بسمه تعالی
برگشتیم با مصاحبه ای از خانم نرگس نجمی که افتخار دادند هم تدریس نویسندگان انجمن رو پذیرفتند، و هم درخواست ما رو مبنی بر انجام این مصاحبه. چیزی که در نهایت واضحه اینه که کافه نویسندگان اگر امروز این هست، مدیون حمایت و حضور تک تک اعضای اون بوده که خانم نجمی هم از این قاعده مستثنی نیستند و چه بسا که بیشتر از اونچه که لازم و ضروری بوده هم وقت گذاشتند برای ما.
آثار خانم نرگس نجمی: «فردا زنده میشوم»، «خط به خط تا تو»، «برایت دار میبافم»، «من خواب بودم»، «آشیان باد»
1. بنا بر رسم دیرین، یک بیوگرافی مختصر از خودتون میدید؟
نرگس طاهری نجمی متولد خرداد ۵۶. کارشناس ارشد ادبیات فارسی. متأهل هستم و یک دختر و یک پسر دارم.
2. سرآغاز نوشتن، در شما کجا و کدوم مرحله از زندگی بود؟
نوشتن خیلی پیش از اینکه دست به قلم بگیریم شروع میشه. قلم دست گرفتن پس از مدتهای مدید سوژه پردازی در ذهنمونه. برای من از دوازده سالگی شروع شد ولی رسما پانزده سالگی شروع به نوشتن کردم
3. مدتی قبل بحثی در اینستاگرام سر یکی از نویسندههای معاصر شکل گرفته بود. نام اشخاص رو نمیبرم؛ اما یکی از طرفین بحث که یک کاربر معمولی بود، یک آن برگشت گفت «مگه شما نویسندهها چیکار کردید؟ چیکار میکنید؟» و من از اون زمان تا الآن دارم فکر میکنم که واقعا ما نویسندهها چیکار کردیم؟ چیکار میکنیم؟ خانم نجمی شما بگید یه نویسنده چیکار میکنه؟ آیا یک نویسنده فقط مینویسه؟
انسان به تعقل، هنر، عاطفه و شعور اولیه نام انسان میگیره. شعور اولیه به معنای درک محیط اطراف و سرمشق گرفتن از وقایع.
نویسندهی خوب با بهره گیری از تخیل، واقعیت، تجربه و استعدادش میتونه برای خواننده دنیایی ترسیم کنه سرشار از خوبیها و بدیهایی که عاقبتش هم نشان داده بشه. و شعور اولیه رو گسترش بده
هر کتاب خوب برای خواننده مثل زندگی کردن به جای یک فرد دیگه ست. مسلما با کسب تجربههای اون کارکتر، بلوغ فکری و احساسی بیشتری خواهیم داشت.
کدوم هنر، کدوم واقعیت به انسان فرصت چندبار زندگی کردن میده؟ کتاب خوب و نویسندهی خوب، باعث میشه ما چند بار زندگی کنیم و تجربه کسب کنیم. کتاب انسانها رو کاملتر و مجربتر میکنه.
پس نویسنده کسیه که کمک میکنه نه تنها با دنیا که با درون هر واقعیت بیشتر آشنا بشیم.
رسالت نویسنده آموختنه، مثل یک معلمه، زندگیای رو یاد میده، تجربههایی رو بهمون منتقل میکنه که شاید زندگی هیچ وقت بهمون فرصت نده اونها رو بیاموزیم.
بدون نویسنده کتابی نبود و بدون کتاب دنیا برای همیشه ناقص میمونه
4. شما که هماکنون استادید و شاگردهای خودتون رو دارید، سابقا معلمی داشتید؟
من عاشق یاد گرفتن و یاد دادنم، بعضی ها بهم میگن ذاتا معلمم، چه از دوران دبیرستان که به همهی اقوام و دوستان درس میدادم و چه سن بالاتر که چند سال درس دادم برای اینکه روح خودم آروم بگیره. بنابراین بله، من معلم بودم و هستم.
5. محمود دولتآبادی، در کتاب «نون نوشتن» ادعا میکنه که هرگز برای نوشتنش هیچ استاد و معلمی نداشته، و هیچ آموزگاری رو از پدرش برتر نمیدونه؛ و سوال من اینه که، آیا برای رسیدن به هدف حتما باید آموزگاری داشت؟
همیشه گفتم سه شرط اول هر هنری استعداده. یعنی آنقدر که استعداد مهمه، هیچ چیز دیگری مهم نیست، اول استعداد و بعد نوع نگرش که هیچ استادی نمیتونه در کوتاه مدت نوع نگرش انسان رو تغییر بده، بنابراین کسی که استعداد داره و نگرشی عمیق نسبت به وقایع و زندگی و به هر طریقی اون رو منتقل کنه میتونه خودش رو هنرمند بدونه. و در کنار این بله، آموزش کمک زیادی میکنه، با استاد دولتآبادی در باب شخصیت خودشون موافقم، چون ایشون به ذات مستعد و دارای نگرشی ژرف هستند، اما این برای همه صدق نمیکنه. قطعا با آموزش استعداد شکوفاتر خواهد شد.
6. اهل موسیقی هستید؟
بله، موسیقی روح رو جلا میده.
7. نظرتون راجع به آمار چاپ و تیراژ اخیر در انتشاراتها چیه؟ میبینیم که رقم تیراژها کم، هزینهی خرید بسیار بالا و محتوای اثر صفر. اشکال کجا و چارهی کار کجاست؟
با این میزان تورم قطعا پول کاغذ و نشر خیلی بالا میره و منجر میشه به قیمتهای نجومی کتابها. اما کاش کمی از نشر آثار زرد کم میشد. متاسفانه سطح سلیقه در خوانش پایین اومده و همین باعث شده نشرها هم به خاطر اینکه مطمئن بشن کتابی که چاپ میشه فروش میره به سلایق نگاه میکنند و همین باعث نشر آثاری میشه که بیشتر بازاری هستند.
کاش میفهمیدیم هر کتاب چه تاثیری در انسان میذاره که توجه کنیم چه اثری رو نشر میدیم.
8. «خط به خط تا تو»؛ این ایدهی و جرقهی فوقالعاده برای شما کجا زده شد و چطور شد که تصمیم به نوشتن چنین موضوعی گرفتید؟
اینکه به هر اتفاقی از زوایای متفاوت نگاه کنیم خیلی تاثیر گذاره، داشتم به این فکر میکردم یک داستان معمایی بنویسم و یک لحظه در ذهنم جرقه زده شد که همه قتل رو خودکشی جلوه میدن، من یکبار برعکسش عمل کنم. و کم کم همین رو پرورش دادم.
9. آیا یادگیری در نویسندگی، مختص سنین معینیست؟ منظورم اینه که امکان داره بگن از سنی به بعد دیگه جوابگو به آموزش نیست و فایده ای نداره.
یادگیری هیچ سن معینی نداره، در هر سنی، از خردسالی تا وقتی نفس میکشیم میتونیم یاد بگیریم.
10. در آموزشها و بررسیها خیلی بر «فضاسازی» تاکید داشتید؛ تفاوت «فضاسازی» و «توصیف مکان» در چیه؟
فاصلهی زیادیه بین توصیف و تصویر. ما در فضاسازی هر چیزی که با حواس پنجگانه میفهمیم تصویر میکنیم. ولی در توصیف فقط ترسیمش میکنیم.
شما فکر کنید دوستتون رفته سفر، وقتی برمیگرده به شما میگه رفتم جنگل، درختهای انبوه، باد، صدای پرندههای متفاوت و...
و یا براتون بهتره یک عکس نشونتون بده که حتی بوی اون لحظات رو به مشامتون برسونه؟ قطعا اون عکس خارقالعاده میتونه شما رو به اون فضا ببره، ولی توصیفش نه. اینه فرق فضاسازی با توصیف.
11. با توجه به اینکه اهل فیلم و سریال هم هستید، چند تن از بازیگران و هنرپیشههای مورد علاقهتون رو بگید.
آنتونی هاپکینز، آلپاچینو. ناتالی پورتمن و....
12. آیا اعمال ردهبندی سنی از نظر شما -چه برای کتاب خوندن، چه برای فیلم دیدن- لازمه؟
صد درصد باید اعمال بشه، برای تجربهی هر چیزی سن خاص و مخصوصا سطح درک خاصی مطرحه. نمیتونیم از یک بچهی هشت ساله متوقع باشیم فیلم ترسناک ببینه و شب کابوس نبینه، نمیتونیم از دختری که تازه به بلوغ احساسی میرسه توقع داشته باشیم رمانهای عاشقانه بخونه و رویازده نشه. بنابراین در کنار سن خاص، سطح درک هم مهمه. برای سن میتونیم از مسئولین کمک بگیریم، ولی برای سطح درک این خانوادهها هستند که باید نظارت کنند. به صرف سن نمیشه بگیم یکی میتونه یک اثر رو بخونه یا یک فیلم رو ببینه یا نه. آدم ترسو پنجاه سالش هم بشه نباید فیلم ترسناک ببینه، آدم رویایی که آنقدر ایدهآل پردازی میکنه که از واقعیت اجتماعی دور میشه در هیچ سنی نباشه کتابهای عاشقانه و رمانتیک بخونه.
13. به غیر از نویسندگی و تدریس، مشغول کار یا هنر دیگری هم هستید؟
متاسفانه مشغلهی زیاد زمانی نمیذاره که جز به خانواده و نوشتن به چیز دیگری هم برسم.
14. سطحبندی شاگردهای شما بر چه اساسی انجام میشه؟ اغلب کاربرها فقط اسمی از نمرهی A و B و موارد این چنینی شنیدند؛ اگر ممکنه کمی توضیح بدید راجع به این موضوع.
این سطوح داده میشه در مقایسه با خود نویسنده، نه دیگر نویسندگان. من قلم شاگردانم رو میشناسم، کسی که سطح متوسطی داره و بار بعدی میبینم پیشرفت کرده یک پایه سطحش رو بالاتر میدم، شاید این سطح بالاتر برای نویسندهی دیگری متوسط باشه و شاید خیلی بالاتر، ولی سطح دادن به نویسنده ها انگیزه میده برای پیشرفت.
15. اثری در حال تایپ دارید؟
بله، من خواب بودم و عشقت را دار میزنم آنلاینه.
16. آیا واقعا آمار بازدید، ردهی چاپ، میزان بازدید یا لایک و فالوور میتونه عیار یک اثر رو مشخص کنه؟
عرض کردم که متاسفانه سطح سلیقه پایین اومده، اثری که لایک و ... زیاد داره قطعا تعیین کنندهی این نیست که اثری فاخره. در فضای مجازی دیدم رمانهایی که خوانندهی زیادی نداشته ولی واقعا خوب بوده، اثری چاپی دیدم که به چاپ چندم رسیده و من حتی به سختی تونستم تا آخر بخونمش.
17. عنوان «فردا زنده میشوم» چطور به ذهن شما خطور کرد؟
قطعا اسم کتاب خیلی مهمه، یعنی اولین فاکتور جذب و نشان دادن محتوای کتابه. فردا زنده میشوم برای من یعنی کسی که یکبار همه چیزش رو از دست میده و زمان میخواد برای دوبار برخاستن و خورشید من واقعا همینطور بود.
18. کتابی یا کتبی برای مطالعه پیشنهاد کنید تا کمی جدا بشیم از این روزهای تیره.
اگر برای نویسنده ها میخواید من قبلاً لیست دادم، اما اگر برای خواننده میخواید باید روی سلیقهام، نه از لحاظ فنی، فقط روی سلیقهام بگم من بیشتر تاریخی میخونم، معماییهای خانم ماری هیگینز کلارک و در ایرانی ها خانم خیری رو خیلی دوست دارم.
اما اگر روی اصول فنی میگید من غرور و تعصب ، برباد رفته، بلندیهای بادگیر، آثار خانم پیرزاد و کلهر رو پیشنهاد میدم.
19. توصیهای یا انتقادی به انجمن کافه نویسندگان یا کادر مدیریتش؟
واقعا نقد یا توصیه ای نیست، چون شما در حد بضاعتتون تمام تلاشتون رو میکنید و این فقط جای قدردانی داره، نه نقد
20. سخن آخر ...
اگر استعدادی دارید هدر ندید، نوشتن به بالندگی روح کمک میکنه، اصولا هنر مختص انسانه برای رشد شخصیتی. اگر میخونید خواهش میکنم سطح سلیقهتون رو بالا ببرید، به صرف یک پسر پولدار خوش هی*کل و یک دختر حاضر جواب فکر نکنید اثر جذابه، آثاری بخونید که چیزی برای یاد دادن به شما داره.
و نهایتا ممنونم از شما دوست عزیز که برای جلای فرهنگ و روح هنردوستان تلاش میکنید و این رسالت رو به نحو احسن انجام میدید.
روحتان در پرواز و آسمان شادی آرامگاهتان و عصارهی قلم، سایبان خستگیهایتان.
با تشکری فراوان از سرکار خانم نجمی @N.najmi که درخواست ما رو مبنی بر انجام این مصاحبت کوتاه ولی لذتبخش پذیرفتند ?
مصاحبه: پرنده سار
مهرماه 1399
برگشتیم با مصاحبه ای از خانم نرگس نجمی که افتخار دادند هم تدریس نویسندگان انجمن رو پذیرفتند، و هم درخواست ما رو مبنی بر انجام این مصاحبه. چیزی که در نهایت واضحه اینه که کافه نویسندگان اگر امروز این هست، مدیون حمایت و حضور تک تک اعضای اون بوده که خانم نجمی هم از این قاعده مستثنی نیستند و چه بسا که بیشتر از اونچه که لازم و ضروری بوده هم وقت گذاشتند برای ما.
آثار خانم نرگس نجمی: «فردا زنده میشوم»، «خط به خط تا تو»، «برایت دار میبافم»، «من خواب بودم»، «آشیان باد»
1. بنا بر رسم دیرین، یک بیوگرافی مختصر از خودتون میدید؟
نرگس طاهری نجمی متولد خرداد ۵۶. کارشناس ارشد ادبیات فارسی. متأهل هستم و یک دختر و یک پسر دارم.
2. سرآغاز نوشتن، در شما کجا و کدوم مرحله از زندگی بود؟
نوشتن خیلی پیش از اینکه دست به قلم بگیریم شروع میشه. قلم دست گرفتن پس از مدتهای مدید سوژه پردازی در ذهنمونه. برای من از دوازده سالگی شروع شد ولی رسما پانزده سالگی شروع به نوشتن کردم
3. مدتی قبل بحثی در اینستاگرام سر یکی از نویسندههای معاصر شکل گرفته بود. نام اشخاص رو نمیبرم؛ اما یکی از طرفین بحث که یک کاربر معمولی بود، یک آن برگشت گفت «مگه شما نویسندهها چیکار کردید؟ چیکار میکنید؟» و من از اون زمان تا الآن دارم فکر میکنم که واقعا ما نویسندهها چیکار کردیم؟ چیکار میکنیم؟ خانم نجمی شما بگید یه نویسنده چیکار میکنه؟ آیا یک نویسنده فقط مینویسه؟
انسان به تعقل، هنر، عاطفه و شعور اولیه نام انسان میگیره. شعور اولیه به معنای درک محیط اطراف و سرمشق گرفتن از وقایع.
نویسندهی خوب با بهره گیری از تخیل، واقعیت، تجربه و استعدادش میتونه برای خواننده دنیایی ترسیم کنه سرشار از خوبیها و بدیهایی که عاقبتش هم نشان داده بشه. و شعور اولیه رو گسترش بده
هر کتاب خوب برای خواننده مثل زندگی کردن به جای یک فرد دیگه ست. مسلما با کسب تجربههای اون کارکتر، بلوغ فکری و احساسی بیشتری خواهیم داشت.
کدوم هنر، کدوم واقعیت به انسان فرصت چندبار زندگی کردن میده؟ کتاب خوب و نویسندهی خوب، باعث میشه ما چند بار زندگی کنیم و تجربه کسب کنیم. کتاب انسانها رو کاملتر و مجربتر میکنه.
پس نویسنده کسیه که کمک میکنه نه تنها با دنیا که با درون هر واقعیت بیشتر آشنا بشیم.
رسالت نویسنده آموختنه، مثل یک معلمه، زندگیای رو یاد میده، تجربههایی رو بهمون منتقل میکنه که شاید زندگی هیچ وقت بهمون فرصت نده اونها رو بیاموزیم.
بدون نویسنده کتابی نبود و بدون کتاب دنیا برای همیشه ناقص میمونه
4. شما که هماکنون استادید و شاگردهای خودتون رو دارید، سابقا معلمی داشتید؟
من عاشق یاد گرفتن و یاد دادنم، بعضی ها بهم میگن ذاتا معلمم، چه از دوران دبیرستان که به همهی اقوام و دوستان درس میدادم و چه سن بالاتر که چند سال درس دادم برای اینکه روح خودم آروم بگیره. بنابراین بله، من معلم بودم و هستم.
5. محمود دولتآبادی، در کتاب «نون نوشتن» ادعا میکنه که هرگز برای نوشتنش هیچ استاد و معلمی نداشته، و هیچ آموزگاری رو از پدرش برتر نمیدونه؛ و سوال من اینه که، آیا برای رسیدن به هدف حتما باید آموزگاری داشت؟
همیشه گفتم سه شرط اول هر هنری استعداده. یعنی آنقدر که استعداد مهمه، هیچ چیز دیگری مهم نیست، اول استعداد و بعد نوع نگرش که هیچ استادی نمیتونه در کوتاه مدت نوع نگرش انسان رو تغییر بده، بنابراین کسی که استعداد داره و نگرشی عمیق نسبت به وقایع و زندگی و به هر طریقی اون رو منتقل کنه میتونه خودش رو هنرمند بدونه. و در کنار این بله، آموزش کمک زیادی میکنه، با استاد دولتآبادی در باب شخصیت خودشون موافقم، چون ایشون به ذات مستعد و دارای نگرشی ژرف هستند، اما این برای همه صدق نمیکنه. قطعا با آموزش استعداد شکوفاتر خواهد شد.
6. اهل موسیقی هستید؟
بله، موسیقی روح رو جلا میده.
7. نظرتون راجع به آمار چاپ و تیراژ اخیر در انتشاراتها چیه؟ میبینیم که رقم تیراژها کم، هزینهی خرید بسیار بالا و محتوای اثر صفر. اشکال کجا و چارهی کار کجاست؟
با این میزان تورم قطعا پول کاغذ و نشر خیلی بالا میره و منجر میشه به قیمتهای نجومی کتابها. اما کاش کمی از نشر آثار زرد کم میشد. متاسفانه سطح سلیقه در خوانش پایین اومده و همین باعث شده نشرها هم به خاطر اینکه مطمئن بشن کتابی که چاپ میشه فروش میره به سلایق نگاه میکنند و همین باعث نشر آثاری میشه که بیشتر بازاری هستند.
کاش میفهمیدیم هر کتاب چه تاثیری در انسان میذاره که توجه کنیم چه اثری رو نشر میدیم.
8. «خط به خط تا تو»؛ این ایدهی و جرقهی فوقالعاده برای شما کجا زده شد و چطور شد که تصمیم به نوشتن چنین موضوعی گرفتید؟
اینکه به هر اتفاقی از زوایای متفاوت نگاه کنیم خیلی تاثیر گذاره، داشتم به این فکر میکردم یک داستان معمایی بنویسم و یک لحظه در ذهنم جرقه زده شد که همه قتل رو خودکشی جلوه میدن، من یکبار برعکسش عمل کنم. و کم کم همین رو پرورش دادم.
9. آیا یادگیری در نویسندگی، مختص سنین معینیست؟ منظورم اینه که امکان داره بگن از سنی به بعد دیگه جوابگو به آموزش نیست و فایده ای نداره.
یادگیری هیچ سن معینی نداره، در هر سنی، از خردسالی تا وقتی نفس میکشیم میتونیم یاد بگیریم.
10. در آموزشها و بررسیها خیلی بر «فضاسازی» تاکید داشتید؛ تفاوت «فضاسازی» و «توصیف مکان» در چیه؟
فاصلهی زیادیه بین توصیف و تصویر. ما در فضاسازی هر چیزی که با حواس پنجگانه میفهمیم تصویر میکنیم. ولی در توصیف فقط ترسیمش میکنیم.
شما فکر کنید دوستتون رفته سفر، وقتی برمیگرده به شما میگه رفتم جنگل، درختهای انبوه، باد، صدای پرندههای متفاوت و...
و یا براتون بهتره یک عکس نشونتون بده که حتی بوی اون لحظات رو به مشامتون برسونه؟ قطعا اون عکس خارقالعاده میتونه شما رو به اون فضا ببره، ولی توصیفش نه. اینه فرق فضاسازی با توصیف.
11. با توجه به اینکه اهل فیلم و سریال هم هستید، چند تن از بازیگران و هنرپیشههای مورد علاقهتون رو بگید.
آنتونی هاپکینز، آلپاچینو. ناتالی پورتمن و....
12. آیا اعمال ردهبندی سنی از نظر شما -چه برای کتاب خوندن، چه برای فیلم دیدن- لازمه؟
صد درصد باید اعمال بشه، برای تجربهی هر چیزی سن خاص و مخصوصا سطح درک خاصی مطرحه. نمیتونیم از یک بچهی هشت ساله متوقع باشیم فیلم ترسناک ببینه و شب کابوس نبینه، نمیتونیم از دختری که تازه به بلوغ احساسی میرسه توقع داشته باشیم رمانهای عاشقانه بخونه و رویازده نشه. بنابراین در کنار سن خاص، سطح درک هم مهمه. برای سن میتونیم از مسئولین کمک بگیریم، ولی برای سطح درک این خانوادهها هستند که باید نظارت کنند. به صرف سن نمیشه بگیم یکی میتونه یک اثر رو بخونه یا یک فیلم رو ببینه یا نه. آدم ترسو پنجاه سالش هم بشه نباید فیلم ترسناک ببینه، آدم رویایی که آنقدر ایدهآل پردازی میکنه که از واقعیت اجتماعی دور میشه در هیچ سنی نباشه کتابهای عاشقانه و رمانتیک بخونه.
13. به غیر از نویسندگی و تدریس، مشغول کار یا هنر دیگری هم هستید؟
متاسفانه مشغلهی زیاد زمانی نمیذاره که جز به خانواده و نوشتن به چیز دیگری هم برسم.
14. سطحبندی شاگردهای شما بر چه اساسی انجام میشه؟ اغلب کاربرها فقط اسمی از نمرهی A و B و موارد این چنینی شنیدند؛ اگر ممکنه کمی توضیح بدید راجع به این موضوع.
این سطوح داده میشه در مقایسه با خود نویسنده، نه دیگر نویسندگان. من قلم شاگردانم رو میشناسم، کسی که سطح متوسطی داره و بار بعدی میبینم پیشرفت کرده یک پایه سطحش رو بالاتر میدم، شاید این سطح بالاتر برای نویسندهی دیگری متوسط باشه و شاید خیلی بالاتر، ولی سطح دادن به نویسنده ها انگیزه میده برای پیشرفت.
15. اثری در حال تایپ دارید؟
بله، من خواب بودم و عشقت را دار میزنم آنلاینه.
16. آیا واقعا آمار بازدید، ردهی چاپ، میزان بازدید یا لایک و فالوور میتونه عیار یک اثر رو مشخص کنه؟
عرض کردم که متاسفانه سطح سلیقه پایین اومده، اثری که لایک و ... زیاد داره قطعا تعیین کنندهی این نیست که اثری فاخره. در فضای مجازی دیدم رمانهایی که خوانندهی زیادی نداشته ولی واقعا خوب بوده، اثری چاپی دیدم که به چاپ چندم رسیده و من حتی به سختی تونستم تا آخر بخونمش.
17. عنوان «فردا زنده میشوم» چطور به ذهن شما خطور کرد؟
قطعا اسم کتاب خیلی مهمه، یعنی اولین فاکتور جذب و نشان دادن محتوای کتابه. فردا زنده میشوم برای من یعنی کسی که یکبار همه چیزش رو از دست میده و زمان میخواد برای دوبار برخاستن و خورشید من واقعا همینطور بود.
18. کتابی یا کتبی برای مطالعه پیشنهاد کنید تا کمی جدا بشیم از این روزهای تیره.
اگر برای نویسنده ها میخواید من قبلاً لیست دادم، اما اگر برای خواننده میخواید باید روی سلیقهام، نه از لحاظ فنی، فقط روی سلیقهام بگم من بیشتر تاریخی میخونم، معماییهای خانم ماری هیگینز کلارک و در ایرانی ها خانم خیری رو خیلی دوست دارم.
اما اگر روی اصول فنی میگید من غرور و تعصب ، برباد رفته، بلندیهای بادگیر، آثار خانم پیرزاد و کلهر رو پیشنهاد میدم.
19. توصیهای یا انتقادی به انجمن کافه نویسندگان یا کادر مدیریتش؟
واقعا نقد یا توصیه ای نیست، چون شما در حد بضاعتتون تمام تلاشتون رو میکنید و این فقط جای قدردانی داره، نه نقد
20. سخن آخر ...
اگر استعدادی دارید هدر ندید، نوشتن به بالندگی روح کمک میکنه، اصولا هنر مختص انسانه برای رشد شخصیتی. اگر میخونید خواهش میکنم سطح سلیقهتون رو بالا ببرید، به صرف یک پسر پولدار خوش هی*کل و یک دختر حاضر جواب فکر نکنید اثر جذابه، آثاری بخونید که چیزی برای یاد دادن به شما داره.
و نهایتا ممنونم از شما دوست عزیز که برای جلای فرهنگ و روح هنردوستان تلاش میکنید و این رسالت رو به نحو احسن انجام میدید.
روحتان در پرواز و آسمان شادی آرامگاهتان و عصارهی قلم، سایبان خستگیهایتان.
با تشکری فراوان از سرکار خانم نجمی @N.najmi که درخواست ما رو مبنی بر انجام این مصاحبت کوتاه ولی لذتبخش پذیرفتند ?
مصاحبه: پرنده سار
مهرماه 1399
آخرین ویرایش توسط مدیر: