مَـهـوا مدیر بازنشسته نویسنده رسمی ادبیات مدیر بازنشسته فرشته زمینی نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 5,841 پسندها پسندها 6,469 امتیازها امتیازها 293 سکه 113 1/17/24 #61 دوست داشتن تو چنان حسی به من میدهد که غذا به گرسنه شعر به شاعر و آب به کویر آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
مَـهـوا مدیر بازنشسته نویسنده رسمی ادبیات مدیر بازنشسته فرشته زمینی نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 5,841 پسندها پسندها 6,469 امتیازها امتیازها 293 سکه 113 1/17/24 #62 هنوز هم وقتی باران میآید تنم را به قطرات باران میسپارم میگویند باران رساناست شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند… آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
هنوز هم وقتی باران میآید تنم را به قطرات باران میسپارم میگویند باران رساناست شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند…
مَـهـوا مدیر بازنشسته نویسنده رسمی ادبیات مدیر بازنشسته فرشته زمینی نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 5,841 پسندها پسندها 6,469 امتیازها امتیازها 293 سکه 113 1/17/24 #63 آسمان هم که باشی بغلت خواهم کرد فکر گستردگی واژه نباش همه در گوشهی تنهایی من جا دارند پر از عاشقانهای تو دیگر از خدا چه بخواهم…؟! آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
آسمان هم که باشی بغلت خواهم کرد فکر گستردگی واژه نباش همه در گوشهی تنهایی من جا دارند پر از عاشقانهای تو دیگر از خدا چه بخواهم…؟!
مَـهـوا مدیر بازنشسته نویسنده رسمی ادبیات مدیر بازنشسته فرشته زمینی نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 5,841 پسندها پسندها 6,469 امتیازها امتیازها 293 سکه 113 1/17/24 #64 همیشه از آمدن “نـ” بر سر کلمات مـیترسیدم! نـ داشتن تو… نـ بودن تو… نـ ماندن تو… کـاش اینبـار حداقل دل واژه برایم میسوخت و خبـری مـیداد از نـ رفتن تـو… آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
همیشه از آمدن “نـ” بر سر کلمات مـیترسیدم! نـ داشتن تو… نـ بودن تو… نـ ماندن تو… کـاش اینبـار حداقل دل واژه برایم میسوخت و خبـری مـیداد از نـ رفتن تـو…
مَـهـوا مدیر بازنشسته نویسنده رسمی ادبیات مدیر بازنشسته فرشته زمینی نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 5,841 پسندها پسندها 6,469 امتیازها امتیازها 293 سکه 113 1/17/24 #65 من هنوز عاشقم، آنقدر که میتوانم هر شب بدون آنکه خوابم بگیرد از اول تا آخر بی وفاییهایت را بشمارم و دست آخر همه را فراموش کنم @Gisow Aramis منظورش چیه؟Gh56reمرض داره میشماره؟ آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
من هنوز عاشقم، آنقدر که میتوانم هر شب بدون آنکه خوابم بگیرد از اول تا آخر بی وفاییهایت را بشمارم و دست آخر همه را فراموش کنم @Gisow Aramis منظورش چیه؟Gh56reمرض داره میشماره؟
مَـهـوا مدیر بازنشسته نویسنده رسمی ادبیات مدیر بازنشسته فرشته زمینی نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 5,841 پسندها پسندها 6,469 امتیازها امتیازها 293 سکه 113 1/17/24 #66 از تو دورم… و این داستان در کجای انصاف آسمان میگنجد؟ آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
مَـهـوا مدیر بازنشسته نویسنده رسمی ادبیات مدیر بازنشسته فرشته زمینی نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 5,841 پسندها پسندها 6,469 امتیازها امتیازها 293 سکه 113 1/17/24 #67 عاشقانههایم تمامی ندارد وقتی تو بهترین بهانه تپیدن قلبم هستی در انتظار آمدنت هستم با دلی بی قرار و هزاران آرزو آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
عاشقانههایم تمامی ندارد وقتی تو بهترین بهانه تپیدن قلبم هستی در انتظار آمدنت هستم با دلی بی قرار و هزاران آرزو
مَـهـوا مدیر بازنشسته نویسنده رسمی ادبیات مدیر بازنشسته فرشته زمینی نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 5,841 پسندها پسندها 6,469 امتیازها امتیازها 293 سکه 113 1/17/24 #68 زیبای من فکر کردن به تو مرا بیدار نگه میدارد رویای تو مرا به خواب می برد و بودن با تو مرا زنده میکند آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
زیبای من فکر کردن به تو مرا بیدار نگه میدارد رویای تو مرا به خواب می برد و بودن با تو مرا زنده میکند
L Lidiya مهمان 1/17/24 #69 دوست ترت دارم، از هر چه دوست ای تو به من، از خود من، خویش تر دوست تر از آنکه بگویم چقدر بیشتر از، بیشتر از، بیشتر … @رز سیاه آخرین ویرایش: 1/17/24
دوست ترت دارم، از هر چه دوست ای تو به من، از خود من، خویش تر دوست تر از آنکه بگویم چقدر بیشتر از، بیشتر از، بیشتر … @رز سیاه
مَـهـوا مدیر بازنشسته نویسنده رسمی ادبیات مدیر بازنشسته فرشته زمینی نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 5,841 پسندها پسندها 6,469 امتیازها امتیازها 293 سکه 113 1/17/24 #70 میشود دوست داشت و مالک نشد میشود دوست داشت و به آزادی او احترام گذاشت میشود دوست داشت و از بودن او شاد شد میشود دوست داشت و رها کرد میشود دوست داشت و با یاد او صفا کرد میشود دوست داشت و دعا کرد میشود دوست داشت و بدون او زندگی کرد آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
میشود دوست داشت و مالک نشد میشود دوست داشت و به آزادی او احترام گذاشت میشود دوست داشت و از بودن او شاد شد میشود دوست داشت و رها کرد میشود دوست داشت و با یاد او صفا کرد میشود دوست داشت و دعا کرد میشود دوست داشت و بدون او زندگی کرد