ما تاخت و تاز کور و بی مقصد
سواری سرگردان از روزگاران پیشین را شنیدیم
ارواح گرفتار جنگل های غرق شده
همچون مرداب های قدیمی بیدارشده با آه
ضجه زدند.
اینجا و آنجا درختزاران و بیشه زاران
بسته در زخم بندها تنگاتنگ یک نبرد
اشباح قصه های قدیمی زمستانی
اکنون برخاسته اند با حیاتی یکباره
اینجا درختزاران ،...