شعر اشعار منور

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

دل ربودن را کدام عطار یادت داده است؟

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

دل را قرار نیست مگر کنار تو

خیال روی تو در هرطریق ،همره ماست

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

چشمانت چو دریا کمی بی انتها بود...

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

دلم را برده یاری که وصالم را نمیخواهد...

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

تا خدا هست دگر غصه چرا؟

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

بگزار پاییزم سرد شود اما نگاه تو نه...

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

مثل شعری که به افکار قلم می آید
به تن جمعه چه پیراهن غم می آید
جمعه ها شرح دلم یک غزل کوتاه است
که ردیفش همه دلتنگ توام می آید

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

‌
تا من بودم نیامدی، افسوس!
وانگه که تو آمدی، نبودم من...

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

گویند که هر تیره شبی را سحری هست
گویا سحری نیست شب تیره ی ما را...

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

تو چنین خوب چرایی...؟