امام خمینی در آثار خود به بحث از خداشناسی و راه‌های اثبات آن پرداخته، با تحلیل و بررسی آرای برخی متکلمان در اثبات وجود حق تعالی و با استناد به آیات الهی، به براهین فلسفی و کلامی خداشناسی پرداخته است.

ایشان با پذیرش مبانی حکمت متعالیه نظیر اصالت وجود، تشکیک در وجود و با استناد به برخی آیات الهی، دیدگاه‌هایی را که بر تنزیه محض حق‌ تعالی یا تشبیه محض حق‌ تعالی دلالت دارند، رد کرده،

درباره امکان شناخت خداوند معتقد است بشر می‌تواند به مرتبه‌ای برسد که خدا را بشناسد. ایشان وجود حق تعالی را دارای مراتبی می‌داند که شناخت بشر و مخلوقات به تمامی آن مراتب تعلق نمی‌گیرد؛ یعنی امکان معرفت به مرتبه غیب الغیوب و مرتبه احدیت وجود ندارد؛

اما در مرتبه واحدیت که همان مرتبه ظهور اسماء و صفات الهی است، هر موجودی به‌اندازه ظرفیت خود، می‌تواند به معرفتی از این مرتبه برسد.

در این قسم به اعتقاد امام نه تنها بشر بر ادراک و شناخت حق تعالی توانا می‌باشد بلکه ایشان چندین راه برای آن معرفی می‌کند؛ از جمله شناخت انسان کامل، شناخت نفس و شناخت کلام الهی؛ زیرا هر سه در واقع تجلی خداوند و مظهر اسماء و صفات او هستند.

امام خمینی راه‌های خداشناسی را با توجه به روش و مبنا متفاوت می‌داند و برخی براهین را عقلی و فلسفی و برخی را طبیعی و برخی دیگر را کلامی می‌داند و قائل است هر صاحب فن و علمی از فن و علم خود بر ذات واجب برهان اقامه می‌کند، چنانکه عالم الهی در الهیات از راه ذات واجب تعالی بر خود ذات و حکیم طبیعی از حرکت طبیعی بر ذات اقدس الهی و متکلمان از راه حدوث عالم بر اثبات وجود خداوند برهان اقامه می‌کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مطالعه آثار علمی دیگران
تعلم و یاد گرفتن و خواندن کتاب، یکی دیگر از اسباب و ابرازهایی است که برای شناخت خداوند به آن توجه شده است.

خودشناسی
یکی از مهم ترین راه های خداشناسی، خودشناسی است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: هر کس خود را شناخت، خدای خود را شناخته است.

اگر انسان خویش را بشناسد، هم مبدأ جهان امکان را می شناسد و هم به معاد ایمان می آورد و حیات ابدی را پیش از هر چیزی می بیند و به آن دل می بندد و هم مسیر بین آغاز و انجام را می شناسد اما اگر خویش را نشناسد، هم مبدأ یعنی خدا را فراموش می کند و هم به معاد و حیات ابدی توجهی ندارد و در واقع با فراموش کردن نفس از همه معارف باز می ماند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تزکیه و تصفیه نفس
همانطور که صراحتاً در قرآن حواس و قوه تفکر بعنوان ابزار شناخت معرفی شده اند، تزکیه و تصفیه نفس نیز وسیله ای برای شناخت دانسته شده است.

خداوند در قرآن می فرماید:
«ای کسانی که ایمان آورده اید اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، برای شما وسیله ای جهت جدا ساختن حق از باطل قرار می دهد (روشن بینی خاصی که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت) و گناهانتان را می پوشاند و شما را می آمرزد و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برای شناختن خداوند، راه های متعددی وجود دارد، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.

تفکر و استدلال
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
«و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی دانستید و برای شما گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر نعمت او را به‌جا آورید.»


در این آیه کریمه تصریح شده است که انسان در ابتدای تولد فاقد هرگونه شناختی است و خداوند به انسان حواس را عنایت فرموده تا جهان را به این وسیله مطالعه و بررسی کند و به او ضمیر و قوه تجزیه و تحلیل داده که آنچه را از راه حواس به دست می آورد، در مرحله بعد تعمق کند و از ظواهر گذشته به درون اشیاء و قوانین حاکم بر آنها راه یابد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خداشناسی فطری (حصولی)
منظور از خداشناسی فطری و حصولی این است که عقل انسان برای تصدیق وجود خدا نیازی به تلاش و کوشش ندارد، بلکه به آسانی درک می کند که وجود انسان و همه پدیده های جهان نیازمند هستند. پس خدای بی نیازی وجود دارد که نیاز آنها را رفع کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شناخت حصولی و حضوری خداوند را اینگونه بیان می کنیم:

خداشناسی فطری (حضوری)
منظور از خداشناسی فطری و حضوری این است که دل انسان ارتباط عمیقی با آفریننده ی خود دارد و هنگامی که انسان به عمق دل خود، توجه نماید چنین رابطه ای را خواهد یافت ولی اکثر مردم مخصوصا در اوقات عادی زندگی که سرگرم امور دنیا هستند، توجهی به این رابطه قلبی ندارند و تنها هنگامی که توجهشان از همه چیز بریده می شود و امیدشان از همه اسباب قطع می گردد، می توانند به این رابطه قلبی توجه نمایند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به طور کلی، معرفت و شناخت یک موجود به حسب آن شی مورد شناخت، به دو صورت تحقق می یابد. یکی شناخت حضوری و دیگری شناخت حصولی.
در مورد خداوند متعال نیز همین دو نوع شناخت متصور است.
یکی شناخت حضوری که بدون وساطت مفاهیم ذهنی، تحقق می یابد و دیگری شناخت کلی و حصولی که به وسیله مفاهیم عقلی حاصل می شود و مسقیماً به ذات الهی تعلق نمی گیرد.


قرآن کریم انسان را بالفطره خداشناس معرفی می کند و مدعی است که همه انسان ها در مرحله ای وجود، پروردگار خویش را به صورت عیان مشاهده کرده و به ربوبیت او اعتراف کرده اند و به حسب آفرینش خود، یک نوع شناخت از آفریننده خود دارند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خداشناسی در روایات

روایات بسیاری در باب خداشناسی مطرح شده که در اینجا به برخی از آنها می پردازیم:
۱. امام علی(علیه‌السلام) می فرماید:

پهر که خدا را شناخت، معرفتش کامل گشت.
۲. امام علی(علیه‌السلام): علم داشتن به خدا، برترین دو علم است.
۳. موجب دل برکندن از دنیا می شود.
۴. موجب ترس از خدا می شود.
۵. موجب پشت کردن به دنیای فانی
می شود.
و...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خداشناسی در قرآن

خداوند در قرآن کریم به ذکر نمونه ها و راه هایی برای خداشناسی پرداخته و می فرماید:

«به زودی نشانه های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان می دهیم تا برای آنان آشکار گردد که او حق است. آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است.»
«و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است و در وجود خود شما نیزآیاتی است، آیا نمی بیند.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خداشناسی به چه معناست؟

خداشناسی به این معناست که انسان به حقیقتی برسد که درک کند خداوند علت و خالق اوست و او عین نیاز و متعلق به خداوند است. چنانکه در قرآن می فرماید:

«ای مردم شما همگی نیازمند به خدایید، تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هرگونه حمد و ستایش است.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین