجه کاربران گرامی]

    منم زیاد مدال و امتیاز نداشتم ولی کاربریم با همین اسم حذف شده
  8. آیسان

    اتمام یافته داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان

    کسرا روزهای اول فقط کارش گریه بود و گاهی صدای شکستن وسایل و گاهی هم صدای مشت‌هایی که به دیوار می‌کوبید می‌آمد. کسرا به همه مان گفته بود که حالا‌حالا‌ها کاری با او نداشته باشیم و اجازه بدهیم تنها باشد. حال روحی بد کسرا، از دست دادن کل دارایی‌هایی که با تلاش خودش برای زندگیش جمع کرده بود، از دست...
  9. آیسان

    اتمام یافته داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان

    همیشه فکر می‌کردم شکستن دل بزرگ‌ترین زخم و ظلم روزگار می‌تواند باشد؛ اما زندگی با بی‌رحمی تمام به من نشان داد که شکستن اعتماد چنان تو را زمین گیر می‌کند که دیگر حتی دست خودت را هم برای بلند کردن خودت پس میزنی. دیگر حتی از سایه خودت هم فراری می‌شوی و نمی‌گذاری آدم‌ها حتی از چند متری قلب و ذهن و...
  10. آیسان

    اتمام یافته داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان

    همیشه همگی معتقد بودیم کسرا پشتکار و تلاشش را از بابا به ارث برده و شوخ بودنش را از من که خواهر بزرگ خانواده بودم و پر حرفیش را از مامان که همیشه صدایش در خانه می‌پیچید. کیان هم که نسخه ته تغاری کسرا بود و تنها تفاوتش با کسرا در تنبل بودنش بود وگرنه از لحاظ قیافه و ظاهر هم بشدت شبیه هم بودند؛...
  11. آیسان

    اطلاعیه [ تاپیک جامع درخواست جلد ]

    سلام در خواست طراحی جلد برای داستانک دارم Thread 'داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان' https://forum.cafewriters.xyz/threads/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DA%A9-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%B3%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D9%84%D9%85-%D8%A2%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86.34924/
  12. آیسان

    اطلاعیه [ تاپیک جامع درخواست جلد ]

    Thread 'داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان' https://forum.cafewriters.xyz/threads/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DA%A9-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%B3%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D9%84%D9%85-%D8%A2%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86.34924/ سلام درخواست طراحی جلد دارم برای داستانک
  13. آیسان

    اطلاعیه درخواست نقد داستانک

    سلام و خداقوت نقد داستانک دیوار کسرا تاریخ :1402/8/5 Thread 'داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان'...
  14. آیسان

    اتمام یافته داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان

    من دنبال قرص و دارویی می‌گشتم که این شرایط طوفانی را آرام کند، اما هیچ دارویی نبود. گرد و خاک سیاهی در قلب خانه ما جا خوش کرده بود و هیچ‌کس نه می‌دانست چطور و نه حوصله اش را داشت که زندگی مان را گرد گیری کند. تجربه زندگی کسرا به همه ما درس های بزرگی داده بود. مثلاً وقتی که ازدواج می کنیم در...
  15. آیسان

    اتمام یافته داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان

    خلاصه که پای حرف و حدیث ها و فشا های روانی کمتر شد. بعد از اهل فامیل نوبت درست کردن اوضاع کسرا بود. بابا به کسرا گفت: - انگار نه انگار که تو قبلاً ازدواج کردی، سهم تو از خونه‌ی من مثل قبل اتاقته پس هرکاری که دوست داری توی اون اتاق انجام بده و کاری به هیچ کس نداشته باش، ما هم با تو کاری نداریم...
  16. آیسان

    اتمام یافته داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان

    بعد از چند ماه کم کم صدای چوب به گوش می‌رسید. کسرا آرامشش را در تراشیدن چوب پیدا کرده بود. ماهم شروع کردیم به تشویق کردنش. هرچیزی که درست می‌کرد را یک جای خانه برای دکور استفاده می‌کردیم، حتی اگر خیلی ساده و مبتدی بود. وسایلی که دوست داشتیم را به او سفارش می دادیم و حتی گاهی الکی ذوق می‌کردیم،...
  17. آیسان

    اتمام یافته داستانک ترسناک مهربان | به قلمِ آیسان

    نام اثر: ترسناکِ مهربان نوع اثر: داستانک نویسنده: آیسان ژانر: اجتماعی سطح: محبوب ویراستار: @D A N I کپیست: @D A N I دیباچه: و سلام بر ترسناک ترین ظاهر ها و مهربان ترین باطن ها که دیوار کج زندگیمان را صاف کردند.
  18. آیسان

    اتمام یافته داستانک ترسناک مهربان | به قلمِ آیسان

    معلم دیفرانسیل، آقای شجاعی همیشه بعد از ‏توضیح درس می‌پرسید: - کسی ایرادی نداره؟ طبق عادت می‌گفتیم: - نه. آقای شجاعی هربار با قاطعیت همیشگی که در کلام و چشمان مشکییش بود، با آن ابروهای کلفت و مشکی که همیشه در هم کشیده شده بود می‌گفت: - کسی که ایرادی نداره بهتر سکوت کنه و اجازه بده کسی که...
  19. آیسان

    اتمام یافته داستانک ترسناک مهربان | به قلمِ آیسان

    درست است که همه مدرسه از هیبت و لحن آقای شجاعی می ترسیدند؛ اما آقای شجاعی یک مرام و معرفت لوتی گری در وجودش نهفته شده بود که عجیب عزیز دلش کرده بود. آقای شجاعی از آن مردهایی بود که قلبش مثل قلب پرنده و پوستش مانند پوست شیر بود. آقای شجاعی بلند شد و شروع کرد به راه رفتن در کلاس و با آن لهجه...
  20. آیسان

    اطلاعیه درخواست نقد داستانک

    سلام و خداقوت درخواست نقد داستانک دیوار کسرا ۱۴۰۲/۸/۹ Thread 'داستانک دیوار کسرا | به قلم آیسان' https://forum.cafewriters.xyz/threads/داستانک-دیوار-کسرا-به-قلم-آیسان.34924/
عقب
بالا پایین