تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

شعر اشعار دو بیتی

  • شروع کننده موضوع Kallinu
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 2,194
  • پاسخ ها 137
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,466
12,571
219
تو را نادیدن ما
غم نباشد
که در خیلت
به از ما کم نباشد

من از دست تو
در عالم نهم روی
ولیکن چون تو
در عالم نباشد...

?سعدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
ز آن فتنه خونین که به بار آمده بود
خورشید ولا بر سر دار آمده بود
با پاهای برهنه، دشتها را زینب
دنبال حسین، سایه‌وار آمده بود

حسین اسرافیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
آن روز که آن قوم ستم پیشه و پست
می‌باد سر تو را به نی دست به دست
خون بود و دو چشمان زینب و حیرانم
نقش تو چگونه در دل خون بنشست
حسین اسرافیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
در واقعه‌ای چنان کجا بگریزم
زان مامن بی‌امان کجا بگریزم
چونانکه پرنده در شب غرش ابر
در پناه آسمان کجا بگریزم

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
مردی که طلایه‌دار مردان خداست
از طائفه نور نوردان خداست
قطبی که مدار چشم او قبله‌نداشت
قلبش گل آفتاب‌گردان خداست

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
دیدار ترا به شوق، خواهم کوشید
چون جامعه تازه ایت خواهم پوشید
گر آتش صد هزار دوزخ باشی
ای مرگ، ترا مو آب خواهم کوشید

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
739
425
103
کیهان
عشق را باید دید و ز گفت
تا کجا میروی ای باد خزان
تا کجا می‌دمی از نای شبان
تا کجا دل بدهی حضرت یار
انتظاری که گذر کرد ز پایان خزان
رودباری که کند خشک ز او
دل به دریا بدهی از مه او
دل به دریا بدهی از مه او
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
دستی ز کرم به شانه ما نزدی
بالی به هوای دانه ما نزدی
دیری است دلم چشم به راهت دارد
ای عشق، سری به خانه ما نزدی

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
من همسفر شر*اب از زرد به سرخ
یا همراه اضطراب از زرد به سرخ
یک روز به شوق، هجرتی خواهم کرد
چون هجرت آفتاب از زرد به سرخ

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
چشمان ترا غباری از خواب گرفت
درد آمد و از دست دلم تاب گرفت
این بود پس از تو کار چشمم ای دوست:
یک عمر نشست و آب را قاب گرفت

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا