نقد و بررسی دلنوشته هنگامه دل | منتقد: Umbra

[مآهلی]

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
باتشکر از نقد پذیری شما نویسنده عزیز.
نویسنده: @^MS.ZAND^
منتقد شما: @Umbra
لازم به ذکر است که:
✔ پس از نقد، بر روی دلنوشته شما نظارت خواهر شد و در صورت عدم توجه به حرف‌ها و راهنمایی‌های منتقد، با درخواست‌های نقد بعدی شما‌، موافقت نخواهد شد!
✔ نقد‌ها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبی‌ست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی‌ِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
✔ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلاش ما در جهت پیشرفت نویسنده‌هاست.
✔ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری فرمائید.
* می‌توانید دفاعیه‌های خود را در همین تاپیک ارائه دهید.
لینک دلنوشته:

دلنوشته - دلنوشته هنگامه دل|^Ms.zand^کاربر انجمن کافه نویسندگان

نام دلنوشته: هنگامه دل دلنگار: آسا ژانر: عاشقانه مقدمه: از خود بی‌خبر شده‌ام؛ در این حوالی تو مرا ندیده‌ای؟ چندیست کوچه‌ها ، خیابان ها و تمامی پستوهای این شهر کوچک را به دنبال خود میگردم!

forum.cafewriters.xyz

​

 

[ربـکــا]

به نام خداوند تاریکی و روشنایی​

---

نقد دلنوشته «هنگامه دل»​

---

دلنگار: @^MS.ZAND^
منتقد: @Umbra ​

---

• نقد نام:

از آنجایی که نام دلنوشته تاثیر بسیاری در مجذوب کردن اولیه خواننده دارد، باید توجه خاصی به انتخاب آن داشته باشیم. نام دلنوشته (هنگامه دل) رنگ و بوی عاشقانه را به خواننده القا می‌کند.
کلمه‌ی هنگامه (معنی: معرکه، شورش، غوغا) در کنار کلمه دل، به تشویشی که در دل معــشــوق وجود دارد، اشاره می‌کند. استفاده از «مترادف» کلماتی که اکثرا کلیشه‌ای و تکراری شده‌اند، باعث زیباتر شدن نام دلنوشته‌تان شده است و همچنین با موضوعات موجود در متون دلنوشته همخوانی دارد.

---

• نقد مقدمه:

مقدمه دلنوشته کوتاه و توصیفی زیبا از حس بد درونی است که به مانند گم‌شدگی است! در این مقدمه نکات نگارشی باید تصحیح شود که در بخش نقد نگارش توضیح داده شده است؛ موضوع دیگر این است که مقدمه باید توضیح بیشتری بدهد تا با ژانر و بقیه متون هماهنگ شود. یا به صورتی حس و حال دلنوشته را انتقال دهد. اگر دلنوشته مرتبط با رفتن معــشــوق است، پس مقدمه بهتر است در وصف حس و حال دیگری نوشته شود یا در وصف حس موجود در رفتن شخص و یا ... . در صورتی که قرار است با متون دیگر دلنوشته متفاوت باشد، باید به نوعی آن را به بقیه دلنوشته مرتبط کرد. مثلا همیشه انسان از رفتن معــشــوق دلگیر و دچار خودباختگی درونی نمی‌شود، بلکه ممکن است با از دست دادن چیزهای دیگر هم این حس به انسان داده شود. پس بهتر است جدا از ژانر که بالای مقدمه نوشته شده است، متن مقدمه نیز به نوعی به دلنوشته مرتبط گردد. شاید با یک جمله یا یک کلمه.

---

• نقد جلد:

رنگ‌بندی با معنی نام اثر، هماهنگی دارد. اما نکته‌ای که شایسته ذکر است، این است که دلنوشته شما شامل متونی غم‌انگیز و تراژدی است، در حالی که جلد دلنوشته نماد امید بین دو نفر است. در دلنوشته به رفتن، ترک شدن و ناراحتی اشاره شده و جلد به امید اشاره می‌کند. در صورتی که قرار است تمامی دلنوشته بر پایه ناامیدی‌ها و غم بچرخد، این جلد در این مورد مناسب نیست. و در غیر این صورتی، اگر در آینده متون تغییر کرده و امید به دلنوشته تزریق گردد، این جلد مناسب خواهد بود.

---

• نقد آرایه:

در بعضی از پست‌ها آرایه‌های متفاوتی استفاده شده و به متون شما جان تازه و زیبایی بیشتری بخشید. اما در بعضی از متون، به دلیل استفاده از آرایه‌های تکراری، باعث از دادن جذابیت متن می‌شود.
برای مثال استفاده از استعاره‌های تکراری، مجازهایی که در نگاه عام کلیشه‌ای شده‌اند، تشبیه‌های پرتکرار. همه و همه باعث کم‌رنگ شدن جذابیت دلنوشته شما می‌شود.
نگاه متفاوت شما، استفاده از آرایه‌ها و یا بدون استفاده از آرایه‌ها با استفاده از جمله بندی زیبا و متفاوت می‌توانید در متن‌هایتان ایجاد حس تازگی کنید. اینگونه نوشته‌های شما تنها یک عاشقانه‌ی خسته‌کننده نیست، بلکه عاشقانه‌ی دلنشینی‌ست!
مثال: در پست نهم (9) شما از جملاتی حول شکستگی قلب استفاده کردید، که بسیار ساده و کلیشه‌ای بود.

---

• نقد واژگان:

حضور واژگان عاشقانه و کلیشه‌ی (مانند: دستانت/نم، گونه‌هایم/یت، موهایم/یت، و...) باعث می‌شود حتی متن‌هایی که ایده‌های جالب، نو و متفاوت دارد را هم کلیشه‌ای و خسته کننده به نظر برساند. پس بهتر است در دلنوشته‌ خود از آرایه‌ها و لغات مترادف استفاده کنید تا منظور خود را برسانید و همچنین تکراری، کلیشه‌ای و خسته کننده نباشید!

---

• نقد ایده و پردازش:

با اینکه موضوع دلنوشته مانند بسیاری از دلنوشته‌ها درباره از دست دادن معــشــوق می‌باشد، اما متون دلنوشته نشان از نگاه متفاوت دلنگار به این موضوع کلیشه‌ای، دارد. اما همه‌ی متون دلنوشته نگاه متفاوت و ایده‌ی جدیدی نداشتند. زیرا در اکثر پست‌ها ما شاهد اتفاقات تکراری هستیم. مانند پست بیستم (20) که مثل اکثر عاشقانه‌ها به عشق از دست رفته نگاه شده است. شما به عنوان یک نویسنده باید با نگاه جدید با ایده‌ی خود برخورد کنید. اگر قرار است رفتن معــشــوق خود را توصیف کنید، با شکل و شمایل جدیدتری به رفتن شخص بنگرید. کلمات جدید به کار ببرید. یا موضوع را کمی تغییر دهید. ایده‌ی خود را گسترش دهید و بند ایده‌های پیش پا افتاده نباشید. از عینک خلاقیت استفاده کنید و در متون جدید ایده‌های بهتر و متفاوت‌تر به نوشته‌ها تزریق کنید.

• نقد نگارش:

در ابتدا، استفاده از علامت (...) به همراه علامت (!) موردی ندارد؛ اما شرط لازمه‌ی گذاشتن این علائم در کنار یکدیگر این است که ابتدا علامت (!) گذاشته و سپس علامت (...) را بگذارید.
مثال: اما ثانیه‌ای بعد یادم‌ می‌آید تو اصلا نیامده بودی که حالا بخواهی بازگردی...! >> اما ثانیه‌ای بعد یادم‌ می‌آید تو اصلا نیامده بودی که حالا بخواهی بازگردی!...

نکته دوم اینکه، لطفا بعد از گذاشتن علائم نگارشی، فاصله گذاشته و جمله بعدی را بنویسید.
مثال: برای چه؟چگونه توانستی؟ >> برای چه؟ چگونه توانستی؟

نکته سوم هم این است که بین علامت مکث (،) و کلمه قبلی فاصله گذاشته نشود و فقط بین علامت مکث (،) و کلمه بعدی فاصله گذاری شود.
مثال: سرزنشم‌نکن،آری آری به گمانم... >> سرزنشم‌نکن، آری آری به گمانم...

نکته چهارم هم اینکه، بین (می) و (فعل) نیم فاصله گذاشته شود.
مثال: میدهد >> می‌دهد