نقد و بررسی نقد و بررسی دلنوشته هیس| zahra_sbn کاربر انجمن کافه نویسندگان

[مآه نآز]

•|• بسم الله الرحمن الرحیم •|•
باعرض سلام.
باتشکر از نقد پذیری شما نویسنده‌ی عزیز.
لازم به ذکر است که:
✓ پس از نقد، روی دلنوشته شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به حرف‌ها و راهنمایی‌های منتقد، با درخواست‌های نقد بعدی شما، موافقت نخواهد شد!
✓ نقدها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبی‌ست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی ِ منتقد، نگرانی‌ نداشته باشید.
✓ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلـاش ما در جهت پیشرفت نویسنده‌هاست.
✓ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری کنید.

لینک دلنوشته «هیس»
​

 

[مآه نآز]

(به نام او)
«نقد دلنوشته هیس»

نقد کلی دلنوشته: فضای دلنوشته فضایی تراژدی بود و ژانر درست انتخاب شده بود لیک ژانر‌ «درام» باید حذف گردد و همان ژانر «تراژدی» به تنهایی باشد چون ژانر «درام» برای ژانر گذاری روی فیلم و سریال انجام می‌گردد و تراژدی برای اثرات دست نویس. دلنوشته سخن از سکوت و حرف‌هایی که در قعر وجود نویسنده مانده بودند می‌زد و دل‌نگار در فضا سازی غم موفق بود.

نقد نام دلنوشته: نام دلنوشته کوتاه، مختصر و مناسب است. نام کاملا به محتوای دلنوشته می‌آید و خواننده را در نگاه اول با دلنوشته آشنا می‌سازد معنی کلمه (هیس) یعنی سکوت که کاملا به دلنشوته می‌آید. و مناسب است.

نقد مقدمه اثر: مقدمه‌ی اثر بسیار مناسب بود و دژاووی پارت‌های بعد را داشت. دل‌نگار اول به قلبی که با اون لج کرده اشاره کرده است (قلبم با من لج کرده است) و بعد سخن از رخصتی که قلبش به او نمی‌دهد زده (نمی‌گذارد حرف‌هایش را به کسی بگوییم) و بعد به زبان قلبش اشاره کرده و با سخنان قلبش جملات قبل را توجیه کرده ( او می‌گوید: مرا شکسته‌اند، این‌بار هم خواهند‌ شکست.
در دلم حرف‌هایی به خواب رفته‌اند، که روزی در انتظار شکوفه زدن بودند... .)

نقد جلد: جلد مناسب با نام و محتوای اثر بود. جلد تصویر دختری بود که گویی به سکوت اشاره می‌کند و رنگ مشکی جلد فضای تلخ و تراژدی اثر را باز‌گو می‌کرد.

نقد از نظر ساختمانی: فضا فضای غم و اندوه بود و دل‌نگار این فضا را در همه‌ی پارت‌ها رعایت کرده بود. لیک اوایل دلنوشته به سکوت پرداخته بود[هیس
مبادا بغضت بشکند!
بدان که اگر این اشک‌ها سرازیر شود تو در سیل غم هایت غرق خواهی شد، مگر نمی‌دانی که در این شهر کسی غم‌خوار و پشتیبان تو نیست؟
اَبله!
اشک‌هایت چیزی جز پشیمانی نخواهد داشت؛
هیس
صدایت را نشنوم... .] اما در اواسط پا*رتی بی ربط چون[هنگامی که به آینده‌ام می اندیشم لبخندی صورتم را پر می‌کند و اشکی هم سرازیر می‌شود؛
چه‌ می‌دانم زندگی بی‌نقص نخواهد بود، در کنار شادی غم هم هست ولی من باز هم زندگی را دوست دارم، کاش او هم مرا دوست داشت!]دلنگار با بهره گرفتن از کلمات و ذهنیت امیدبخشی به سراغ یه عشق نافرجام رفته تمامی پارت‌ها باید در یک موضوع نوشته. بعضی از پارت‌ها انگیزشی بودند[گاهی می‌ایستم و به گذشته‌ام نگاهی می‌اندازم، سپس نجوای درونم زمزمه می‌کند که نایست آن‌جا چیزی برای تو نیست، به رو‌ به رو خیره شو؛
او مرا به جلو می‌راند و نمی‌گذارد تسلیم‌ گذشته‌ام شوم و از رویاهایم باز بمانم.] از این نظر دل‌نگار حتما باید تمامی پارت‌ها را با یک موضوع بنویسد.


نقد آرایه‌ها: دلنوشته زبانی ادبی داشت و دل‌نگار در کنار این از کلماتی آسون و قابل درک استفاده کرده بود. آرایه‌هایی چون (تکرار، قافیه، تشبیه، جان بخشی) توی دلنشوته دیده می‌شد و مناسب و به‌جا بود. آرایه‌ها ساده به نصبت کم بودن و دل‌نکار باید برای جذابیت بیشتر دلنوشته از آرایه‌های بیشتر و متنوع‌تری استفاده کند.

نقد از نظر نگارشی: دلنوشته از نظر نگارشی بسیار ضعیف بود و ایراداتی تکراری و گسترده در دلنوشته دیده می‌شد. ایراداتی چون (نیم‌فاصله، شکسته نویسی، و...)

ذکر نکاتی به دل‌نگار:
[حرف هایش] [حرف‌هایش]
[میشنوم][می‌شنوم]
[فریاد زد ... .] [فریاد زد... .]
[مگر راهی جز سکوت هم می‌ماند!] مگر راهی جز سکوت هم می‌ماند؟]
[هیس... .
مگر نشنیده ای که می‌گویند...]
[هیس...
مگر نشنیده‌ای که می‌گویند...]
[نشنیده ای][نشنیده‌ای]
[مگر نشنیده ای که می‌گویند هرکس که فریاد شادی بزند دهانش را با مُهر اندوه خواهند بست؛]
[مگر نشنیده ای که می‌گویند هرکس که فریاد شادی بزند دهانش را با مُهر اندوه خواهند بست؟]
[آنها چه می‌دانند از زبانی که آتش گرفت و سوخت بس که حرف های تند و تیز را خورد و با لبخند جلویش را گرفت... ‌.]
[آنها چه می‌دانند از زبانی که آتش گرفت و سوخت بس که حرف های تند و تیز را خورد و با لبخند جلویش را گرفت؟]
[حرف‌ های][حرف‌های]
[خورد شو][خوردشو]
[رها شده‌ام... .
رها شده‌ام در افکار خودم،
و...]
[رها شده‌ام...
رها شده‌ام در افکار خودم،
و...]
[خواب های][خواب‌های]
[بی دوست][بی‌دوست]
[گذشته ات][گذشته‌ات]
برخورداربرخورددار
[برخورد‌دار است... .][برخورددار.]
تعدادی اندک... . تعدادی اندک!
ذهن هایی ذهن‌هایی
بروز رسانی به روز‌رسانی
چه بگویم.چه بگویم؟
میداندمی‌داند
بسیار هست بسیار است
(پارت پانزده خیلی کوتاهه لطفا رسیدگی بشه)
[هیس
مبدا بغضت بشکند!]
[هیس،
مبدا بغضت بشکند!]
غم هایت غم‌هایت
[هیس
صدایت را نشونم... .]
[هیس،
صدایت را نشونم... .]
می‌ اندیشم می‌اندیشم
خیره شو خیره‌شو
آن‌ها از درد من چه می‌دانند! آن‌ها از درد من چه می‌دانند؟
آدم هایی آدم‌هایی
سخت‌ تر سخت‌تر
گفتند: فریاد... گفتند: فریاد!
بی عفت بی‌عفت
قلب خویش... . قلب خویش.

ذکر چند نکته به دل‌نگار:
1- ایرادات نگارشی ویرایش شود
2- پارت‌ها از نظر ساحتمانی و موضوع ویرایش شوند.
3- پارت 15 کمی طولانی‌تر شود.
4- آرایه‌های بیشتری به دلنوشته اضافه شود.
قلمتون سبز و استوار خسته نباشید نویسنده‌ی عزیز اگر در را*بطه با ویرایش مشکلی براتون پیش اومد با من خصوصی بزنید تا راهنماییتون کنم. در آخر تگ پیشنهادی منتقد برای این اثر «محبوب» می‌باشد.

دل‌نگار: @Zahra_sbn
منتقد: @MAHWNAZ