- Jul
- 86
- 315
- 53
براکتینگ در عکاسی چیست؟
در این تکنیک به زبان ساده با گرفتن ۳ تا ۷ عکس با تنظیمات نوری مختلف مطمئن میشوید که صحنه را با بهترین نوردهی ممکن به ثبت رساندهاید. برای مثال در صورتی که ۳ عکس میگیرید باید عکسهای شما به ترتیب زیر باشند:
یک عکس با نوردهی کم (Underexposed)
یک عکس با نوردهی زیاد (Overexposed)
یک عکس با تنظیماتی که بهترین نوردهی طبیعی دانسته میشود
پس از اتمام جلسه عکاسی میتوانید تصمیم بگیرید که کدام عکس بهترین نوردهی ممکن را طبق نیازهای شما دارد و همان را انتخاب کنید. همچنین میتوانید فراتر از این هم پیش بروید و تمامی تصاویر را با استفاده از لایتروم یا فتوشاپ در یک عکس ادغام کنید.
نحوه کار براکتینگ نوردهی
در این لحظه احتمالا شما بهترین تنظیمات نوردهی را احتمالا با استفاده از نورسنج داخلی دوربین خودتان تعیین میکنید. این کار برای شروع خیلی خوب است اما فقط تا نیمههای راه شما را همراهی میکند. نورسنج به شکلی طراحی شده است که بهترین نوردهی کلی را برای تصویر تشخیص دهد. این موضوع در صورتی که تمامی بخشهای تصویر شما تقریبا شبیه هم هستند کاربرد دارد. همانطور که احتمالا میدانید این مورد به ندرت پیش میآید.
هنگامی که به یک صحنه نگاه میکنیم ما محدوده وسیعی از مقادیر مختلف را مشاهده میکنیم. چشمهای ما معمولا به اندازه کافی هوشمند هستند تا نقاط تاریک را در کنار نقاط روشن تشخیص دهند. اما این موضوع برای دوربین کمی سختتر است.
برای دوربین ثبت جزئیات در شرایطی که تفاوت زیادی در نور وجود دارد بدون کمک کار خیلی سختی است. به همین خاطر است که عکاسها از عکاسی در طول ساعات خیلی روشن روز خودداری میکنند. با اینکه ممکن است فکر کنید در طول این ساعات نور برای عکاسی مناسبتر است، نور مستقیم خورشید باعث خلق سایههایی میشود که کار با آنها در زمان ادیت سختتر است و نورسنجی را هم برای دوربین سختتر میکنند.
بنابراین در مواقعی که یک عکس با هایلایت، میدتون و سایه میگیرید، ممکن است جزئیات زیادی در محدوده نور داشته باشید اما احتمالا متوجه شدهاید که برای ثبت این جزئیات مجبور شدهاید بخش زیادی از جزئیات در دیگر محدودههای نوری را از دست بدهید. براکتینگ در عکاسی به شما این امکان را میدهد که تنظیماتی را پیدا کنید که بهترین محدوده نوری را برای نیازهای خودتان پیدا کنید.
نکته: در صورتی که آسمان شما را محدود میکند (برای اینکه بتوانید بخشهای دیگر تصویر را نوردهی کنید خیلی روشن است) باید یک فیلتر ND تدریجی یا GND تهیه کنید. فیلتر GND از یک محدوده روشن و تیره تشکیل شده است. در صورتی که محدوده تاریک را روی قسمت روشن تصویر (در اینجا آسمان) قرار دهید، محدوده موردنظر تصویر تاریک خواهد شد و به شما این امکان را میدهد که نور را در تمام سطح تصویر متعادل کنید.
سوالات متداول در مورد براکتینگ در عکاسی
براکتینگ ایزو چیست؟
براکتینگ ایزو به زمانی گفته میشود که دیافراگم و سرعت شاتر شما ثابت میماند. در این حالت براکتینگ با افزایش یا کاهش Gain یا همان ایزو اتفاق میافتد. به همین خاطر براکتینگ ایزو را فقط وقتی میتوانید انجام دهید که دوربین روی حالت دستی قرار گرفته باشد.
آیا در زمان استفاده از فرمت Raw براکتینگ نوردهی ضروری است؟
حتی زمانی هم که از فرمت Raw برای عکاسی استفاده میکنید بهتر است از براکتینگ نوردهی استفاده کنید. با وجود اینکه فرمت Raw بیشترین میزان انعطافپذیری را به شما میدهد، در صورتی که نوردهی عکس شما بیش از اندازه کم یا زیاد باشد احتمال از دست رفتن جزئیات در عکسهای Raw هم وجود دارد.
تفاوت بین HDR و براکتینگ
HDR مخفف High Dynamic Range است. هدف عکاسی HDR افزایش محدوده داینامیک نرمال دوربین است که باعث میشود تصاویر شما ظاهری فرا واقعگرایانه داشته باشند. اما هدف براکتینگ در عکاسی پیدا کردن نوردهی مناسب با استفاده از چندین عکس مختلف است.
چگونه نوردهی را تنظیم کنیم؟
به صورت خلاصه بهترین نوردهی زمانی اتفاق میافتد که تمامی تنظیمات دوربین بسته به چیزی که از آن عکاسی میکنید متعادل هستند و باعث نوردهی مناسب میشوند. نوردهی صحیح زمانی اتفاق میافتد که هایلایتها و سایهها با یکدیگر متعادل هستند و جزئیات تمامی بخشهای تصویر حفظ شده است.
محدوده داینامیک
همانطور که گفته شد توانایی چشم انسان خیلی بیشتر از دوربین است و میتواند صحنه را فقط با یک نگاه رمزگشایی کند. دلیل این امر این است که چشمهای ما محدوده داینامیک خیلی وسیعتری نسبت به سنسور دوربین دارند.
میتوان محدوده داینامیک را با تصور دنیا به شکل خاکستری (Grayscale) بهتر درک کرد. در این دنیا همه چیز سفیدِ سفید، سیاهِ سیاه یا چیزی بین این دو است. یک محدوده داینامیک کوچک فقط میتواند محدوده کوچکی از خاکستری تیره تا خاکستری روشن را پوشش دهد.
در عکسهایی که محدوده داینامیک کوچکتری دارند ممکن است مناطق سایهای وجود داشته باشید که کمی سیاه هستند و یا مناطق روشنتری وجود داشته باشد که به سفید نزدیک هستند. در مقابل محدوده داینامیک وسیع سیاهترین سیاهها و سفیدترین سفیدها را پوشش میدهد. این موضوع باعث یک عکس با نوردهی یکدست میشود و مقادیر خیلی زیادی از جزئیات تصویر را پوشش میدهد.
دوربینهای دیجیتال و آنالوگ فقط میتوانند مقدار خاصی از جزئیات را در یک محدوده به تصویر بکشند و به همین خاطر است که باید از براکتینگ در عکاسی استفاده کنید.
نکته: در صورتی که نمیتوانید مقادیر نور را پشت رنگها ببینید یک تکنیک قدیمی وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند. چشمان خودتان را به حالت نیمه باز در بیاورید. در این صورت روشنترین مقادیر و تاریکترین مقادیر بلافاصله مشخص خواهند شد و میتوانید قبل از اینکه عکس بگیرید نقاطی که باعث بروز مشکل میشوند را پیدا کنید.
چرا با فرمت Raw عکاسی نکنیم؟
در صورتی که مجبور هستید در شرایط کمتر از ایدهآل عکاسی کنید، عکاسی با فرمت Raw به شما کمک میکند جزئیات را تا جای ممکن به تصویر بکشید و بتوانید برخی از قسمتهای از دست رفته را در زمان ادیت عکس بازیابی کنید. البته این راه حل در تمامی مواقع کاربرد ندارد. با اینکه استفاده از یک فرمت تصویر جادویی مثل Raw و نگاه نکردن به تنظیمات نوردهی باعث سادهتر شدن کارها میشود، یک عکس Raw ساده نمیتواند به اندازهی چندین عکس مختلف به ما داده/اطلاعات بدهد.
برای مثال در صورتی که قسمتهای تیره تصویر را در زمان ادیت خیلی روشن کنید با مقداری نویز مواجه خواهید شد. با اینکه این نویز ممکن است در زمان عکاسی هم به وجود بیاید، رفع آن در زمان عکاسی خیلی سادهتر از زمان ادیت است.
دلیل دیگر هم این است که هیچ قانونی وجود ندارد که شما باید بین عکاسی Raw و براکتینگ یکی را انتخاب کنید. در واقع این دو مکمل همدیگر هستند. در صورتی که چند عکس اضافی دارید که حاوی اطلاعات بیشتری هستند دستتان در زمان ادیت بازتر است. در این صورت شما حداقل یک بخش تصویر را با نوردهی مناسب به تصویر کشیدهاید.
در این تکنیک به زبان ساده با گرفتن ۳ تا ۷ عکس با تنظیمات نوری مختلف مطمئن میشوید که صحنه را با بهترین نوردهی ممکن به ثبت رساندهاید. برای مثال در صورتی که ۳ عکس میگیرید باید عکسهای شما به ترتیب زیر باشند:
پس از اتمام جلسه عکاسی میتوانید تصمیم بگیرید که کدام عکس بهترین نوردهی ممکن را طبق نیازهای شما دارد و همان را انتخاب کنید. همچنین میتوانید فراتر از این هم پیش بروید و تمامی تصاویر را با استفاده از لایتروم یا فتوشاپ در یک عکس ادغام کنید.
نحوه کار براکتینگ نوردهی
در این لحظه احتمالا شما بهترین تنظیمات نوردهی را احتمالا با استفاده از نورسنج داخلی دوربین خودتان تعیین میکنید. این کار برای شروع خیلی خوب است اما فقط تا نیمههای راه شما را همراهی میکند. نورسنج به شکلی طراحی شده است که بهترین نوردهی کلی را برای تصویر تشخیص دهد. این موضوع در صورتی که تمامی بخشهای تصویر شما تقریبا شبیه هم هستند کاربرد دارد. همانطور که احتمالا میدانید این مورد به ندرت پیش میآید.
هنگامی که به یک صحنه نگاه میکنیم ما محدوده وسیعی از مقادیر مختلف را مشاهده میکنیم. چشمهای ما معمولا به اندازه کافی هوشمند هستند تا نقاط تاریک را در کنار نقاط روشن تشخیص دهند. اما این موضوع برای دوربین کمی سختتر است.
برای دوربین ثبت جزئیات در شرایطی که تفاوت زیادی در نور وجود دارد بدون کمک کار خیلی سختی است. به همین خاطر است که عکاسها از عکاسی در طول ساعات خیلی روشن روز خودداری میکنند. با اینکه ممکن است فکر کنید در طول این ساعات نور برای عکاسی مناسبتر است، نور مستقیم خورشید باعث خلق سایههایی میشود که کار با آنها در زمان ادیت سختتر است و نورسنجی را هم برای دوربین سختتر میکنند.
بنابراین در مواقعی که یک عکس با هایلایت، میدتون و سایه میگیرید، ممکن است جزئیات زیادی در محدوده نور داشته باشید اما احتمالا متوجه شدهاید که برای ثبت این جزئیات مجبور شدهاید بخش زیادی از جزئیات در دیگر محدودههای نوری را از دست بدهید. براکتینگ در عکاسی به شما این امکان را میدهد که تنظیماتی را پیدا کنید که بهترین محدوده نوری را برای نیازهای خودتان پیدا کنید.
نکته: در صورتی که آسمان شما را محدود میکند (برای اینکه بتوانید بخشهای دیگر تصویر را نوردهی کنید خیلی روشن است) باید یک فیلتر ND تدریجی یا GND تهیه کنید. فیلتر GND از یک محدوده روشن و تیره تشکیل شده است. در صورتی که محدوده تاریک را روی قسمت روشن تصویر (در اینجا آسمان) قرار دهید، محدوده موردنظر تصویر تاریک خواهد شد و به شما این امکان را میدهد که نور را در تمام سطح تصویر متعادل کنید.
براکتینگ ایزو چیست؟
براکتینگ ایزو به زمانی گفته میشود که دیافراگم و سرعت شاتر شما ثابت میماند. در این حالت براکتینگ با افزایش یا کاهش Gain یا همان ایزو اتفاق میافتد. به همین خاطر براکتینگ ایزو را فقط وقتی میتوانید انجام دهید که دوربین روی حالت دستی قرار گرفته باشد.
آیا در زمان استفاده از فرمت Raw براکتینگ نوردهی ضروری است؟
حتی زمانی هم که از فرمت Raw برای عکاسی استفاده میکنید بهتر است از براکتینگ نوردهی استفاده کنید. با وجود اینکه فرمت Raw بیشترین میزان انعطافپذیری را به شما میدهد، در صورتی که نوردهی عکس شما بیش از اندازه کم یا زیاد باشد احتمال از دست رفتن جزئیات در عکسهای Raw هم وجود دارد.
تفاوت بین HDR و براکتینگ
HDR مخفف High Dynamic Range است. هدف عکاسی HDR افزایش محدوده داینامیک نرمال دوربین است که باعث میشود تصاویر شما ظاهری فرا واقعگرایانه داشته باشند. اما هدف براکتینگ در عکاسی پیدا کردن نوردهی مناسب با استفاده از چندین عکس مختلف است.
چگونه نوردهی را تنظیم کنیم؟
به صورت خلاصه بهترین نوردهی زمانی اتفاق میافتد که تمامی تنظیمات دوربین بسته به چیزی که از آن عکاسی میکنید متعادل هستند و باعث نوردهی مناسب میشوند. نوردهی صحیح زمانی اتفاق میافتد که هایلایتها و سایهها با یکدیگر متعادل هستند و جزئیات تمامی بخشهای تصویر حفظ شده است.
محدوده داینامیک
همانطور که گفته شد توانایی چشم انسان خیلی بیشتر از دوربین است و میتواند صحنه را فقط با یک نگاه رمزگشایی کند. دلیل این امر این است که چشمهای ما محدوده داینامیک خیلی وسیعتری نسبت به سنسور دوربین دارند.
میتوان محدوده داینامیک را با تصور دنیا به شکل خاکستری (Grayscale) بهتر درک کرد. در این دنیا همه چیز سفیدِ سفید، سیاهِ سیاه یا چیزی بین این دو است. یک محدوده داینامیک کوچک فقط میتواند محدوده کوچکی از خاکستری تیره تا خاکستری روشن را پوشش دهد.
در عکسهایی که محدوده داینامیک کوچکتری دارند ممکن است مناطق سایهای وجود داشته باشید که کمی سیاه هستند و یا مناطق روشنتری وجود داشته باشد که به سفید نزدیک هستند. در مقابل محدوده داینامیک وسیع سیاهترین سیاهها و سفیدترین سفیدها را پوشش میدهد. این موضوع باعث یک عکس با نوردهی یکدست میشود و مقادیر خیلی زیادی از جزئیات تصویر را پوشش میدهد.
دوربینهای دیجیتال و آنالوگ فقط میتوانند مقدار خاصی از جزئیات را در یک محدوده به تصویر بکشند و به همین خاطر است که باید از براکتینگ در عکاسی استفاده کنید.
نکته: در صورتی که نمیتوانید مقادیر نور را پشت رنگها ببینید یک تکنیک قدیمی وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند. چشمان خودتان را به حالت نیمه باز در بیاورید. در این صورت روشنترین مقادیر و تاریکترین مقادیر بلافاصله مشخص خواهند شد و میتوانید قبل از اینکه عکس بگیرید نقاطی که باعث بروز مشکل میشوند را پیدا کنید.
چرا با فرمت Raw عکاسی نکنیم؟
در صورتی که مجبور هستید در شرایط کمتر از ایدهآل عکاسی کنید، عکاسی با فرمت Raw به شما کمک میکند جزئیات را تا جای ممکن به تصویر بکشید و بتوانید برخی از قسمتهای از دست رفته را در زمان ادیت عکس بازیابی کنید. البته این راه حل در تمامی مواقع کاربرد ندارد. با اینکه استفاده از یک فرمت تصویر جادویی مثل Raw و نگاه نکردن به تنظیمات نوردهی باعث سادهتر شدن کارها میشود، یک عکس Raw ساده نمیتواند به اندازهی چندین عکس مختلف به ما داده/اطلاعات بدهد.
برای مثال در صورتی که قسمتهای تیره تصویر را در زمان ادیت خیلی روشن کنید با مقداری نویز مواجه خواهید شد. با اینکه این نویز ممکن است در زمان عکاسی هم به وجود بیاید، رفع آن در زمان عکاسی خیلی سادهتر از زمان ادیت است.
دلیل دیگر هم این است که هیچ قانونی وجود ندارد که شما باید بین عکاسی Raw و براکتینگ یکی را انتخاب کنید. در واقع این دو مکمل همدیگر هستند. در صورتی که چند عکس اضافی دارید که حاوی اطلاعات بیشتری هستند دستتان در زمان ادیت بازتر است. در این صورت شما حداقل یک بخش تصویر را با نوردهی مناسب به تصویر کشیدهاید.
آخرین ویرایش توسط مدیر: